English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
azotic U وابسته به نیتروژن ازت دار
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
azote U نیتروژن
nitrogen U نیتروژن
liquid nitrogen U نیتروژن مایع
nitrogenous U نیتروژن دار
nitriding U نیتروژن دادن
nitrous oxide U نیتروژن مونوکسید
denitration U نیتروژن دهی
denitrification U نیتروژن دهی
nitrogen rule U قاعده نیتروژن
nitrogen bases U بازهای نیتروژن
nitrogen monoxide U نیتروژن مونوکسید
nitrification U نیتروژن گیری
nitration U نیتروژن دارشدن
nitrogen fixation U تثبیت نیتروژن
laughing gas U نیتروژن مونوکسید
nitrogen tetroxide U تتراکسید نیتروژن
nitrogen U گاز نیتروژن
azotometer U نیتروژن سنج
nitrometer U نیتروژن سنج
nitrogenize U با نیتروژن ترکیب کردن
denitrogenation U جدا کردن نیتروژن
nitrogenize U دارای نیتروژن کردن
nitrous U دارای نیتروژن با طرفیت پایین
nitric U دارای نیتروژن با فرفیت بالا
phallic U وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
olympian U اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
syzygial U وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
bureaucratic U وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
subglacial U وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
telepathic U وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
dialectological U وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
choral U وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
vehicular U وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
lexicographic U وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
sothic U وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
rectal U وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
phylar U وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
puritanical U وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
cliquy U وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
kinetic U وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
monarchic U وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
supervisory U وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
erotic U وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
cliquey U وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
zygose U وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
lithic U وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
sister services U یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
frontal U وابسته به پیشانی وابسته بجلو
hermitical U وابسته به گوشه نشینی وابسته بزاهدهای گوشه نشین
Neanderthal U وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
morphic U وابسته به شکل وابسته به شکل شناسی خواب الود
associating U وابسته وابسته کردن
associated U وابسته وابسته کردن
associates U وابسته وابسته کردن
associate U وابسته وابسته کردن
popliteal U وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
physico chemical U وابسته به فیزیک و شیمی وابسته به شیمی فیزیکی
epistemologycal U وابسته به معرفت شناسی وابسته به شناخت شناسی
poplitaeal U وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
life cycle hypothesis U فرضیه درامد در طول عمر فرضیهای است که بر اساس ان مصرف وابسته به درامدهای پیش بینی شده درطول عمر میباشد . این فرضیه در مقابل فرضیه اولیه کینز قرار دارد که به موجب ان مصرف وابسته به درامد فصلی است .
subordinate U وابسته
subordinated U وابسته
tuitionary U وابسته به
belonging U وابسته ها
affiliate U وابسته
attendants U وابسته
related U وابسته
comprador U وابسته
attendant U وابسته
commissarial U وابسته به
subordinates U وابسته
subordinating U وابسته
monitorial U وابسته به
plantar U وابسته به کف پا
elysian U وابسته به
diphtheric U وابسته به
aquatic U وابسته به اب
dependant U وابسته
dependants U وابسته
pertinent U وابسته
congenerous U وابسته
affiliating U وابسته
affiliates U وابسته
affiliated U وابسته
dependent U وابسته
contingents U وابسته
federate U وابسته
syncop U وابسته به غش
wedded U وابسته
cantabrigian U وابسته به
carpal U وابسته به مچ
attached U وابسته
federated U وابسته
israelitish U وابسته به
federates U وابسته
interdependent U وابسته
federating U وابسته
thereof=of that U وابسته به ان
contingent U وابسته
adjective U وابسته
riverrine U وابسته به
relative U وابسته
pyrexic U وابسته به تب
pyrexial U وابسته به تب
hanger on U وابسته
attache U وابسته
akin U وابسته
adjectives U وابسته
cephalic U وابسته به سر
of kin U وابسته
attributable U وابسته به
appurtenant U وابسته
relevant U وابسته
germane U وابسته
thereof U وابسته به ان
pertaining U وابسته
pyretic U وابسته به تب
correspondent U وابسته
correspondents U وابسته
febile U وابسته به تب
elfin U وابسته به جن
messianic U وابسته به
pertianing U وابسته
levitical U وابسته به
sexual organs U وابسته به
attache U وابسته نظامی
anginal U وابسته به گلودرد
antichristian U وابسته به دجال
army attache U وابسته نظامی
peruvian U وابسته به پرو
archimedean U وابسته به ارشمیدس
pharmacologic U وابسته بداروشناسی
pharyngal U وابسته به گلوگاه
aortic U وابسته بشاهرگ
aortal U وابسته بشاهرگ
perigean U وابسته به حضیضی
pharisaic U وابسته به فریسی
photic U وابسته به تولیدنور
auditive U وابسته به شنوایی
petiolar U وابسته به برگدم
army attache U وابسته زمینی
photic U وابسته به نوروروشنایی
associated company U شرکت وابسته
perlitic U وابسته به مروارید
analphabetic U وابسته به بیسوادی
petrologic U وابسته به سنگ
astronautical U وابسته به فضانوردان
penological U وابسته به کیفرشناسی
perigeal U وابسته به حضیضی
planetary U وابسته به سیاره
ethnicity U وابسته به نژادشناسی
ethnic U وابسته به نژادشناسی
promethean U وابسته به پرومیتوس
provencal U وابسته بشهر
seminal U وابسته به منی
municipal U وابسته بشهرداری
psychologic U وابسته به روانشناسی
puberal U وابسته به بلوغ
programmatic U وابسته به پروگرام
human U وابسته بانسان
humans U وابسته بانسان
press attache U وابسته مطبوعاتی
presbyterial U وابسته به کشیش ها
social U وابسته بجامعه
subversion U وابسته به خرابکاری
structurally U وابسته به بنا
structural U وابسته به بنا
structural U وابسته به ساختمان
periclean U وابسته به پریکلس
pubertal U وابسته به بلوغ
scientific U وابسته بعلم
vital U وابسته به زندگی
photographic U وابسته به عکاسی
radio ulnar U وابسته به زندبالاوزندپائین
ranine U وابسته به وزغ
rectal U وابسته به مقعد
rectorial U وابسته به rector
surgical U وابسته به جراحی
oracular U وابسته به وحی
matrimonial U وابسته به عروسی
solar U وابسته بخورشید
radio carpal U وابسته به زندبالاومچ
homicidal U وابسته به ادمکشی
vital U وابسته بزندگی
menstrual U وابسته به قاعده گی
pyrrhic U وابسته به " پیروس "
pythian U وابسته به "اپولو"
pygmaean U وابسته به پیگمی ها
pygmean U وابسته به پیگمی ها
porcine U وابسته بخوک
psychiatric U وابسته به روانپزشکی
jugulars U وابسته بوریدوداجی
altitudinal U وابسته به اوج
emotive U وابسته به احساسات
piscatory U وابسته به صیدماهی
pistillary U وابسته به مادگی گل
landed U وابسته بزمین
investigatory U وابسته به رسیدگی
generic U وابسته به تیره
platinic U وابسته به پلاتین
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com