English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
atavistic U وابسته به نیاکان
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
our first parents adam and eva U نیاکان
primogenitor U نیاکان
primogenitors U نیاکان پیشین
atavism U نیاکان گرایی
atavistic U شباهت به نیاکان
atavism U شباهت به نیاکان
throw back U برگشت به خصال نیاکان
atavism U برگشت بخوی نیاکان
parentalia U جشن سالیانه بافتخار نیاکان و مردگان
phallic U وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
olympian U اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
bureaucratic U وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
syzygial U وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
choral U وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
telepathic U وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
dialectological U وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
subglacial U وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
rectal U وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
sothic U وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
puritanical U وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
vehicular U وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
lexicographic U وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
phylar U وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
cliquy U وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
supervisory U وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
monarchic U وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
kinetic U وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
erotic U وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
cliquey U وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
frontal U وابسته به پیشانی وابسته بجلو
lithic U وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
sister services U یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
zygose U وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
morphic U وابسته به شکل وابسته به شکل شناسی خواب الود
Neanderthal U وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
hermitical U وابسته به گوشه نشینی وابسته بزاهدهای گوشه نشین
associating U وابسته وابسته کردن
associates U وابسته وابسته کردن
associated U وابسته وابسته کردن
associate U وابسته وابسته کردن
epistemologycal U وابسته به معرفت شناسی وابسته به شناخت شناسی
popliteal U وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
poplitaeal U وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
physico chemical U وابسته به فیزیک و شیمی وابسته به شیمی فیزیکی
life cycle hypothesis U فرضیه درامد در طول عمر فرضیهای است که بر اساس ان مصرف وابسته به درامدهای پیش بینی شده درطول عمر میباشد . این فرضیه در مقابل فرضیه اولیه کینز قرار دارد که به موجب ان مصرف وابسته به درامد فصلی است .
subordinates U وابسته
pyrexic U وابسته به تب
attributable U وابسته به
subordinated U وابسته
sexual organs U وابسته به
dependants U وابسته
comprador U وابسته
riverrine U وابسته به
subordinating U وابسته
subordinate U وابسته
congenerous U وابسته
dependant U وابسته
commissarial U وابسته به
pyrexial U وابسته به تب
pyretic U وابسته به تب
diphtheric U وابسته به
akin U وابسته
affiliating U وابسته
affiliates U وابسته
affiliated U وابسته
affiliate U وابسته
related U وابسته
pertinent U وابسته
israelitish U وابسته به
federate U وابسته
federated U وابسته
federates U وابسته
federating U وابسته
levitical U وابسته به
adjectives U وابسته
adjective U وابسته
monitorial U وابسته به
plantar U وابسته به کف پا
attache U وابسته
elysian U وابسته به
elfin U وابسته به جن
pertianing U وابسته
pertaining U وابسته
aquatic U وابسته به اب
febile U وابسته به تب
attendant U وابسته
attendants U وابسته
of kin U وابسته
hanger on U وابسته
interdependent U وابسته
thereof U وابسته به ان
belonging U وابسته ها
relative U وابسته
correspondents U وابسته
messianic U وابسته به
relevant U وابسته
germane U وابسته
dependent U وابسته
appurtenant U وابسته
thereof=of that U وابسته به ان
syncop U وابسته به غش
attached U وابسته
contingents U وابسته
contingent U وابسته
tuitionary U وابسته به
carpal U وابسته به مچ
cantabrigian U وابسته به
cephalic U وابسته به سر
wedded U وابسته
correspondent U وابسته
gular U وابسته به مری
gregorian U وابسته به گریگوری
indic U وابسته به هند
gnomonic U وابسته به شاخص
idiographic U وابسته به مجاز
connubial U وابسته به زناشویی
materialistic U وابسته به مادیات
incorporative U وابسته به الحاق
paralytics U وابسته به فلج
pancreatic U وابسته به لوزالمعده
paralytic U وابسته به فلج
glandulous U وابسته به غدد
hippocratic U وابسته به طب بقراط
landed U وابسته بزمین
icarian U وابسته به ایکاروس
hematic U وابسته به خون
haemic U وابسته بخون
emotive U وابسته به احساسات
homeric U وابسته به هومر
gutturo nasal U وابسته بگلووبینی
horatian U وابسته به هوراس
humnanist U وابسته به بشردوستی
hunnish U وابسته به هونها
hyperbolic U وابسته به هذلولی
hydrologic U وابسته به اب شناسی
hydrological U وابسته به خواص اب
hygroscopic U وابسته به نم نما
hypochondriacal U وابسته به تهیگاه
tenruial U وابسته بتصدی
iatric U وابسته به پزشکی
ichthyic U وابسته به ماهی
marine U وابسته به دریانوردی
isthmic U وابسته به باریکه
isthmian U وابسته به باریکه
focal U وابسته بکانون
laryngeal U وابسته بنای
irrigational U وابسته به ابیاری
iraqi U وابسته به عراق
oratorical U وابسته به سخنرانی
marines U وابسته به دریانوردی
jesuitic U وابسته به یسوعیون
planetary U وابسته به سیاره
lactic U وابسته به شیر
humans U وابسته بانسان
structural U وابسته به ساختمان
structural U وابسته به بنا
structurally U وابسته به ساختمان
subversion U وابسته به خرابکاری
kufic U وابسته به کوفه
social U وابسته بجامعه
nasal U وابسته به بینی
iranian U وابسته به ایران
pessimistic U وابسته به بدبینی
mission U وابسته به ماموریت
missions U وابسته به ماموریت
naval U وابسته به کشتی
maritime U وابسته بدریانوردی
inflexional U وابسته به صرف
inferential U وابسته به استنتاج
indonesian U وابسته به اندونزی
infusorial U وابسته به نمرویان
inhibitive U وابسته به جلوگیری
interrogatory U وابسته به سئوال
interoceptive U وابسته به احشاء
internuptial U وابسته به عروسی
interferential U وابسته به دخالت
intercollegiate U وابسته بکالج ها
inspectoral U وابسته به بازرس ها
nasal U وابسته به منخرین
inner directed U درون وابسته
human U وابسته بانسان
glandulose U وابسته به غدد
chaldaic U وابسته بکلده
deathy U وابسته بمردن
darky U وابسته به نژادسیاه
cycloidal U وابسته به دایره
cuttural attache U وابسته فرهنگی
cuticular U وابسته به پوست
cufic U وابسته به کوفه
auditive U وابسته به شنوایی
auricular U وابسته بشنوایی
deltaic U وابسته به دلتا
dependant variable U متغیر وابسته
diametral U وابسته بقطر
diaconal U وابسته بشماس
device dependent U وابسته به دستگاه
dermatic U وابسته به زیرپوست
dependent variable U متغیر وابسته
eleemosynary U وابسته به صدقه
attache U وابسته نظامی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com