Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
teenage
U
وابسته به نوجوانی یا نوجوانان
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
teenage
U
نوجوانی
adolescence
U
نوجوانی
puppy love
U
عشق نوجوانی
preadolescence
U
پیش نوجوانی
juvenile delinquency
U
بزهکاری نوجوانان
junior
U
مسابقه نوجوانان
juniors
U
مسابقه نوجوانان
reform school
U
دارالتادیب نوجوانان
juvenile court
U
دادگاه نوجوانان
juvenile courts
U
دادگاه نوجوانان
Juvenile detention home
[American E]
U
بازداشتگاه نوجوانان
[قانون]
attendance center
[British E]
U
بازداشتگاه نوجوانان
[قانون]
blinding
[British E]
<adj.>
U
محشر
[اصطلاح روزمره نوجوانان]
blinding
[British E]
<adj.>
U
عالی
[اصطلاح روزمره نوجوانان]
blinding
[British E]
<adj.>
U
خیلی خوب
[اصطلاح روزمره نوجوانان]
wimp
U
آدم دست و پا چلفته
[شمال آلمان]
[خفت آور ]
[اصطلاحات نوجوانان]
phallic
U
وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
olympian
U
اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
syzygial
U
وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
bureaucratic
U
وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
dialectological
U
وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
choral
U
وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
telepathic
U
وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
subglacial
U
وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
vehicular
U
وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
puritanical
U
وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
phylar
U
وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
lexicographic
U
وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
rectal
U
وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
sothic
U
وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
supervisory
U
وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
erotic
U
وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
cliquey
U
وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
cliquy
U
وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
monarchic
U
وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
kinetic
U
وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
sister services
U
یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
zygose
U
وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
lithic
U
وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
frontal
U
وابسته به پیشانی وابسته بجلو
morphic
U
وابسته به شکل وابسته به شکل شناسی خواب الود
hermitical
U
وابسته به گوشه نشینی وابسته بزاهدهای گوشه نشین
Neanderthal
U
وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
associating
U
وابسته وابسته کردن
associate
U
وابسته وابسته کردن
associated
U
وابسته وابسته کردن
associates
U
وابسته وابسته کردن
epistemologycal
U
وابسته به معرفت شناسی وابسته به شناخت شناسی
physico chemical
U
وابسته به فیزیک و شیمی وابسته به شیمی فیزیکی
poplitaeal
U
وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
popliteal
U
وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
life cycle hypothesis
U
فرضیه درامد در طول عمر فرضیهای است که بر اساس ان مصرف وابسته به درامدهای پیش بینی شده درطول عمر میباشد . این فرضیه در مقابل فرضیه اولیه کینز قرار دارد که به موجب ان مصرف وابسته به درامد فصلی است .
attributable
U
وابسته به
aquatic
U
وابسته به اب
diphtheric
U
وابسته به
dependant
U
وابسته
dependent
U
وابسته
elysian
U
وابسته به
monitorial
U
وابسته به
belonging
U
وابسته ها
contingents
U
وابسته
dependants
U
وابسته
affiliating
U
وابسته
federates
U
وابسته
federated
U
وابسته
federate
U
وابسته
cephalic
U
وابسته به سر
interdependent
U
وابسته
attache
U
وابسته
carpal
U
وابسته به مچ
adjective
U
وابسته
adjectives
U
وابسته
cantabrigian
U
وابسته به
akin
U
وابسته
thereof=of that
U
وابسته به ان
federating
U
وابسته
of kin
U
وابسته
affiliates
U
وابسته
affiliated
U
وابسته
affiliate
U
وابسته
related
U
وابسته
pertinent
U
وابسته
syncop
U
وابسته به غش
plantar
U
وابسته به کف پا
attendant
U
وابسته
attendants
U
وابسته
congenerous
U
وابسته
thereof
U
وابسته به ان
tuitionary
U
وابسته به
comprador
U
وابسته
commissarial
U
وابسته به
appurtenant
U
وابسته
pertianing
U
وابسته
subordinating
U
وابسته
relevant
U
وابسته
riverrine
U
وابسته به
subordinate
U
وابسته
febile
U
وابسته به تب
pertaining
U
وابسته
relative
U
وابسته
germane
U
وابسته
contingent
U
وابسته
elfin
U
وابسته به جن
pyretic
U
وابسته به تب
messianic
U
وابسته به
correspondents
U
وابسته
pyrexial
U
وابسته به تب
attached
U
وابسته
pyrexic
U
وابسته به تب
hanger on
U
وابسته
levitical
U
وابسته به
sexual organs
U
وابسته به
subordinates
U
وابسته
correspondent
U
وابسته
israelitish
U
وابسته به
wedded
U
وابسته
subordinated
U
وابسته
photic
U
وابسته به تولیدنور
associated company
U
شرکت وابسته
astronautical
U
وابسته به فضانوردان
pygmaean
U
وابسته به پیگمی ها
aortal
U
وابسته بشاهرگ
piscatorial
U
وابسته به ماهیگیری
antichristian
U
وابسته به دجال
scientific
U
وابسته بعلم
pygmean
U
وابسته به پیگمی ها
seminal
U
وابسته به منی
ethnic
U
وابسته به نژادشناسی
aesculapian
U
وابسته به دارگونه طب
photic
U
وابسته به نوروروشنایی
army attache
U
وابسته نظامی
municipal
U
وابسته بشهرداری
aortic
U
وابسته بشاهرگ
pythian
U
وابسته به "اپولو"
army attache
U
وابسته زمینی
pyrrhic
U
وابسته به " پیروس "
radio carpal
U
وابسته به زندبالاومچ
investigatory
U
وابسته به رسیدگی
pharmacologic
U
وابسته بداروشناسی
auricular
U
وابسته بشنوایی
solar
U
وابسته بخورشید
pharisaic
U
وابسته به فریسی
photographic
U
وابسته به عکاسی
surgical
U
وابسته به جراحی
oracular
U
وابسته به وحی
petrologic
U
وابسته به سنگ
matrimonial
U
وابسته به عروسی
avian
U
وابسته به مرغان
petiolar
U
وابسته به برگدم
peruvian
U
وابسته به پرو
bacchanal
U
وابسته به باکوس
rhinal
U
وابسته به بینی
homicidal
U
وابسته به ادمکشی
rectorial
U
وابسته به rector
vital
U
وابسته به زندگی
vital
U
وابسته بزندگی
pharyngal
U
وابسته به گلوگاه
attache
U
وابسته نظامی
menstrual
U
وابسته به قاعده گی
satellitory
U
وابسته به اقمارسیارات
radio ulnar
U
وابسته به زندبالاوزندپائین
ranine
U
وابسته به وزغ
rectal
U
وابسته به مقعد
auditive
U
وابسته به شنوایی
natatorial
U
وابسته به شنا
porcine
U
وابسته بخوک
psychiatric
U
وابسته به روانپزشکی
jugulars
U
وابسته بوریدوداجی
mission
U
وابسته به ماموریت
predial or prae
U
وابسته به زمین
pessimistic
U
وابسته به بدبینی
nasal
U
وابسته به منخرین
generic
U
وابسته به تیره
nasal
U
وابسته به بینی
promethean
U
وابسته به پرومیتوس
oratorical
U
وابسته به سخنرانی
focal
U
وابسته بکانون
planetary
U
وابسته به سیاره
potamic
U
وابسته به رودها
landed
U
وابسته بزمین
provencal
U
وابسته بشهر
social
U
وابسته بجامعه
paralytics
U
وابسته به فلج
paralytic
U
وابسته به فلج
missions
U
وابسته به ماموریت
programmatic
U
وابسته به پروگرام
presbyterial
U
وابسته به کشیش ها
press attache
U
وابسته مطبوعاتی
prefectorial
U
وابسته به اداری
prefectoral
U
وابسته به اداری
naval
U
وابسته به کشتی
preemptive
U
وابسته به پیشدستی
preemptive
U
وابسته به حق شفعه
marine
U
وابسته به دریانوردی
marines
U
وابسته به دریانوردی
connubial
U
وابسته به زناشویی
materialistic
U
وابسته به مادیات
emotive
U
وابسته به احساسات
pancreatic
U
وابسته به لوزالمعده
plumbous
U
وابسته به سرب
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com