Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
nodical
U
وابسته به نقطه اعتدالین
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
equinox
U
نقطه اعتدالین
vernal equinox
U
نقطه اعتدالین
punctuative
U
وابسته به نقطه گذاری
equinoxes
U
اعتدالین
precession of the equinoxes
U
تقدم اعتدالین
equation of equinoxes
U
معادله اعتدالین
junction
U
محل اتصال یا پیوند نقطه تقاطع نقطه انشعاب نقطه گره
junctions
U
محل اتصال یا پیوند نقطه تقاطع نقطه انشعاب نقطه گره
reference point
U
نقطه برگشت نقطه نشانی نقطه مبدا دهانه بندر
control point
U
نقطه کنترل اماد و حرکات نقطه کنترل ناوبری هوایی ودریایی نقطه کنترل عبور ومرور
triple point
U
نقطه تقاطع امواج سه گانه ترکش اتمی نقطه برخوردامواج صوتی
foot spot
نقطه ای بین نقطه مرکزی و وسط جداره عقبی میز بیلیارد
pull up point
U
نقطه بالا کشیدن هواپیما نقطه صعود برای تک یا رهاکردن بمب
bearing
U
موقعیت یک نقطه نسبت به نقطه دیگر جهت قطب نما
picture point
U
نقطه نشانی یا نقطه بازرسی موجود در روی عکس هوایی
ti;me to go
U
زمان حرکت هواپیمای رهگیراز نقطه شروع هدایت زمینی تا نقطه رهگیری
pointillism
U
شیوه نقاشی با نقطه رنگ نقطه چین کاری
line of vision
U
خط مستقیمی که نقطه زردچشم را به نقطه ثابتی وصل نماید
switching
U
مرکز مخابرات مرکزتلفن خودکار حرکت دادن خودروها از یک نقطه به نقطه دیگر برای بارگیری یاتخلیه
free drop
U
برداشتن و انداختن گوی گلف با دست از نقطه ناممکن برای ضربه زدن به نقطه مناسب نزدیک ان
zero
U
پایین ترین نقطه نقطه گذاری کردن
zeroes
U
پایین ترین نقطه نقطه گذاری کردن
zeros
U
پایین ترین نقطه نقطه گذاری کردن
approaches
U
فاصله نقطه شروع تا نقطه خطا
mark
U
هدف نقطه اغاز نقطه فرود
marks
U
هدف نقطه اغاز نقطه فرود
approach
U
فاصله نقطه شروع تا نقطه خطا
approached
U
فاصله نقطه شروع تا نقطه خطا
azimuth
U
موقعیت یک نقطه نسبت به نقطه دیگر
load point
U
نقطه بارگذاری نقطه بار کردن
phallic
U
وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
pyramid spot
U
نقطه روی میز اسنوکر یابیلیارد انگلیسی میان فاصله نقطه مرکزی و وسط لبه بالایی میز
crossing point
U
نقطه تقاطع نقطه تلاقی
crossing points
U
نقطه تقاطع نقطه تلاقی
flash point
U
نقطه الوگیری نقطه افروزش
holding point
U
نقطه تثبیت ردیابی هواپیما نقطه انتظار هواپیما روی صفحه رادار
roll in point
U
نقطه ورود به شاخه تک به وسیله هواپیما نقطه شروع حرکت تک هواپیما
syzygial
U
وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
bureaucratic
U
وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
olympian
U
اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
dialectological
U
وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
subglacial
U
وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
choral
U
وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
telepathic
U
وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
sothic
U
وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
phylar
U
وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
puritanical
U
وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
rectal
U
وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
lexicographic
U
وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
vehicular
U
وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
punctuation mark
U
علائم نقطه گذاری درجملات نشان نقطه گذاری
punctuation marks
U
علائم نقطه گذاری درجملات نشان نقطه گذاری
litter relay point
U
نقطه تعویض برانکاردکشها نقطه تعویض حمل مجروحین
erotic
U
وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
kinetic
U
وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
supervisory
U
وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
cliquey
U
وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
cliquy
U
وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
monarchic
U
وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
point-to-point connection
U
اتصال نقطه به نقطه
point to point network
U
شبکه نقطه به نقطه
pointillism
U
نقاشی نقطه نقطه
break up point
U
نقطه رهایی هلی کوپتر نقطه رهایی
sister services
U
یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
lithic
U
وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
frontal
U
وابسته به پیشانی وابسته بجلو
zygose
U
وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
lies
U
زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
lie
U
زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
lied
U
زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
morphic
U
وابسته به شکل وابسته به شکل شناسی خواب الود
Neanderthal
U
وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
hermitical
U
وابسته به گوشه نشینی وابسته بزاهدهای گوشه نشین
speckle
U
نقطه نقطه یا خال خال کردن
polkadot
U
طرح نقطه نقطه خال خال
associate
U
وابسته وابسته کردن
associating
U
وابسته وابسته کردن
associated
U
وابسته وابسته کردن
associates
U
وابسته وابسته کردن
physico chemical
U
وابسته به فیزیک و شیمی وابسته به شیمی فیزیکی
popliteal
U
وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
poplitaeal
U
وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
epistemologycal
U
وابسته به معرفت شناسی وابسته به شناخت شناسی
life cycle hypothesis
U
فرضیه درامد در طول عمر فرضیهای است که بر اساس ان مصرف وابسته به درامدهای پیش بینی شده درطول عمر میباشد . این فرضیه در مقابل فرضیه اولیه کینز قرار دارد که به موجب ان مصرف وابسته به درامد فصلی است .
ellipsis
U
سه نقطه
[...]
stpular
U
نقطه نقطه
ice melting point
U
نقطه یخ
pricked
U
نقطه
tittle
U
نقطه
point
U
نقطه
spotter
U
نقطه نقطه
spots
U
نقطه
prick
U
نقطه
pricking
U
نقطه
pricks
U
نقطه
speck
U
نقطه
specks
U
نقطه
dotting
U
نقطه
speckle
U
نقطه
ice point
U
نقطه یخ
spot
U
نقطه
dot
U
نقطه
neel point
U
نقطه نل
dotty
U
نقطه نقطه
two dots one dash line
U
خط دو نقطه یک خط
punctate
U
نقطه نقطه
point to point line
U
خط نقطه به نقطه
punctation
U
نقطه
jots
U
نقطه
punctulate
U
نقطه نقطه
period
U
نقطه
periods
U
نقطه
jotted
U
نقطه
jot
U
نقطه
point to point
U
نقطه به نقطه
punchation
U
نقطه
punctum
U
نقطه
full stop
U
نقطه
full stops
U
نقطه
solstice
U
نقطه انقلاب
viewpoints
U
نقطه نظر
abscissa
U
طول نقطه
access point
U
نقطه دستیابی
melting point
U
نقطه گداز
melting point
U
نقطه ی ذوب
adjusting point
U
نقطه تنظیم
supply point
U
نقطه اماد
pour point
U
نقطه ریزش
accumulation point
U
نقطه تجمع
access point
U
نقطه فرود
access point
U
نقطه دسترس
support point
U
نقطه امن
supply point
U
نقطه تدارکات
gall
U
نقطه ضعف
galls
U
نقطه ضعف
radix point
U
نقطه مبنا
neutral point
U
نقطه خنثی
standpoint
U
نقطه نظر
standpoint
U
نقطه ثابت
origin
U
نقطه شروع
mote
U
نقطه خرده
fixes
U
نقطه کردن
near point
U
نقطه نزدیک
post equivalence point
U
پس از نقطه هم ارزی
neutral point
U
نقطه بی اثر
crotch
U
نقطه انشعاب
standpoints
U
نقطه ثابت
spot welding
U
نقطه جوش
strong point
U
نقطه مستحکم
stpular
U
نقطه مانند
viewpoint
U
نقطه نظر
fix
U
نقطه کردن
mid point
U
نقطه وسط
stagnation point
U
نقطه ایستائی
radix point
U
نقطه ممیز
staddle
U
نقطه اتکاء
standpoints
U
نقطه نظر
origins
U
نقطه شروع
crotches
U
نقطه انشعاب
flecks
U
نقطه خال
point of view
U
نقطه نظر
punctation
U
نقطه سازی
points of view
U
نقطه نظر
light spot
U
نقطه نور
light spot
U
نقطه منور
tack weld
U
نقطه جوش
plots
U
نقطه موقعیت
level point
U
نقطه مسطح
stayed
U
نقطه اتکاء
lacuna
U
نقطه ابهام
lambda point
U
نقطه لاندایی
furthermost
U
اقصی نقطه
landing spot
U
نقطه فرود
end point
U
نقطه پایانی
at the point of sale
U
در نقطه فروش
lattice point
U
نقطه شبکه
punctate
U
مثل نقطه
thermal critical point
U
نقطه توقف
elsewhere
U
نقطه دیگر
stay
U
نقطه اتکاء
plotted
U
نقطه موقعیت
puncuation
U
نقطه گذاری
terminuse ad quem
U
نقطه پایان
anchoring point
U
نقطه مرجع
measuring junction
U
نقطه سنجش
measuring point
U
نقطه سنجش
quiescent point
U
نقطه استراحت
fleck
U
خط خط کردن نقطه نقطه کردن
fleck
U
نقطه خال
flecks
U
خط خط کردن نقطه نقطه کردن
aiming point
U
نقطه نشانی
agreed point
U
نقطه قراردادی
pour point
U
نقطه سیلان
foibles
U
نقطه ضعف
foible
U
نقطه ضعف
load point
U
نقطه بار
projection of a point
U
تصویر نقطه
loading point
U
نقطه بارگیری
terminus a que
U
نقطه شروع
loading point
U
نقطه سوارشدن
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com