Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
psychopathic
U
وابسته به ناخوشی دماغی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
psychiater
U
پزشک ناخوشی دماغی
diagnostic
U
وابسته به تشخیص ناخوشی
otological
U
وابسته به گوش یا ناخوشی هاان
hydropathic
U
وابسته به درمان کردن ناخوشی با اب
pathognomic
U
وابسته به تشخیص ناخوشی یا احساسات
pathognomonic
U
وابسته بتشخیص ناخوشی شاخص مرض
an intercurrent disease
U
ناخوشی که توی ناخوشی دیگر میافتد
pathologically
U
از لخاظ ناخوشی شناسی ازروی علم ناخوشی شناسی
encephalic
U
دماغی
to speak through one's nose
U
تو دماغی
nasally
U
تو دماغی
pons
U
پل دماغی
cacuminal
U
دماغی
nassal
U
دماغی
nassal
U
تو دماغی
mental
U
دماغی
nasal
U
تو دماغی
cephalic
U
دماغی
cerebral
U
دماغی
nose band
U
رو دماغی
nosepiece
U
رو دماغی
cranial nerve
U
عصب دماغی
nassal letters
U
حروف تو دماغی
pince nez
U
عینک دماغی
mentation
U
حالت دماغی
pons
U
حدبه دماغی
To talk through ones nose.
U
تو دماغی حرف زدن
psychopathist
U
متخصص ناخوشیهای دماغی
dyscrasia
U
اختلال مزاجی یا دماغی
psychiatry
U
معالجه ناخوشیهای دماغی
paranomia
U
اشفتگی دماغی که نشانه ان عوضی نامیدن چیزها است
eliza
U
برنامهای که مباحثه یک بیمار را بایک متخصص بیماریهای دماغی شبیه سازی میکند
phallic
U
وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
unhealthiness
U
ناخوشی
ill health
U
ناخوشی
illness
U
ناخوشی
had health
U
ناخوشی
illnesses
U
ناخوشی
morbidness
U
ناخوشی
diseases
U
ناخوشی
malady
U
ناخوشی
morbidity
U
ناخوشی
indisposedness
U
ناخوشی
maladies
U
ناخوشی
disease
U
ناخوشی
invalidism
U
ناخوشی
sickness
U
ناخوشی
trichosis
U
ناخوشی مو
pathogenetic
U
ناخوشی زا
sicknesses
U
ناخوشی
microzym
U
میکرب ناخوشی
liver trouble
U
ناخوشی جگر
dermatopathy
U
ناخوشی پوست
maldemer
U
ناخوشی دریا
diagnosis
U
تشخیص ناخوشی
diagnoses
U
تشخیص ناخوشی
livers
U
ناخوشی جگر
impaludism
U
ناخوشی مردابی
hepatic disease
U
ناخوشی جگر
diseases of this nature
U
اینگونه ناخوشی ها
spelled
U
حمله ناخوشی
mal de mer
U
ناخوشی دریا
spells
U
حمله ناخوشی
spell
U
حمله ناخوشی
altitude sickness
U
ناخوشی ارتفاع
morbid anatomy
U
از لحاظ ناخوشی
pathognomomical
U
نماینده ناخوشی
pathognomic
U
نماینده ناخوشی
pathogeny
U
پیدایش ناخوشی
laryngopathy
U
ناخوشی خرخره
morbid
U
ویژه ناخوشی
morbific
U
تولیدکننده ناخوشی
estival
U
ناخوشی تابستانی
to be infected with disease
U
ناخوشی راواگیرکردن
morbific
U
ناخوشی اور
out break of a disease
U
شیوع ناخوشی
myopathy
U
ناخوشی ماهیچه
liver
U
ناخوشی جگر
bulimy
U
ناخوشی گرسنگی
enteropathy
U
ناخوشی رودهای
biliousness
U
ناخوشی زردابی
epidmic disease
U
ناخوشی همه جا گیر
morbidly
U
بطور ناخوشی یا فاسد
unhealthy
U
ناخوش ناخوشی اور
foot rot
U
ناخوشی پا در گاو و گوسفند
he is liable to become sick
U
اماده ناخوشی است
epizootic
U
ناخوشی همه گیرحیوانی
sickleave
U
مرخصی بابت ناخوشی
metastasis
U
جابجا شدن ناخوشی
mycotic
U
دچار ناخوشی قارچی
attacked
U
اصابت یا نزول ناخوشی
contagion
U
سرایت ناخوشی واگیر
pestilence
U
ناخوشی همه جاگیر
bunt
U
ناخوشی قارچی گندم
qualm
U
ناخوشی همه جاگیر
qualms
U
ناخوشی همه جاگیر
laryngopathy
U
ناخوشی خشک نای
arthropathy
U
ناخوشی بند یا مفصل
paragrahia
U
ناخوشی غلط نویسی
to swing the lead
U
خود را به ناخوشی زدن
pandemic
U
ناخوشی همه گیر
illness faded her beauty
U
ناخوشی زیبایی اوراکاست
immune from disease
U
مصون از گرفتن ناخوشی
pellagrous
U
دچار ناخوشی که در بالااشاره شد
attacks
U
اصابت یا نزول ناخوشی
contagions
U
سرایت ناخوشی واگیر
pathogenesis
U
مبحث پیدایش ناخوشی
pandemics
U
ناخوشی همه گیر
attack
U
اصابت یا نزول ناخوشی
cirrhosis
U
ناخوشی الکی جگر
pyretotherapy
U
معالجه ناخوشی بوسیله تولیدتب
idiopathy
U
علاقه خاص ناخوشی جداگانه
mycetoma
U
یکجور ناخوشی فرچی در دست و پا
nephritic
U
درمان کننده ناخوشی گرده
bureaucratic
U
وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
syzygial
U
وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
olympian
U
اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
telepathic
U
وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
dialectological
U
وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
subglacial
U
وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
choral
U
وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
to i. the germs of a disease
U
میکربهای یک ناخوشی را به کسی تلقیح کردن
To pretend sickness(ignorance).
U
تظاهر به ناخوشی ( بی اطلاعی وناآگاهی ) کردن
hydrargyia or rism
U
مسموم شدگی از جیوه ناخوشی سیمابی
foot and mouth
U
یکجور ناخوشی واگیردار با تب در جانوران شاخدار
rectal
U
وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
vehicular
U
وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
lexicographic
U
وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
phylar
U
وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
sothic
U
وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
puritanical
U
وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
the disease threatens to sprea
U
این ناخوشی خطر منتشر شدن دارد
framboesia
U
ناخوشی واگیرداری که درپوست سیاهان پیدامیشودواماسهایی میاورد
orthopaedy
U
معالجه ناخوشی بی انکه دارویی بکار برند
prosodemic
U
درباب ناخوشی ای که ازشخص به شخص دیگری انتقال می یابد
germtheory
U
فرض اینکه میکروب وسیله واگیره ناخوشی است
intercurreace
U
مداخله وقوع درمیان ورود یک ناخوشی درناخوشی دیگر
supervisory
U
وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
cliquey
U
وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
monarchic
U
وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
erotic
U
وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
kinetic
U
وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
cliquy
U
وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
humoral pathology
U
علم ناخوشی شناسی که به موجب ان همه بیماریهارانتیجه فسادخلط هامیدانند
pellagra
U
یکجور ناخوشی که پوست رامی ترکاندو بساک ه انسانرابدیوانگی می کشاند
galvanist
U
متخصص تولید نیروی کهربایی با عمل شیمیایی یامعالجه ناخوشی با برق
pebrine
U
یکجور ناخوشی درکرم ابریشم که نشان ان دانههای فلفلی سیاه است
psilosis
U
یکجور ناخوشی گرمسیری که نشانه ان زخم شدن شامه مخاطی دهان است
pliantly polonica
U
یکجور ناخوشی که ازان موی سر کرک شده بهم گره میخوردناخوشی لهستانی است
vives
U
یکجور ناخوشی گوش که کره اسبهای تازه بعلف بسته بدان دچار می شوند
zygose
U
وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
sister services
U
یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
frontal
U
وابسته به پیشانی وابسته بجلو
lithic
U
وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
to pretend illness
U
نا خوشی را بهانه کردن خودرا به ناخوشی زدن تمارض کردن
morphic
U
وابسته به شکل وابسته به شکل شناسی خواب الود
Neanderthal
U
وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
hermitical
U
وابسته به گوشه نشینی وابسته بزاهدهای گوشه نشین
associating
U
وابسته وابسته کردن
associate
U
وابسته وابسته کردن
associated
U
وابسته وابسته کردن
associates
U
وابسته وابسته کردن
helminthiasis
U
ابتلاء به کرم روده ناخوشی کرم
invermination
U
دچاری به کرم روده ناخوشی کرم
physico chemical
U
وابسته به فیزیک و شیمی وابسته به شیمی فیزیکی
poplitaeal
U
وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
popliteal
U
وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
epistemologycal
U
وابسته به معرفت شناسی وابسته به شناخت شناسی
mycosis
U
ناخوشی قارچی بیماری قارچی
life cycle hypothesis
U
فرضیه درامد در طول عمر فرضیهای است که بر اساس ان مصرف وابسته به درامدهای پیش بینی شده درطول عمر میباشد . این فرضیه در مقابل فرضیه اولیه کینز قرار دارد که به موجب ان مصرف وابسته به درامد فصلی است .
aestival
U
تابستانی ناخوشی تابستانی
sexual organs
U
وابسته به
tuitionary
U
وابسته به
affiliate
U
وابسته
appurtenant
U
وابسته
affiliating
U
وابسته
riverrine
U
وابسته به
akin
U
وابسته
pyrexial
U
وابسته به تب
aquatic
U
وابسته به اب
belonging
U
وابسته ها
pyrexic
U
وابسته به تب
germane
U
وابسته
interdependent
U
وابسته
adjective
U
وابسته
adjectives
U
وابسته
dependent
U
وابسته
febile
U
وابسته به تب
cephalic
U
وابسته به سر
hanger on
U
وابسته
federate
U
وابسته
federated
U
وابسته
thereof
U
وابسته به ان
federates
U
وابسته
federating
U
وابسته
diphtheric
U
وابسته به
congenerous
U
وابسته
commissarial
U
وابسته به
elfin
U
وابسته به جن
attache
U
وابسته
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com