English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
mosaic U وابسته به موسی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
moses U موسی
tora U شریعت موسی
the rod of moses U عصای موسی
mosic law U شریعت موسی
jet U سنگ موسی
jets U سنگ موسی
jetted U سنگ موسی
jetting U سنگ موسی
aaron U برادر موسی
torah U شریعت موسی
moses U حضرت موسی
the mosaic law U شریعت موسی
ten commandments U ده فرمان موسی
decalogue U احکام دهگانه موسی
law of moses U احکام دهگانه موسی
mosaic d. U وضع احکام دینی درزمان موسی
moses antedates zoroastes U موسی ازحیث سال تاریخی پیش از زردتشت بوده است
phallic U وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
bureaucratic U وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
syzygial U وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
olympian U اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
telepathic U وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
subglacial U وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
dialectological U وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
choral U وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
sothic U وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
vehicular U وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
phylar U وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
lexicographic U وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
puritanical U وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
rectal U وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
supervisory U وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
kinetic U وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
monarchic U وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
erotic U وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
cliquey U وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
cliquy U وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
frontal U وابسته به پیشانی وابسته بجلو
zygose U وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
sister services U یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
lithic U وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
morphic U وابسته به شکل وابسته به شکل شناسی خواب الود
Neanderthal U وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
hermitical U وابسته به گوشه نشینی وابسته بزاهدهای گوشه نشین
associating U وابسته وابسته کردن
associates U وابسته وابسته کردن
associate U وابسته وابسته کردن
associated U وابسته وابسته کردن
epistemologycal U وابسته به معرفت شناسی وابسته به شناخت شناسی
poplitaeal U وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
popliteal U وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
physico chemical U وابسته به فیزیک و شیمی وابسته به شیمی فیزیکی
life cycle hypothesis U فرضیه درامد در طول عمر فرضیهای است که بر اساس ان مصرف وابسته به درامدهای پیش بینی شده درطول عمر میباشد . این فرضیه در مقابل فرضیه اولیه کینز قرار دارد که به موجب ان مصرف وابسته به درامد فصلی است .
federating U وابسته
pertinent U وابسته
monitorial U وابسته به
affiliated U وابسته
hanger on U وابسته
attache U وابسته
affiliates U وابسته
contingent U وابسته
related U وابسته
affiliate U وابسته
contingents U وابسته
pertianing U وابسته
pyretic U وابسته به تب
appurtenant U وابسته
plantar U وابسته به کف پا
dependant U وابسته
diphtheric U وابسته به
attached U وابسته
syncop U وابسته به غش
thereof U وابسته به ان
subordinates U وابسته
dependants U وابسته
pyrexial U وابسته به تب
pyrexic U وابسته به تب
subordinate U وابسته
subordinated U وابسته
federated U وابسته
subordinating U وابسته
federates U وابسته
federate U وابسته
affiliating U وابسته
comprador U وابسته
pertaining U وابسته
elysian U وابسته به
attributable U وابسته به
wedded U وابسته
levitical U وابسته به
carpal U وابسته به مچ
febile U وابسته به تب
cephalic U وابسته به سر
thereof=of that U وابسته به ان
akin U وابسته
elfin U وابسته به جن
germane U وابسته
commissarial U وابسته به
congenerous U وابسته
sexual organs U وابسته به
adjective U وابسته
adjectives U وابسته
of kin U وابسته
israelitish U وابسته به
relative U وابسته
cantabrigian U وابسته به
riverrine U وابسته به
messianic U وابسته به
tuitionary U وابسته به
interdependent U وابسته
belonging U وابسته ها
relevant U وابسته
dependent U وابسته
aquatic U وابسته به اب
attendants U وابسته
attendant U وابسته
correspondent U وابسته
correspondents U وابسته
ethnical U وابسته به نژادشناسی
puberal U وابسته به بلوغ
focal U وابسته بکانون
meteorologic U وابسته به هواشناسی
menopausal U وابسته به یائسگی
oratorical U وابسته به سخنرانی
metatarsal U وابسته بمشط پا
planetary U وابسته به سیاره
seminal U وابسته به منی
structurally U وابسته به ساختمان
promethean U وابسته به پرومیتوس
ethnicity U وابسته به نژادشناسی
ethnic U وابسته به نژادشناسی
ethnologic U وابسته به نژادشناسی
structurally U وابسته به بنا
mensal U وابسته به میز
eponymic U وابسته به سرخاندان
provencal U وابسته بشهر
subversion U وابسته به خرابکاری
social U وابسته بجامعه
memory dependent U وابسته حافظه
humans U وابسته بانسان
structural U وابسته به بنا
human U وابسته بانسان
psychologic U وابسته به روانشناسی
programmatic U وابسته به پروگرام
municipal U وابسته بشهرداری
slavishly U وابسته بتقلیدکورکورانه
scientail U وابسته به علم
malic U وابسته به سیب
scansorial U وابسته بصعود
fetal U وابسته به جنین
microscopic U وابسته به میکروسکپ
saturnian U وابسته بزحل
satellitory U وابسته به اقمارسیارات
aesthetic U وابسته به زیبایی
aesthetically U وابسته به زیبایی
cosmic U وابسته بگیتی
faunistic U وابسته به جانوران
mantic U وابسته به پیشگویی
manurial U وابسته بکود
marian U وابسته به مریم
scolopendrine U وابسته به هزارپاها
viral U وابسته به ویروس
macaronic U وابسته به ماکارونی
incident U حتمی وابسته
incidents U حتمی وابسته
flexional U وابسته به صرف
pulmonary U وابسته به ریه
machine dependent U وابسته ماشین
neural U وابسته بعصب
machine dependent U وابسته به ماشین
cardiac U وابسته بدل
sculptural U وابسته به هنرپیکرتراشی
anatomic U وابسته به کالبدشناسی
anatomical U وابسته به کالبدشناسی
toxicological U وابسته به زهرشناسی
malarial U وابسته به مالاریا
scribal U وابسته به کتابت
jugular U وابسته بوریدوداجی
jugulars U وابسته بوریدوداجی
maximal U وابسته به حداکثر
psychiatric U وابسته به روانپزشکی
porcine U وابسته بخوک
exegetic U وابسته به تفسیر
mayoral U وابسته به شهردار
menstrual U وابسته به قاعده گی
vital U وابسته بزندگی
vital U وابسته به زندگی
investigatory U وابسته به رسیدگی
pygmean U وابسته به پیگمی ها
scientific U وابسته بعلم
pygmaean U وابسته به پیگمی ها
pythian U وابسته به "اپولو"
pyrrhic U وابسته به " پیروس "
eugenic U وابسته به به نژادی
slavish U وابسته بتقلیدکورکورانه
matricidal U وابسته بمادرکشی
matrimonial U وابسته به عروسی
far eastern U وابسته بخاوردور
oracular U وابسته به وحی
surgical U وابسته به جراحی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com