Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
agonistic
U
وابسته به مسابقات باستانی یونان
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
agonistical
U
وابسته به مسابقههای باستانی یونان
Ancient Greece
U
یونان باستانی
[یونان جهان باستان]
classics
U
ادبیات باستانی یونان و روم باستانی
classic
U
ادبیات باستانی یونان و روم باستانی
olympiad
U
جشن ها ومسابقات قدیم یونان مسابقات المپیک
corinthian
U
اهل قرنت یکی ازشهرهای باستانی یونان
humanist
U
دانشجوی رشته انسانیت یا ادبیات و اثار باستانی یونان و روم
ionic
U
وابسته به یون الکتریکی یکنوع حروف سیاه چاپخانه زبان قدیمی مردم ایونی یونان سرستون ساخته شده بسبک ایونی یونان
track and field
U
وابسته به مسابقات دوصحرایی یا میدانی
classical
U
وابسته به ادبیات باستانی
paleographic
U
وابسته بخطوط باستانی
doric
U
وابسته بمردم دوریس یونان قدیم
peloponnesian
U
وابسته به شبه جزیره جنوبی یونان
uncial
U
وابسته بحروف الفبای قدیم یونان و روم
dorian
U
وابسته به DORISیکی ازشهرهای باستانی یونانnightjar
phygian
U
فریژی وابسته به یکی ازکشورهای باستانی اسیای صغیر
play off
U
درمسابقه حذفی شرکت کردن وابسته به مسابقات حذفی مسابقه حدفی
classicist
U
دانشمند ادبیات باستانی وپیروسبکهای باستانی
classicists
U
دانشمند ادبیات باستانی وپیروسبکهای باستانی
double elimination tournament
U
مسابقات دو حذفی
refereeing
U
داور مسابقات
referees
U
داور مسابقات
refereed
U
داور مسابقات
Track and field events .
U
مسابقات دو میدانی
commissioner
U
مدیر مسابقات
commissioners
U
مدیر مسابقات
tournaments
U
تشکیل مسابقات
referee
U
داور مسابقات
tournament
U
مسابقات قهرمانی
arena
U
میدان مسابقات
tournaments
U
مسابقات قهرمانی
tournament
U
تشکیل مسابقات
arenas
U
میدان مسابقات
hellas
U
یونان
philhellene
U
یونان
philhellenic
U
یونان
stand
U
سکوب تماشاچیان مسابقات
umpires
U
سرداور داور مسابقات
umpired
U
سرداور داور مسابقات
oarsmen
U
پارو زن مسابقات قایقرانی
World Series
U
مسابقات نهایی بیسبال
semi-final
U
مسابقات نیم پایانی
oarsman
U
پارو زن مسابقات قایقرانی
umpire
U
سرداور داور مسابقات
umpiring
U
سرداور داور مسابقات
refereeing
U
داور مسابقات شدن
referee
U
داور مسابقات شدن
cup
U
گلدان جایزه مسابقات
referees
U
داور مسابقات شدن
refereed
U
داور مسابقات شدن
cups
U
گلدان جایزه مسابقات
Olympic
U
مربوط به مسابقات المپیک
cupped
U
گلدان جایزه مسابقات
hellene
U
یونان باستان
Hellenic
U
مربوط به یونان
philhellene
U
دوست یونان
hellene
U
تبعه یونان
Greece
U
کشور یونان
philhellenic
U
دوست یونان
nordic combined
U
مجموع مسابقات اسکی نوردیک
To win on points.
U
با امتیاز برنده شدن ( در مسابقات )
croesus
U
کراسوس : پادشاه یونان
laconian
U
ولایتی از یونان باستان
aeolus
U
پادشاه تسالی یونان
Orinthian Order
U
معماری کلاسیک
[در یونان و رم]
Bassae Order
U
[معماری یونی یونان]
homeric
U
شاعر نابینای یونان
bouleuterion
U
[مجلس سنا در یونان]
pythian
U
اهل دلفی یونان
hellenist
U
متخصص فرهنگ یونان
antiquary
U
باستانی
ancient
U
باستانی
antiquaries
U
باستانی
oldest
U
باستانی
traditionary
U
باستانی
old
U
باستانی
antiquarian
U
باستانی
antiques
U
باستانی
antique
U
باستانی
age old
U
باستانی
relics
U
باستانی
classically
U
باستانی
age-old
U
باستانی
older
U
باستانی
archaic
<adj.>
U
باستانی
relic
U
باستانی
gray
U
باستانی
officiate
U
بعنوان داور مسابقات را اداره کردن
Test matches
U
مسابقات قهرمانی کریکت انگلیس واسترالیا
Test match
U
مسابقات قهرمانی کریکت انگلیس واسترالیا
showdowns
U
مرحله نهایی مسابقات ازمایش نیرو
showdown
U
مرحله نهایی مسابقات ازمایش نیرو
field event
U
ورزش قهرمانی میدانی مسابقات صحرایی
field events
U
ورزش قهرمانی میدانی مسابقات صحرایی
officiated
U
بعنوان داور مسابقات را اداره کردن
officiates
U
بعنوان داور مسابقات را اداره کردن
officiating
U
بعنوان داور مسابقات را اداره کردن
doric
U
بسبک معماری قدیم یونان
drachma
U
پول نقره یونان باستان
drachmae
U
پول نقره یونان باستان
drachmas
U
پول نقره یونان باستان
classicism
U
پیروی از سبکهای یونان وروم
romaic
U
زبان بومی یونان امروز
achaian
U
اهل شهراخائیه در یونان باستان
achaean
U
اهل شهراخائیه در یونان باستان
melpomene
U
الهه شعر وتراژدی یونان
mercury
U
یکی از خدایان یونان قدیم
romaika
U
رقص ملی یونان امروز
delphic
U
ساکن معبد دلف یونان
heraclidae
U
اولادهرکول پهلوان نامی یونان
delphian
U
ساکن معبد دلف یونان
greco
U
پیشوند بمعنی یونان و یونانی
in ancient times
U
در روزگار باستانی
ancient relics
U
اثار باستانی
primer
U
باستانی ابتدایی
norseman
U
اسکاندیناوی باستانی
northman
U
اسکاندیناوی باستانی
primers
U
باستانی ابتدایی
aramaean
U
زبان باستانی
classicism
U
سبک باستانی
past performances
U
سوابق چاپی نتایج مسابقات اسب یا گرگ
egg position
U
حالت تخم مرغی در مسابقات سرعت اسکی
semifinalist
U
کسیکه بمرحله مسابقات نیمه نهایی رسیده
swiss system
U
نوعی روش تعیین حریف در مسابقات شطرنج
hunt meeting
U
برنامه مسابقات دو یا دو بامانع برای سوارکاران اماتور
phallic
U
وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
mycenian
U
اهل شهر "مسین " قدیم یونان
Dryopic
U
[مربوط به دوره دراوپی یونان باستان]
agora
U
[فضای باز عمومی در یونان باستان]
nectar
U
شراب لذیذ خدایان یونان شهد
hoplite
U
سرباز پیاده مسلح یونان قدیم
pallium
U
ردای چارگوش که فیلسوفان یونان می پوشیدند
mycenaean
U
اهل شهر "مسین " قدیم یونان
naos
U
ضریع یا محل استقراربت در معابد یونان
trireme
U
کشتی جنگی روم و یونان باستان
roadwork
U
تمرین عملی برای مسابقات مشت زنی و غیره
To bet on something .
U
روی چیزی شرط بستن (مانند مسابقات وغیره )
ethiopic
U
زبان باستانی حبشه
avestan
U
زبان باستانی ایران
classical
U
پیرو سبکهای باستانی
primeval
U
بسیار کهن باستانی
diplomatics
U
شناسایی خطوط باستانی
paleograph
U
نسخه خطی باستانی
in ancient times
U
در اوقات جهان باستانی
classicize
U
درزمره ادبیات باستانی
the Classical World
[the Ancient World]
U
جهان باستانی
[تاریخ]
Antiquity
U
جهان باستانی
[تاریخ]
Monumental design
U
طرح آثار باستانی
pyrrhic dance
U
یکجور رقص نظامی یا جنگی در یونان باستان
cyzicene hall
U
[تالار بزرگ در خانه های یونان باستان]
klepht
U
یونانی ای که پس ازفتح یونان ....نگاه میداشت راهزن
tiresias
U
غیب گوی نابینای شهر تبس در یونان
gaul
U
اهل کشور باستانی گل فرانسوی
classicality
U
مطابقت با ادبیات وصنایع باستانی
pelta
U
سپر یونانیان ورومیان باستانی
veda
U
کتاب مقدس باستانی هند
classicalism
U
پیروی سبکهاوانشاهاوادبیات وصنایع باستانی
traditional
U
مبنی بر حدیث یا خبر باستانی
obol
U
سکه سیم در یونان باستان که نزدیک بود با یک pennyونیم
The striker's injury puts a question mark over his being fit in time for the tournament.
U
آسیب مهاجم آمادگی سر موقع او
[مرد]
را برای مسابقات نامشخص می کند.
classicize
U
ازسبک ادبی باستانی پیروی کردن
traditionalism
U
سنت پرستی اعتقاد برسوم باستانی
phratry
U
درتاریخ یونان واحد قومیت یکی از تقسیمات سه گانه قبیله
parnassian
U
نام کوهی در یونان مرکزی که اختصاص داشت به الهه شعر
dithyramb
U
سرود درهم برهم ووحشیانه یونانیان باستانی
doge
U
لقب رئیس جمهوردرجمهوریهای باستانی venice aoneg
persepolis
U
شهر باستانی که بعداشهر استخر بجای ان ساخته شد
reliquary
U
فرف مخصص نگهداری اثار مقدس یا باستانی
reliquaries
U
فرف مخصص نگهداری اثار مقدس یا باستانی
theoric
U
وجوهی که در یونان باستان جمع میکردند ...رفتن به تماشاخانه هاکمک کنند
mithra
U
نام دارگونه روشنایی یا خورشید در میان ایرانیان باستانی
bureaucratic
U
وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
olympian
U
اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
syzygial
U
وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
iconostasis
U
[پرده ای بین جایگاه مقدس و فضای اصلی در کلیساهای ارتدکس یونان و روسیه]
telepathic
U
وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
dialectological
U
وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
choral
U
وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
subglacial
U
وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
catastasis
U
بخش سوم داستانهای باستانی که اوج مطلب دران بود
puritanical
U
وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
rectal
U
وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
phylar
U
وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
vehicular
U
وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
lexicographic
U
وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
sothic
U
وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
delphine classics
U
چاپ ادبیات باستانی لاتین که برای پسر مهتر لوئی چهاردهم درست شد
Are there any antiquities here?
U
آیا اینجا آثار باستانی
[اشیا عتیقه و جاهای قدیمی]
وجود دارد؟
Greek Revival
U
[سبک احیای معماری یونانی که دقیقا کپی از نقش و نگارهای باستانی بود.]
kinetic
U
وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
cliquy
U
وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
supervisory
U
وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
cliquey
U
وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
monarchic
U
وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
erotic
U
وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
Ouroboros
U
نمادی باستانی که در بسیاری از فرهنگها موجود میباشد و بصورت اژدها یا ماریست که دم خود را می جود.
bleacher
U
کارگر پارچه سفیدکنی شستشو وسفیدکنی پارچه بلیط یا صندلی کم ارزش مسابقات ورزشی
frontal
U
وابسته به پیشانی وابسته بجلو
lithic
U
وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
zygose
U
وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com