English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
macaronic U وابسته به ماکارونی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
macaroons U ماکارونی
macaroon U ماکارونی
macaroni cheese U ماکارونی با سس پنیر
noodle U ماکارونی احمق
macaroni U ماکارونی جوان خارج رفته
hard wheat U گندم ماکارونی دارای مقدارگلوتن زیادی است
phallic U وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
bureaucratic U وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
syzygial U وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
olympian U اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
choral U وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
dialectological U وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
subglacial U وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
telepathic U وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
rectal U وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
sothic U وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
vehicular U وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
phylar U وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
puritanical U وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
lexicographic U وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
monarchic U وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
cliquy U وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
supervisory U وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
erotic U وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
kinetic U وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
cliquey U وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
lithic U وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
zygose U وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
sister services U یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
frontal U وابسته به پیشانی وابسته بجلو
hermitical U وابسته به گوشه نشینی وابسته بزاهدهای گوشه نشین
morphic U وابسته به شکل وابسته به شکل شناسی خواب الود
Neanderthal U وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
associating U وابسته وابسته کردن
associates U وابسته وابسته کردن
associated U وابسته وابسته کردن
associate U وابسته وابسته کردن
poplitaeal U وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
epistemologycal U وابسته به معرفت شناسی وابسته به شناخت شناسی
popliteal U وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
physico chemical U وابسته به فیزیک و شیمی وابسته به شیمی فیزیکی
life cycle hypothesis U فرضیه درامد در طول عمر فرضیهای است که بر اساس ان مصرف وابسته به درامدهای پیش بینی شده درطول عمر میباشد . این فرضیه در مقابل فرضیه اولیه کینز قرار دارد که به موجب ان مصرف وابسته به درامد فصلی است .
monitorial U وابسته به
comprador U وابسته
commissarial U وابسته به
attendant U وابسته
attached U وابسته
attendants U وابسته
tuitionary U وابسته به
of kin U وابسته
cephalic U وابسته به سر
riverrine U وابسته به
carpal U وابسته به مچ
subordinate U وابسته
pyretic U وابسته به تب
congenerous U وابسته
plantar U وابسته به کف پا
pyrexic U وابسته به تب
pyrexial U وابسته به تب
diphtheric U وابسته به
dependant U وابسته
dependants U وابسته
subordinated U وابسته
subordinating U وابسته
subordinates U وابسته
cantabrigian U وابسته به
interdependent U وابسته
federates U وابسته
federating U وابسته
aquatic U وابسته به اب
germane U وابسته
thereof U وابسته به ان
attributable U وابسته به
pertinent U وابسته
dependent U وابسته
related U وابسته
affiliate U وابسته
affiliated U وابسته
affiliates U وابسته
affiliating U وابسته
federated U وابسته
federate U وابسته
adjective U وابسته
adjectives U وابسته
sexual organs U وابسته به
thereof=of that U وابسته به ان
akin U وابسته
attache U وابسته
elfin U وابسته به جن
pertianing U وابسته
appurtenant U وابسته
pertaining U وابسته
syncop U وابسته به غش
belonging U وابسته ها
elysian U وابسته به
wedded U وابسته
relative U وابسته
correspondents U وابسته
febile U وابسته به تب
relevant U وابسته
messianic U وابسته به
hanger on U وابسته
correspondent U وابسته
levitical U وابسته به
israelitish U وابسته به
contingents U وابسته
contingent U وابسته
paralytic U وابسته به فلج
materialistic U وابسته به مادیات
paralytics U وابسته به فلج
platinic U وابسته به پلاتین
pleural U وابسته به شامه شش
inspectoral U وابسته به بازرس ها
inner directed U درون وابسته
gnomonic U وابسته به شاخص
inhibitive U وابسته به جلوگیری
infusorial U وابسته به نمرویان
inflexional U وابسته به صرف
generic U وابسته به تیره
plumbous U وابسته به سرب
inferential U وابسته به استنتاج
gregorian U وابسته به گریگوری
incorporative U وابسته به الحاق
missions U وابسته به ماموریت
predial or prae U وابسته به زمین
potamic U وابسته به رودها
indic U وابسته به هند
gutturo nasal U وابسته بگلووبینی
marine U وابسته به دریانوردی
gular U وابسته به مری
naval U وابسته به کشتی
maritime U وابسته بدریانوردی
indonesian U وابسته به اندونزی
pocky U وابسته به ابله
marines U وابسته به دریانوردی
connubial U وابسته به زناشویی
mission U وابسته به ماموریت
glandulous U وابسته به غدد
affiliated company U شرکت وابسته
aortal U وابسته بشاهرگ
air attache U وابسته هوایی
altitudinal U وابسته به اوج
interoceptive U وابسته به احشاء
geomantic U وابسته به رمالی
interrogatory U وابسته به سئوال
photic U وابسته به تولیدنور
photic U وابسته به نوروروشنایی
iranian U وابسته به ایران
iraqi U وابسته به عراق
irrigational U وابسته به ابیاری
isthmian U وابسته به باریکه
analphabetic U وابسته به بیسوادی
anginal U وابسته به گلودرد
antichristian U وابسته به دجال
aesculapian U وابسته به دارگونه طب
aerological U وابسته بهواشناسی
glandulose U وابسته به غدد
intercollegiate U وابسته بکالج ها
gerontic U وابسته به پیری
interferential U وابسته به دخالت
landed U وابسته بزمین
pistillary U وابسته به مادگی گل
piscatory U وابسته به صیدماهی
emotive U وابسته به احساسات
pancreatic U وابسته به لوزالمعده
degenerative U وابسته به انحطاط
piscatory U وابسته به ماهیگیری
piscatorial U وابسته به صیدماهی
piscatorial U وابسته به ماهیگیری
acoustical U وابسته به شنوایی
adipic U وابسته به چربی
internuptial U وابسته به عروسی
pharyngal U وابسته به گلوگاه
pessimistic U وابسته به بدبینی
human U وابسته بانسان
hippocratic U وابسته به طب بقراط
homicidal U وابسته به ادمکشی
humnanist U وابسته به بشردوستی
hunnish U وابسته به هونها
hyperbolic U وابسته به هذلولی
hydrologic U وابسته به اب شناسی
psychiatric U وابسته به روانپزشکی
hydrological U وابسته به خواص اب
porcine U وابسته بخوک
pygmean U وابسته به پیگمی ها
pygmaean U وابسته به پیگمی ها
pythian U وابسته به "اپولو"
pyrrhic U وابسته به " پیروس "
menstrual U وابسته به قاعده گی
vital U وابسته بزندگی
vital U وابسته به زندگی
radio carpal U وابسته به زندبالاومچ
solar U وابسته بخورشید
aesthetic U وابسته به زیبایی
aesthetically U وابسته به زیبایی
cosmic U وابسته بگیتی
homeric U وابسته به هومر
rhinal U وابسته به بینی
jugular U وابسته بوریدوداجی
jugulars U وابسته بوریدوداجی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com