English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
labral U وابسته به لب زیرین بندپائیان یا لبه صدف ه لبه بیرونی صدف
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
labrum U لب زیرین بند پائیان لبه بیرونی صدف لب
inframaxillary U وابسته به ارواره زیرین
infra axillary U وابسته به ارواره زیرین
mandibular U اروارهای وابسته به ارواره زیرین
outer U بیرونی
out <adv.> U بیرونی
out door U بیرونی
outdoor U بیرونی
bakkat U بیرونی
dooryard U بیرونی
external U بیرونی
exterior U بیرونی
exteriors U بیرونی
extern U بیرونی
cortical U بیرونی
externals U بیرونی
outward U بیرونی
phallic U وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
foreign U بیرونی ناجور
physiognomies U چهره بیرونی
outer shell electron U الکترون بیرونی
bailey U باروی بیرونی
base-court U حیات بیرونی
outside U در بیرون بیرونی
outsides U در بیرون بیرونی
outwall U دیوار بیرونی
physiognomy U چهره بیرونی
the crown of the teeth U دندان بیرونی
bailey U دیوار بیرونی
external socket پریز بیرونی
external force U نیروی بیرونی
arbor support U یاطاقان بیرونی
extrinsic U بیرونی خارجی
outworld U جهان بیرونی
extrados springing line U پاطاق بیرونی
extrinsic values U ارزشهای بیرونی
acrotic U بیرونی خارجی
inferiors U زیرین
following U زیرین
following on U زیرین
underscores U زیرین خط
underscoring U زیرین خط
underline U خط زیرین
underlined U خط زیرین
downstair U زیرین
underlines U خط زیرین
underscored U زیرین خط
underlips U لب زیرین
underscore U زیرین خط
inferior U زیرین
underlip U لب زیرین
after mentioned U زیرین
under U زیرین
subjecent U زیرین
following <adj.> U زیرین
underside U زیرین
undersides U زیرین
under- U زیرین
over- U بیرونی شفا یافتن
outer shell electron U الکترون لایه بیرونی
outer work function U انرژی خروج بیرونی
outpart U قسمت بیرونی یا دوردست
base court U حیاط بیرونی یاعقبی
over U بیرونی شفا یافتن
externally heated arc U قوس گرمیونایی بیرونی
rind U پوسته بیرونی هرچیزی
outgoing traffic U جاده به راستای بیرونی
outside influence U نفوذ بیرونی یا خارجی
toa U قسمت بیرونی سر چوب
the crown of the teeth U قسمت بیرونی دندان
chorion U پرده بیرونی جنین
outwards U بطرف خارج بیرونی
out U فاش شدن بیرونی
rinds U پوسته بیرونی هرچیزی
out- U فاش شدن بیرونی
outed U فاش شدن بیرونی
horn-work U [استحکامات بیرونی با دو سنگر]
outward U بطرف خارج بیرونی
scarf skin U پوشش یاغلاف بیرونی
limb U اندام زیرین
limbs U اندام زیرین
lower floor U اشکوب زیرین
undercoat U پشم زیرین
underworld U زیرین جهان
underpart U زیرین بخش
nether lip or jaw U لب یا ارواره زیرین
maxilla U ارواره زیرین
mandibular U ارواره زیرین
inferior planets U سیارات زیرین
neath or neath U پایین زیرین
nether millstone U اسیاسنگ زیرین
downward U پایین زیرین
named here under U نامبرده زیرین
beneath U زیرین پایینی
inferior colliculus U برجستگی زیرین
undercuts U ببرش زیرین
bedding U لایه زیرین
tropopause U زیرین مرز
hypodermis U پوست زیرین
bottom slide U لغزنده زیرین
hypolimnion U اب سرد زیرین
bottom line U طناب زیرین
subway U مجرای زیرین
subways U مجرای زیرین
underpass U زیرین راه
underpasses U زیرین راه
undercut U ببرش زیرین
cutis U پوست زیرین
troposphere U زیرین سپهر
true pelvis U لگن زیرین
the f. words U کلمات زیرین
ulna U زند زیرین
sub grade U لایه زیرین
the figure below U رقم زیرین
the underwritten names U نامهای زیرین
culet U پخ زیرین برلیان
base stone U سنگ زیرین
labium U لب زیرین حشره
underneath U زیرین پایینی
dewatering outlets U خروجی زیرین
exteriority U حالت بیرونی یافاهری دلبستگی به
undersides U طرف یا سوی زیرین
underside U طرف یا سوی زیرین
top lift U طبقه زیرین پاشنه پا
undergrowth U پشم یارویش زیرین
cutis U لایه زیرین پوست
coarse adjustment knob دکمه تنظیم زیرین
lower branch of meridian U نصف النهار زیرین
binder course U قشر زیرین رویه
inframaxillary nerves U پیهای ارواره زیرین
trismus U تشنج ارواره زیرین
nether millstone U سنگ زیرین اسیاب
press bed U بخش زیرین پرس
geophysics U علم اوضاع بیرونی و طبیعی زمین
orlop U عرشه زیرین کشتی جنگی
jowl U ارواره زیرین پرنده گونه
neck necessity U قسمت زیرین تاج ستون
calipee U کاسه زیرین لاک پشت
orlop deck U عرشه زیرین کشتی جنگی
semibasement U نیم طبقه زیرین ساختمان
stag evil U تشنج ارواره زیرین اسب
jowls U ارواره زیرین پرنده گونه
eupelagic environment U محیط زیر لایه زیرین
outer ear U گوش بیرونی [کالبد شناسی بدن انسان]
ageum son U قسمت بین شصت و انگشت بیرونی دست
external ear U گوش بیرونی [کالبد شناسی بدن انسان]
olympian U اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
bureaucratic U وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
syzygial U وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
martingale U طناب یا زنجیر زیرین دگل یابادبان
jib U بادبان سه گوش جلو کشتی لب زیرین
jibbed U بادبان سه گوش جلو کشتی لب زیرین
jibbing U بادبان سه گوش جلو کشتی لب زیرین
jibs U بادبان سه گوش جلو کشتی لب زیرین
diffusion U روش انتقال به سط وح زیرین مدار پیچیده
subglacial U وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
choral U وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
dialectological U وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
telepathic U وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
premaxilla U استخوان جلو ارواره زیرین مهره داران
puritanical U وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
vehicular U وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
phylar U وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
lexicographic U وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
sothic U وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
rectal U وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
overshot jaw U ارواره زبرین هنگامی که ازارواره زیرین جلوترامده است
rhizome U ساقههای زیر زمینی ریشه مانند ساقه زیرین
cliquey U وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
kinetic U وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
cliquy U وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
monarchic U وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
supervisory U وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
erotic U وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
hard contact printing U چاپ تماسی که در ان هدچاپگر با نیروی محسوسی روی لایه زیرین فشار واردمی اورد
sister services U یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
frontal U وابسته به پیشانی وابسته بجلو
zygose U وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
lithic U وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
under weft U پود زیرین یا ضخیم [جهت نشاندن گره ها در جای خود و محکم و یکنواخت شدن آنها]
underlays U در زیر چیزی لایه قرار دادن لایه زیرین
underlay U در زیر چیزی لایه قرار دادن لایه زیرین
Neanderthal U وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
morphic U وابسته به شکل وابسته به شکل شناسی خواب الود
hermitical U وابسته به گوشه نشینی وابسته بزاهدهای گوشه نشین
overbite U پیشامدگی دندانهای زبرین نسبت به دندانهای زیرین
applebus U امکان میدهد که به سایرکامپیوترها وصل شده و یک شبکه ایجاد کند تا اطلاعات یک کامپیوتر به کامپیوتر دیگرانتقال یابدیک دستگاه بیرونی که به ریزکامپیوتر ACINTOSH
associating U وابسته وابسته کردن
associates U وابسته وابسته کردن
associated U وابسته وابسته کردن
associate U وابسته وابسته کردن
poplitaeal U وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
popliteal U وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
physico chemical U وابسته به فیزیک و شیمی وابسته به شیمی فیزیکی
epistemologycal U وابسته به معرفت شناسی وابسته به شناخت شناسی
underpass U گذرگاه تحتانی گذرگاه زیرین
underpasses U گذرگاه تحتانی گذرگاه زیرین
life cycle hypothesis U فرضیه درامد در طول عمر فرضیهای است که بر اساس ان مصرف وابسته به درامدهای پیش بینی شده درطول عمر میباشد . این فرضیه در مقابل فرضیه اولیه کینز قرار دارد که به موجب ان مصرف وابسته به درامد فصلی است .
tips U باکهای خارجی سوخت باکهای بیرونی سوخت
outside U اسکی بیرونی در منحنی پیچ لبه خارجی از منحنی پیچ اسکی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com