English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
anagrammatic U وابسته به قلب و تحریف
anagrammatical U وابسته به قلب و تحریف
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
garble U تحریف تحریف کردن
corruption U تحریف
falsification U تحریف
falsifyer U تحریف
anagrams U تحریف
multilation U تحریف
mutilation U تحریف
distortion U تحریف
distortions U تحریف
anagram U تحریف
sophistication U اغوا تحریف
falsifying U تحریف کردن
perverted U تحریف شده
tamper with U تحریف کردن
corrupts U تحریف شده
corrupting U تحریف شده
corrupted U تحریف شده
corrupt U تحریف شده
anagrammatize U تحریف کردن
falsifies U تحریف کردن
slants U تحریف کردن
slanted U تحریف کردن
falsify U تحریف کردن
paramnesia U تحریف حافظه
perceptual distortion U تحریف ادراکی
agonised U تحریف کردن
falsifier U تحریف کننده
agonises U تحریف کردن
agonising U تحریف کردن
agonize U تحریف کردن
agonized U تحریف کردن
agonizes U تحریف کردن
mutilate U تحریف کردن
garbler U تحریف کننده
falsifyer U تحریف کننده
mutilates U تحریف کردن
mutilating U تحریف کردن
falsified U تحریف کردن
distorts U تحریف کردن
distort U تحریف کردن
retrospective falsification U تحریف گذشته
mutilated U تحریف شده
distorted U تحریف شده
slant U تحریف کردن
phallic U وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
skewing U تحریف کردن نامتوازن
banning U حکم تحریف یا توقیف
bans U حکم تحریف یا توقیف
skew U تحریف کردن نامتوازن
garble U تحریف یا ناقص کردن
distorted prices U قیمتهای تحریف شده
skews U تحریف کردن نامتوازن
ban U حکم تحریف یا توقیف
interpolated U باعبارت تازه تحریف کردن
interpolate U باعبارت تازه تحریف کردن
diddled U تحریف کردن به وسیله داده
diddle U تحریف کردن به وسیله داده
interpolating U باعبارت تازه تحریف کردن
mutilates U تحریف شدن معیوب کردن
mutilating U تحریف شدن معیوب کردن
mutilate U تحریف شدن معیوب کردن
diddles U تحریف کردن به وسیله داده
interpolates U باعبارت تازه تحریف کردن
diddling U تحریف کردن به وسیله داده
twisters U کسی که اغراق میگویدیا تحریف میکند
twister U کسی که اغراق میگویدیا تحریف میکند
bureaucratic U وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
olympian U اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
syzygial U وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
telepathic U وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
dialectological U وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
choral U وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
subglacial U وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
sothic U وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
phylar U وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
rectal U وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
lexicographic U وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
puritanical U وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
vehicular U وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
cliquy U وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
supervisory U وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
cliquey U وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
erotic U وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
monarchic U وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
kinetic U وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
lithic U وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
sister services U یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
zygose U وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
frontal U وابسته به پیشانی وابسته بجلو
spoliation U تحریف یا اخفا یا معدوم کردن یا سوء استفاده کردن از سند
hermitical U وابسته به گوشه نشینی وابسته بزاهدهای گوشه نشین
morphic U وابسته به شکل وابسته به شکل شناسی خواب الود
Neanderthal U وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
associated U وابسته وابسته کردن
associate U وابسته وابسته کردن
associates U وابسته وابسته کردن
associating U وابسته وابسته کردن
fascism U نام حزبی است که موسولینی در فاصله دو جنگ عالمگیر در ایتالیا تاسیس کردو اصول عقاید و فلسفه ان رااز سیستمهای سیاسی مختلف اخذ و بر حسب احتیاج تحریف و تفسیر نمود
physico chemical U وابسته به فیزیک و شیمی وابسته به شیمی فیزیکی
epistemologycal U وابسته به معرفت شناسی وابسته به شناخت شناسی
popliteal U وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
poplitaeal U وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
life cycle hypothesis U فرضیه درامد در طول عمر فرضیهای است که بر اساس ان مصرف وابسته به درامدهای پیش بینی شده درطول عمر میباشد . این فرضیه در مقابل فرضیه اولیه کینز قرار دارد که به موجب ان مصرف وابسته به درامد فصلی است .
ems dispatch U تلگراف امس عنوان واقعه مشهور ملاقات سفیر فرانسه با ویلهم اول در سال 0781 در امس که بیسمارک صدراعظم وقت المان با تحریف مفاد تلگرافی که از موضوع این ملاقات حکایت می کرد باعث بروزجنگ فرانسه و پروس شد
of kin U وابسته
appurtenant U وابسته
syncop U وابسته به غش
thereof U وابسته به ان
pyrexic U وابسته به تب
pyrexial U وابسته به تب
pyretic U وابسته به تب
attached U وابسته
tuitionary U وابسته به
commissarial U وابسته به
riverrine U وابسته به
plantar U وابسته به کف پا
affiliating U وابسته
affiliates U وابسته
affiliated U وابسته
attendant U وابسته
attendants U وابسته
affiliate U وابسته
congenerous U وابسته
related U وابسته
comprador U وابسته
aquatic U وابسته به اب
dependent U وابسته
attache U وابسته
belonging U وابسته ها
pertinent U وابسته
pertaining U وابسته
sexual organs U وابسته به
attributable U وابسته به
germane U وابسته
federate U وابسته
federated U وابسته
cephalic U وابسته به سر
interdependent U وابسته
carpal U وابسته به مچ
adjective U وابسته
adjectives U وابسته
cantabrigian U وابسته به
federating U وابسته
federates U وابسته
thereof=of that U وابسته به ان
pertianing U وابسته
elfin U وابسته به جن
dependants U وابسته
febile U وابسته به تب
israelitish U وابسته به
elysian U وابسته به
subordinates U وابسته
relative U وابسته
wedded U وابسته
correspondent U وابسته
correspondents U وابسته
contingent U وابسته
relevant U وابسته
subordinating U وابسته
subordinated U وابسته
levitical U وابسته به
hanger on U وابسته
akin U وابسته
messianic U وابسته به
diphtheric U وابسته به
monitorial U وابسته به
subordinate U وابسته
dependant U وابسته
contingents U وابسته
glandulous U وابسته به غدد
emotive U وابسته به احساسات
pancreatic U وابسته به لوزالمعده
inhibitive U وابسته به جلوگیری
gregorian U وابسته به گریگوری
iraqi U وابسته به عراق
generic U وابسته به تیره
paralytics U وابسته به فلج
paralytic U وابسته به فلج
gutturo nasal U وابسته بگلووبینی
materialistic U وابسته به مادیات
haemic U وابسته بخون
inner directed U درون وابسته
connubial U وابسته به زناشویی
inspectoral U وابسته به بازرس ها
gular U وابسته به مری
landed U وابسته بزمین
iranian U وابسته به ایران
gnomonic U وابسته به شاخص
interrogatory U وابسته به سئوال
interoceptive U وابسته به احشاء
internuptial U وابسته به عروسی
interferential U وابسته به دخالت
intercollegiate U وابسته بکالج ها
marines U وابسته به دریانوردی
pleural U وابسته به شامه شش
degenerative U وابسته به انحطاط
geomantic U وابسته به رمالی
kufic U وابسته به کوفه
lactic U وابسته به شیر
laryngeal U وابسته بنای
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com