English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
expeditionary U وابسته به قشون کشی یاهیئت اعزامی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
missionary U وابسته به هیئت اعزامی
missionaries U وابسته به هیئت اعزامی
expeditionary force U قشون استعماری
deployment U ارایش قشون
expeditionary forces U قشون استعماری
deployment U قرارگیری قشون یانیرو
expeditionary force U نیروی اعزامی
expeditionary forces U نیروی اعزامی
expedition U هیئت اعزامی
expeditions U هیئت اعزامی
country teams U تیمهای اعزامی به کشورها
head of the mission U رئیس هیات اعزامی
deploy U بحالت صف دراوردن قرار دادن قشون
deploying U بحالت صف دراوردن قرار دادن قشون
deploys U بحالت صف دراوردن قرار دادن قشون
missions U ماموریت هیئت اعزامی یا تبلیغی
mission U ماموریت هیئت اعزامی یا تبلیغی
camp followers U اشخاص غیر نظامی که همراه قشون حرکت میکنند
camp follower U اشخاص غیر نظامی که همراه قشون حرکت میکنند
expeditionary U نیروی اعزامی به خارج نیروی سرکوبگر خارجی
phallic U وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
missions U هیات اعزامی هیات تبلیغی
mission U هیات اعزامی هیات تبلیغی
syzygial U وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
bureaucratic U وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
olympian U اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
telepathic U وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
subglacial U وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
dialectological U وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
choral U وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
lexicographic U وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
rectal U وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
vehicular U وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
puritanical U وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
phylar U وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
sothic U وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
cliquy U وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
supervisory U وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
kinetic U وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
monarchic U وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
cliquey U وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
erotic U وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
frontal U وابسته به پیشانی وابسته بجلو
zygose U وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
lithic U وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
sister services U یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
Neanderthal U وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
hermitical U وابسته به گوشه نشینی وابسته بزاهدهای گوشه نشین
morphic U وابسته به شکل وابسته به شکل شناسی خواب الود
associated U وابسته وابسته کردن
associates U وابسته وابسته کردن
associate U وابسته وابسته کردن
associating U وابسته وابسته کردن
physico chemical U وابسته به فیزیک و شیمی وابسته به شیمی فیزیکی
epistemologycal U وابسته به معرفت شناسی وابسته به شناخت شناسی
poplitaeal U وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
popliteal U وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
life cycle hypothesis U فرضیه درامد در طول عمر فرضیهای است که بر اساس ان مصرف وابسته به درامدهای پیش بینی شده درطول عمر میباشد . این فرضیه در مقابل فرضیه اولیه کینز قرار دارد که به موجب ان مصرف وابسته به درامد فصلی است .
subordinates U وابسته
aquatic U وابسته به اب
subordinated U وابسته
pertaining U وابسته
related U وابسته
pertinent U وابسته
affiliate U وابسته
affiliated U وابسته
affiliates U وابسته
affiliating U وابسته
subordinating U وابسته
elysian U وابسته به
monitorial U وابسته به
attendant U وابسته
attendants U وابسته
syncop U وابسته به غش
comprador U وابسته
congenerous U وابسته
attributable U وابسته به
dependant U وابسته
commissarial U وابسته به
dependants U وابسته
diphtheric U وابسته به
dependent U وابسته
plantar U وابسته به کف پا
belonging U وابسته ها
pyrexial U وابسته به تب
hanger on U وابسته
federates U وابسته
wedded U وابسته
sexual organs U وابسته به
federating U وابسته
interdependent U وابسته
subordinate U وابسته
israelitish U وابسته به
cephalic U وابسته به سر
carpal U وابسته به مچ
federated U وابسته
pyrexic U وابسته به تب
attache U وابسته
adjectives U وابسته
adjective U وابسته
pyretic U وابسته به تب
akin U وابسته
attached U وابسته
cantabrigian U وابسته به
federate U وابسته
levitical U وابسته به
pertianing U وابسته
thereof U وابسته به ان
germane U وابسته
riverrine U وابسته به
contingent U وابسته
correspondents U وابسته
correspondent U وابسته
tuitionary U وابسته به
thereof=of that U وابسته به ان
appurtenant U وابسته
relevant U وابسته
contingents U وابسته
relative U وابسته
febile U وابسته به تب
of kin U وابسته
messianic U وابسته به
elfin U وابسته به جن
petiolar U وابسته به برگدم
attache U وابسته نظامی
altitudinal U وابسته به اوج
auditive U وابسته به شنوایی
platinic U وابسته به پلاتین
air attache U وابسته هوایی
pistillary U وابسته به مادگی گل
petrologic U وابسته به سنگ
pharyngal U وابسته به گلوگاه
analphabetic U وابسته به بیسوادی
archimedean U وابسته به ارشمیدس
anginal U وابسته به گلودرد
antichristian U وابسته به دجال
aortal U وابسته بشاهرگ
photic U وابسته به نوروروشنایی
photic U وابسته به تولیدنور
piscatorial U وابسته به ماهیگیری
army attache U وابسته نظامی
piscatory U وابسته به صیدماهی
piscatory U وابسته به ماهیگیری
astronautical U وابسته به فضانوردان
piscatorial U وابسته به صیدماهی
pharisaic U وابسته به فریسی
associated company U شرکت وابسته
army attache U وابسته زمینی
pharmacologic U وابسته بداروشناسی
aortic U وابسته بشاهرگ
pleural U وابسته به شامه شش
oracular U وابسته به وحی
municipal U وابسته بشهرداری
pythian U وابسته به "اپولو"
seminal U وابسته به منی
pyrrhic U وابسته به " پیروس "
pubertal U وابسته به بلوغ
puberal U وابسته به بلوغ
ethnic U وابسته به نژادشناسی
ethnicity U وابسته به نژادشناسی
psychologic U وابسته به روانشناسی
human U وابسته بانسان
humans U وابسته بانسان
provencal U وابسته بشهر
structural U وابسته به ساختمان
structural U وابسته به بنا
structurally U وابسته به ساختمان
structurally U وابسته به بنا
subversion U وابسته به خرابکاری
pygmaean U وابسته به پیگمی ها
pygmean U وابسته به پیگمی ها
surgical U وابسته به جراحی
photographic U وابسته به عکاسی
solar U وابسته بخورشید
rhinal U وابسته به بینی
homicidal U وابسته به ادمکشی
rectorial U وابسته به rector
rectal U وابسته به مقعد
psychiatric U وابسته به روانپزشکی
porcine U وابسته بخوک
ranine U وابسته به وزغ
radio ulnar U وابسته به زندبالاوزندپائین
radio carpal U وابسته به زندبالاومچ
menstrual U وابسته به قاعده گی
vital U وابسته بزندگی
vital U وابسته به زندگی
investigatory U وابسته به رسیدگی
scientific U وابسته بعلم
social U وابسته بجامعه
planetary U وابسته به سیاره
marines U وابسته به دریانوردی
connubial U وابسته به زناشویی
materialistic U وابسته به مادیات
paralytic U وابسته به فلج
paralytics U وابسته به فلج
generic U وابسته به تیره
mission U وابسته به ماموریت
landed U وابسته بزمین
emotive U وابسته به احساسات
pancreatic U وابسته به لوزالمعده
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com