Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
ecumenic
U
وابسته به قاطبه مسیحیان جهان
oecumenical
U
وابسته به قاطبه مسیحیان جهان
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
the church militant
U
قاطبه مسیحیان جهان
demiurgeous
U
وابسته به جهان افرین یااهریمن
demiurgic
U
وابسته به جهان افرین یااهریمن
antinomian
U
مخالفین اصول اخلاقی فرقهای از مسیحیان که مخالف مراعات اصول اخلاقی بودند و اعتقادداشتند که خداوند در همه حال نسبت به مسیحیان لطف دارد
cosmopolitan
U
وابسته به همه جهان بین المللی
supemundane
U
بالاتراز چیزهای وابسته به این جهان
demos
U
قاطبه
pan islam
U
قاطبه اسلام
officialdom
U
قاطبه مامورین
democracy
U
حکومت قاطبه مردم
democracies
U
حکومت قاطبه مردم
second world
U
جهان دوم . کشورهای پیشرفته اقتصادی سوسیالیستی را جهان دوم نامند
Coptic architecture
U
معماری مسیحیان مصر
diatessaron
U
اناجیل اربعهء مسیحیان
agrapha
U
که مورد قبول مسیحیان نیست
mennonite
U
فرقهای از مسیحیان مخالف تعمید
Protestant
U
عضو فرقه مسیحیان پروتستان
Holy Communion
U
ایین عشای ربانی مسیحیان
New Testament
U
کتب عهد جدید مسیحیان
Protestants
U
عضو فرقه مسیحیان پروتستان
ash wednesday
U
اولین روز ایام روزهء مسیحیان
atlas
U
فرهنگ جهان نما نقشه جهان نما
atlases
U
فرهنگ جهان نما نقشه جهان نما
palingenesis
U
تجوید از راه تولد ایین تعمید مسیحیان
New Year's Day
روز اول ژانویه که آغاز سال نو مسیحیان است
Salvation Army
U
تشکیلات مسیحیان که هدفش تبلیغ دینی وکمک بفقرا است
Jehovah's Witnesses
U
دستهای از مسیحیان که بحکومت خداوند و به بازگشت عیسی پس از هزار سال دیگراعتقاددارند
roundhead
U
نماینده پارلمان انگلیس دردوره شارل اول و عضو فرقه مسیحیان کویکر
plebiscite
U
مردم خواست رای قاطبه مردم
plebiscites
U
مردم خواست رای قاطبه مردم
phallic
U
وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
rosicrucian
U
فرقهای از مسیحیان قرن 71و اوایل قرن 81 دارای عقایدفلسفی و مرموز وتصوف امیز
transubstantiation
U
اعتقادباینکه نان وشراب مصرفی درایین عشای ربانی مسیحیان هنگام ورود ببدن شخص تبدیل بجسم وخون عیسی میگردد
syzygial
U
وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
olympian
U
اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
bureaucratic
U
وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
dialectological
U
وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
choral
U
وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
subglacial
U
وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
telepathic
U
وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
lexicographic
U
وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
vehicular
U
وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
rectal
U
وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
phylar
U
وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
puritanical
U
وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
sothic
U
وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
world
U
جهان
vale
U
جهان
vales
U
جهان
worlds
U
جهان
universe
U
جهان
macrocosms
U
جهان
macrocosm
U
جهان
supervisory
U
وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
kinetic
U
وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
cliquy
U
وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
cliquey
U
وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
erotic
U
وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
monarchic
U
وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
worldwide
U
در سرتاسر جهان
outworld
U
جهان بیرونی
microcosms
U
جهان کوچک
worldly wise
U
جهان دیده
worldly-wise
U
جهان دیده
animals kingdom
U
جهان جانوران
closed universe
U
جهان متناهی
screenland
U
جهان سینما
all over the world
U
در سراسر جهان
all the world over
U
در سراسر جهان
microcosms
U
جهان کهین
closed universe
U
جهان بسته
animal kingdom
U
جهان جانوران
demiurge
U
جهان افرین
microcosm
U
جهان کهین
finite universe
U
جهان متناهی
microcosm
U
جهان کوچک
earthling
U
ساکن جهان
finite universe
U
جهان بسته
cosmorama
U
جهان نما
world creating
U
جهان افرین
creator the world
U
جهان افرین
cosmography
U
شرح جهان
internationalist
U
جهان گرا
here below
U
دراین جهان
mineral kingdom
U
جهان جمادات
creator of the world
U
جهان آفرین
peregrinator
U
جهان گرد
the whole world
U
سراسر جهان
universe
U
جهان کیهان
the vanity of the world
U
پوچی جهان
Third World
U
جهان سوم
nether world
U
این جهان
nether world
U
جهان پایین
infinite universe
U
جهان نامتناهی
infinite universe
U
جهان باز
universe of system
U
جهان سیستم
panoramas
U
جهان نما
inanimate nature
U
جهان جمادات
underworld
U
زیرین جهان
this world of ours
U
این جهان ما
panorama
U
جهان نما
worldview
U
جهان بینی
nether world
U
جهان اینده
free world
U
جهان ازاد
first world
U
جهان اول
filmdom
U
جهان سینما
weltanschauung
U
جهان بینی
the next world
U
جهان اینده
world power
U
جهان نیرو
world test
U
ازمون جهان
world view
U
جهان بینی
faerie
U
جهان پریان
expansion of universe
U
انبساط جهان
open universe
U
جهان باز
the invisible
U
جهان ناپدید
the lower regions
U
جهان مردگان
the future
U
جهان اینده
the lower world
U
جهان پایین
Christendom
U
جهان مسیحیت
orrery
U
جهان نما
christenings
U
جهان مسیحیت
the old world
U
جهان کهنه
the invisible world
U
جهان ناپدید
aboral
U
دورترین نقطه از جهان
superlunar
U
بیرون ازاین جهان
all over the world
U
در همه جای جهان
under the sun
U
در جهان در زیر افتاب
superempirical
U
خارج از جهان مادی
ultramundane
U
ماورا جهان ماوراگیتی
superlunary
U
بیرون از این جهان
the world and its fullness
U
جهان وهرچه دراوهست
the back of beyond
U
دورترین گوشه جهان
the world is transitory
U
جهان ناپایدار است
peregrinations
U
جهان گردی دربدری
peregrination
U
جهان گردی دربدری
theseven wonders of the world
U
عجایب هفتگانه جهان
supramundane
U
مافوق این جهان
vales
U
زمین جهان خاکی
vale
U
زمین جهان خاکی
third world countries
U
کشورهای جهان سوم
atlases
U
کتاب نقشهء جهان
atlas
U
کتاب نقشهء جهان
oscillating universe
U
جهان نوسان کننده
outward things
U
جهان برونی یا فاهر
industrial workers of the world
U
کارگران صنعتی جهان
georama
U
جهان نمای پوک
planisphere
U
جهان نمای مسطح
demimonde
U
جهان زنان هرجایی
mundane affairs
U
کارهای این جهان
in ancient times
U
در اوقات جهان باستانی
Antiquity
U
جهان باستانی
[تاریخ]
the art of the Ancient world
U
هنر جهان باستان
intermundane
U
واقع در میان دو جهان
to be born
U
چشم به جهان گشودن
the Classical World
[the Ancient World]
U
جهان باستانی
[تاریخ]
extramundane
U
بیرون از جهان یادنیا
the whole world
U
همه دنیا تمامی جهان
vegetable kingdom
U
جهان گیاهان مولود نباتی
in a battle for world domination
U
مبارزه برای سلطه جهان
sinusoidal projection
U
نقشه جهان نمای مسطح
he passed hence
U
این جهان را بدرود گفت
third world economies
U
اقتصاد کشورهای جهان سوم
world wide
U
مشهور جهان متداول درهمه جا
oecumenical
U
جامع مشهوردر سراسر جهان
the developed world
U
جهان توسعه یافته
[پیشرفته]
the lower world
U
جهان مردگان عالم اسوات
he passed hence
U
ازاین جهان رخت بربست
premundane
U
پیش ازافرینش جهان بوده
planisphere
U
جهان نمای سطح نما
transcendentalism
U
فلسفه خارج جهان مادی
antemundane
U
مربوط به پیش از افرینش جهان
to know what's what
U
ازچیزهاوکارهای جهان اگاه بودن
sister services
U
یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
lithic
U
وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
zygose
U
وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
frontal
U
وابسته به پیشانی وابسته بجلو
candidates' tournament
U
تورنمنت نامزدهای قهرمانی شطرنج جهان
candidates' matches
U
رویارویی نامزدهای قهرمانی شطرنج جهان
time flies
<proverb>
U
عمر ضایع مکن ای دل که جهان می گذرد
the pilgrimage of life
U
زندگی چندروزه ادمی دراین جهان
rhadamanthus
U
نام یکی از داوران جهان پایین
apples
U
یکی ازبزرگترین سازندگان ریزکامپیوتر در جهان
apple
U
یکی ازبزرگترین سازندگان ریزکامپیوتر در جهان
topsy-turvy world
[upside-down world]
U
جهان سروته
[درهم وبرهم ]
[وارونه ]
mundane era
U
تاریخی که مبداان افرینش جهان باشد
America Online
U
بزرگترین تامین کننده سرویس اینترنت در جهان
utopian
U
تصوری شخصی که درصدد اصلاح جهان است
eustatic
U
مربوط به تغییرات سطح دریادر سرتاسر جهان
globetrotter
U
کسی که مکرر به جاهای مختلف جهان سفر میکند
globetrotters
U
کسی که مکرر به جاهای مختلف جهان سفر میکند
malism
U
عقیده باینکه این جهان روی همرفته بد جهانی است
atomism
U
عقیده باینکه جهان مادی ازذرات ریز ساده تشکیل شده است
enterprise
U
سازمانی که کار یا گروهی ازکارهای مربوط به سایر نقاط جهان را انجام میدهد
When compared to other countries around the world, Britain spends little on defence.
U
در مقایسه با کشورهای دیگر در سراسر جهان بریتانیا کم برای دفاع خرج می کند.
enterprises
U
سازمانی که کار یا گروهی ازکارهای مربوط به سایر نقاط جهان را انجام میدهد
Neanderthal
U
وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
hermitical
U
وابسته به گوشه نشینی وابسته بزاهدهای گوشه نشین
morphic
U
وابسته به شکل وابسته به شکل شناسی خواب الود
IBM
U
بزرگترین شرکت کامپیوتری در جهان که اولین سیستم بر پایه PC را روی پردازنده PC ایجاد کرد
National Center for Supercomputing Applications
U
سازمانی که معرفی و ایجاد شبکه جهان گستر را توسط جستجوگر Moscuic Web انجام میدهد
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com