English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
baptismal U وابسته به غسل تعمید
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
fontal U وابسته به حوض غسل تعمید
Other Matches
baptistry U تعمید
baptisms U تعمید
baptistery U تعمید
baptism U تعمید
baptisms U غسل تعمید
baptism U غسل تعمید
christened U تعمید دادن
baptized U تعمید دادن
christens U تعمید دادن
pedobaptism U تعمید کودکان
baptistery U جای تعمید
baptize U تعمید دادن
baptistry U جای تعمید
christen U تعمید دادن
baptizing U تعمید دادن
baptizes U تعمید دادن
Baptists U تعمید دهنده
Baptist U تعمید دهنده
adopt تعمید دادن
baptised U تعمید دادن
baptises U تعمید دادن
baptising U تعمید دادن
baptizer U دهندهء غسل تعمید
font U [حوض غسل تعمید]
particular baptists U گروهی از تعمید کنندگان
perfusion U غسل تعمید بوسیله اب پاشی
christening U مراسم تعمید ونامگذاری بچه
dips U تعمید دادن غوطه ور شدن
dip U تعمید دادن غوطه ور شدن
adopting U تعمید دادن نام گذاردن
adopts U تعمید دادن نام گذاردن
mennonite U فرقهای از مسیحیان مخالف تعمید
baptism U ایین غسل تعمید و نامگذاری
baptisms U ایین غسل تعمید و نامگذاری
palingenesis U تجوید از راه تولد ایین تعمید مسیحیان
godchild U طفلی که در موقع تعمید به پسر خواندگی روحانی شخص در میاید
godchildren U طفلی که در موقع تعمید به پسر خواندگی روحانی شخص در میاید
phallic U وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
bureaucratic U وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
olympian U اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
syzygial U وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
telepathic U وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
dialectological U وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
choral U وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
subglacial U وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
lexicographic U وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
phylar U وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
vehicular U وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
rectal U وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
puritanical U وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
sothic U وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
cliquey U وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
cliquy U وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
monarchic U وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
erotic U وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
supervisory U وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
kinetic U وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
zygose U وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
frontal U وابسته به پیشانی وابسته بجلو
lithic U وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
sister services U یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
morphic U وابسته به شکل وابسته به شکل شناسی خواب الود
Neanderthal U وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
hermitical U وابسته به گوشه نشینی وابسته بزاهدهای گوشه نشین
associated U وابسته وابسته کردن
associates U وابسته وابسته کردن
associating U وابسته وابسته کردن
associate U وابسته وابسته کردن
epistemologycal U وابسته به معرفت شناسی وابسته به شناخت شناسی
poplitaeal U وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
popliteal U وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
physico chemical U وابسته به فیزیک و شیمی وابسته به شیمی فیزیکی
life cycle hypothesis U فرضیه درامد در طول عمر فرضیهای است که بر اساس ان مصرف وابسته به درامدهای پیش بینی شده درطول عمر میباشد . این فرضیه در مقابل فرضیه اولیه کینز قرار دارد که به موجب ان مصرف وابسته به درامد فصلی است .
dependant U وابسته
tuitionary U وابسته به
cantabrigian U وابسته به
of kin U وابسته
appurtenant U وابسته
carpal U وابسته به مچ
interdependent U وابسته
attendant U وابسته
attendants U وابسته
cephalic U وابسته به سر
riverrine U وابسته به
syncop U وابسته به غش
dependants U وابسته
attache U وابسته
adjective U وابسته
related U وابسته
affiliate U وابسته
affiliated U وابسته
affiliates U وابسته
affiliating U وابسته
belonging U وابسته ها
pertaining U وابسته
germane U وابسته
attached U وابسته
levitical U وابسته به
elfin U وابسته به جن
pertianing U وابسته
pyretic U وابسته به تب
pyrexic U وابسته به تب
pertinent U وابسته
dependent U وابسته
adjectives U وابسته
akin U وابسته
wedded U وابسته
monitorial U وابسته به
federate U وابسته
federated U وابسته
federates U وابسته
federating U وابسته
israelitish U وابسته به
thereof U وابسته به ان
pyrexial U وابسته به تب
thereof=of that U وابسته به ان
comprador U وابسته
elysian U وابسته به
plantar U وابسته به کف پا
contingents U وابسته
contingent U وابسته
relevant U وابسته
relative U وابسته
subordinate U وابسته
hanger on U وابسته
correspondent U وابسته
congenerous U وابسته
correspondents U وابسته
subordinates U وابسته
subordinating U وابسته
messianic U وابسته به
attributable U وابسته به
aquatic U وابسته به اب
sexual organs U وابسته به
subordinated U وابسته
commissarial U وابسته به
febile U وابسته به تب
diphtheric U وابسته به
structurally U وابسته به بنا
facultative U وابسته به faculty
structurally U وابسته به ساختمان
pessimistic U وابسته به بدبینی
exegetic U وابسته به تفسیر
mission U وابسته به ماموریت
vituperative U وابسته به ناسزاگویی
uxorial U وابسته به عیال
nasal U وابسته به منخرین
geomantic U وابسته به رمالی
nasal U وابسته به بینی
focal U وابسته بکانون
laryngeal U وابسته بنای
far eastern U وابسته بخاوردور
planetary U وابسته به سیاره
subversion U وابسته به خرابکاری
oratorical U وابسته به سخنرانی
laryngitic U وابسته به نای
visive U وابسته به بینایی
psychologic U وابسته به روانشناسی
subordinate class U طبقه وابسته
parenthetical U وابسته به دو کمانک
social U وابسته بجامعه
missions U وابسته به ماموریت
trachean U وابسته به نای
pleural U وابسته به شامه شش
materialistic U وابسته به مادیات
paralytic U وابسته به فلج
paralytics U وابسته به فلج
platinic U وابسته به پلاتین
provencal U وابسته بشهر
generic U وابسته به تیره
eleemosynary U وابسته به صدقه
eleemosinary U وابسته به صدقه
dramaturgic U وابسته به فن نمایش
webby U وابسته به تار
sorcerous U وابسته به جادوگری
wheaten U وابسته به گندم
landed U وابسته بزمین
dominical U وابسته بخداوند
gular U وابسته به مری
isthmic U وابسته به باریکه
gnomonic U وابسته به شاخص
eponymic U وابسته به سرخاندان
synesthetic U وابسته به همرنجی
gerontic U وابسته به پیری
lactic U وابسته به شیر
kufic U وابسته به کوفه
naval U وابسته به کشتی
maritime U وابسته بدریانوردی
marine U وابسته به دریانوردی
marines U وابسته به دریانوردی
glandulose U وابسته به غدد
ethnologic U وابسته به نژادشناسی
glandulous U وابسته به غدد
ethnical U وابسته به نژادشناسی
volitionary U وابسته به اراده
connubial U وابسته به زناشویی
perigeal U وابسته به حضیضی
jesuitic U وابسته به یسوعیون
dipteran U وابسته به دوبالان
aesthetic U وابسته به زیبایی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com