English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
pornographic U وابسته به عکس یانوشته شهوت انگیز
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
voluptuous U شهوت پرست شهوت انگیز
red-hot <adj.> U شهوت انگیز
lascivious U شهوت انگیز
obscene U شهوت انگیز
tasty <adj.> U شهوت انگیز
juicy <adj.> U شهوت انگیز
to provoke passion U شهوت انگیز بودن
lustiest U قوی شهوت انگیز
luscious U دلپذیر شهوت انگیز
lusty U قوی شهوت انگیز
lustier U قوی شهوت انگیز
voluptuously U بطور شهوت انگیز
pornography U نوشته شهوت انگیز
pornographer U نویسنده مطالب قبیح یا شهوت انگیز
sexy U دارای تمایلات جنسی شهوت انگیز
sexiest U دارای تمایلات جنسی شهوت انگیز
sexier U دارای تمایلات جنسی شهوت انگیز
libidinous U وابسته به شهوت جنسی
libidinal U وابسته به شهوت جنسی
lesbians U وابسته به دفع شهوت یک زن با زن دیگر
lesbian U وابسته به دفع شهوت یک زن با زن دیگر
label U متمم سند یانوشته
labeling U متمم سند یانوشته
labelled U متمم سند یانوشته
labels U متمم سند یانوشته
pornography U نقاشی یانوشته خارج ازاخلاق درباره مسائل جنسی
lugubrious U غم انگیز حزن انگیز
phallic U وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
concupiscence U شهوت
rut U شهوت
passion U شهوت
ruts U شهوت
lust U شهوت
desire U شهوت
desires U شهوت
appetites U شهوت
appetite U شهوت
desiring U شهوت
eros U شهوت
conoupiscence U شهوت
carnality U شهوت
salacious U شهوت پرست
genital eroticism U شهوت تناسلی
orality U شهوت دهانی
oral eroticism U شهوت دهانی
alloerotism U شهوت دگرگرا
anal eroticism U شهوت مقعدی
anal erotism U شهوت مقعدی
anality U شهوت مقعدی
anaphrodisia U کاهش شهوت
graphomania U شهوت نوشتن
sexiness U شهوت انگیزی
salaciousness U شهوت رانی
flesh U جسم شهوت
sensuality U شهوت پرستی
lewdness U شهوت پرستی
urethral erotism U شهوت میزراهی
urolagnia U شهوت ادراری
alloeroticism U شهوت دگرگرا
voluptuate U شهوت انگیزکردن
lustfully U از روی شهوت
organ eroticism U شهوت اندامی
salacity U شهوت رانی
erotism U شهوت گرایی
anaphrodisiac U کاهنده شهوت
liking U شهوت ومیل
eroticism U شهوت گرایی
satyriasis U شهوت پرستی
voluptuousness U شهوت رانی
lecherous U شهوت پرست
ruts U مست شهوت شدن
rut U مست شهوت شدن
He is verbose (garrulous). He has verbal diarrhea. U شهوت کلام دارد
salaciously U از روی شهوت رانی
voyeurism U اطفاء شهوت با نگاه
impassion U برسر شهوت اوردن
to gratify ones passions U شهوت رانی کردن
burn U دراتش شهوت سوختن
voluptuously U از روی شهوت پرستی
Lust for power and riches. U شهوت قدرت وثروت
lasciviously U از روی شهوت پرستی
burns U دراتش شهوت سوختن
libido U شهوت جنسی هوس
libidos U شهوت جنسی هوس
passionately U بطور شهوت امیز
libidinously U از روی شهوت رانی
oestrum U شهوت ومستی جانوران
to g. with passion U دراتش شهوت یاعشق سوختن
satyriasis U نعوظ یا شدت حس شهوت درمرد
bawdry U شهوت پرستی [غیر مصطلح]
lewd U ناشی از هرزگی شهوت پرست
She is blinded by passion . U شهوت او را کور کرده است
voyeurs U اطفا کننده شهوت بانگاه
venery U شهوت پرستی خوشگذرانی جنسی
voyeur U اطفا کننده شهوت بانگاه
lesbianism U دفع شهوت زنی با زن دیگر
lust U حرص واز شهوت داشتن
olympian U اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
syzygial U وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
bureaucratic U وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
dialectological U وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
telepathic U وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
choral U وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
subglacial U وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
he has a rage for money U برای گرد کردن پول شهوت
sapphic vice U شهوت رانی زنان نسبت به یکدیگر
She is passionately fond of tennis . U شهوت تنیس باز ی کردن دارد
phylar U وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
vehicular U وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
sothic U وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
puritanical U وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
lexicographic U وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
rectal U وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
to pander any one's lust U وسائل شهوت رانی کسی رافراهم کردن
peeping Tom U اطفا کننده شهوت بانگاه [اصطلاح روزمره]
peeper U اطفا کننده شهوت بانگاه [اصطلاح روزمره]
cliquey U وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
supervisory U وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
erotic U وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
cliquy U وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
kinetic U وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
monarchic U وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
poeeping tom U ادمی که بانگاه باعضاء تناسلی واعضای برهنه اطفاء شهوت کند
appealing <adj.> U دل انگیز
impulsions U دژ انگیز
impulsion U دژ انگیز
delightful <adj.> U دل انگیز
attractive <adj.> U دل انگیز
tragic U غم انگیز
dazzling <adj.> U دل انگیز
winning <adj.> U دل انگیز
engaging <adj.> U دل انگیز
charming <adj.> U دل انگیز
baleful U غم انگیز
lithic U وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
zygose U وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
frontal U وابسته به پیشانی وابسته بجلو
sister services U یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
too bad <idiom> U خیلی بد ،غم انگیز
loathsome U نفرت انگیز
forbidding U نفرت انگیز
startling <adj.> U حیرت انگیز
prodigious <adj.> U حیرت انگیز
marvelous [American] <adj.> U حیرت انگیز
hatable U نفرت انگیز
marvellous [British] <adj.> U حیرت انگیز
out of this world <idiom> U شگفت انگیز
cliffhanger <idiom> U هیجان انگیز
phenomenal U شگفت انگیز
hateable U نفرت انگیز
tragic U حزن انگیز
blasted U نفرت انگیز
wondrous <adj.> U حیرت انگیز
wonderful <adj.> U حیرت انگیز
stupendous <adj.> U حیرت انگیز
phenomenally U شگفت انگیز
stupendous <adj.> U شگفت انگیز
wonderful <adj.> U شگفت انگیز
prodigious <adj.> U شگفت انگیز
sombrous U حزن انگیز
somber U تاریک غم انگیز
spontaneous U خود انگیز
rabble-rouser U عوام انگیز
marvelous [American] <adj.> U شگفت انگیز
pathetic U رقت انگیز
wondrous <adj.> U شگفت انگیز
allegro U نشاط انگیز
gobsmacking [British] [colloquial] [amazing] <adj.> U حیرت انگیز
hallucinous U وهم انگیز
amatory U عشق انگیز
astounding <adj.> U حیرت انگیز
amazing <adj.> U حیرت انگیز
guidwille U نشاط انگیز
admirable <adj.> U حیرت انگیز
marvellous [British] <adj.> U شگفت انگیز
invidious U نفرت انگیز
loathful U نفرت انگیز
sombre U تاریک غم انگیز
monody U اوازغم انگیز
detestable U نفرت انگیز
loathly U نفرت انگیز
mind-blowing U شگفت انگیز
mind-boggling U شگفت انگیز
burdensome U شاق غم انگیز
catastrophic U فاجعه انگیز
tantalizing U خواست انگیز
tear-jerkers U گریه انگیز
tear-jerkers U اشک انگیز
hypnogenic U هیپنوتیسم انگیز
hypnogenic U خواب انگیز
obscence U نفرت انگیز
pitiable U رقت انگیز
tear-jerker U اشک انگیز
tear-jerker U گریه انگیز
tantalizing U میل انگیز
tantalizing U وسوسه انگیز
tantalizingly U خواست انگیز
tantalizingly U میل انگیز
tantalizingly U وسوسه انگیز
heart rending U غم انگیز دلگیر
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com