Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
parhelic
U
وابسته به عکس خورشیدیاشمس کاذب مانندعکس خورشید
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
parheliacal
U
وابسته بعکس خورشیدیاشمس کاذب
parhelion
U
خورشید کاذب
heliocentric
U
دارای مرکز در خورشید دوار بدور خورشید
lair
U
کاذب
pseudo
U
کاذب
false floor
U
کف کاذب
false fcoor
U
کف کاذب
lairs
U
کاذب
faise
U
کاذب
mendacious
U
کاذب
rose rash
U
کاذب
false
U
کاذب
pseudotuberculosis
U
سل کاذب
liar
U
کاذب
liars
U
کاذب
phallic
U
وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
pseudomembrance
U
غشای کاذب
non sequitur
U
نتیجه کاذب
friars lantern
U
نور کاذب
pseudodepression
U
افسردگی کاذب
pseudomemory
U
خاطره کاذب
non sequiturs
U
نتیجه کاذب
paralogism
U
قیاس کاذب
pseudohallucination
U
توهم کاذب
pseudocyesis
U
ابستنی کاذب
false starts
U
استارت کاذب
pseudoclassic
U
کلاسیک کاذب
false start
U
استارت کاذب
lethargy
U
موت کاذب
pseudocarp
U
میوه کاذب
lethargy
U
مرگ کاذب
psedoparalysis
U
فلج کاذب
corbel-arch
U
طاق کاذب
spurious correlation
U
همبستگی کاذب
pseudoaggression
U
پرخاشگری کاذب
jack o' lantern
U
نور کاذب
false retrieval
U
بازیابی کاذب
scarlet rash
U
سرخچه کاذب
false ribs
U
ریبهای کاذب
false spar
U
تیرک کاذب
pseudopodium
U
پای کاذب
pseudopregnancy
U
ابستنی کاذب
mock moon
U
قمر کاذب
serosa
U
مشیمه کاذب
mola
U
جنین کاذب
form work
U
کاذب سازی
false positive
U
مثبت کاذب
false resistance
U
مقاومت کاذب
fausse reconnaissance
U
بازشناسی کاذب
false ceiling
U
سقف کاذب
false dawn
U
صبح کاذب
pseudomorph
U
شکل کاذب
false lift
U
برای کاذب
false negative
U
منفی کاذب
pseudomorphism
U
نمود کاذب
pseudomorphism
U
شکل کاذب
false or asternal ribs
U
دندههای کاذب
false reaction
U
واکنش کاذب
false recognition
U
بازشناسی کاذب
pseudopod
U
شبه پا پای کاذب
zodiacal light
U
روشنایی صبح کاذب
double jointed
U
دارای مفصل کاذب
pseudomorphous
U
دارای نمود کاذب
pseudomorphism
U
تحول بشکل کاذب
pseudochromia
U
رنگ بینی کاذب
pseudoneurosis
U
روان رنجوری کاذب
pseudo isochromatic charts
U
تصورهای هم فام کاذب
pseudomnesia
U
یاداوری کاذب مرضی
pseudodementia
U
زوال عقل کاذب
pseudomyopia
U
نزدیک بینی کاذب
pseudopsychopathic
U
جامعه ستیز کاذب
double-jointed
U
دارای مفصل کاذب
pseudo christ
U
مسیح کاذب دجال
sunned
U
خورشید
phoebus
U
خورشید
the greater lumen
U
خورشید
suns
U
خورشید
day star
U
خورشید
daystar
U
خورشید
sol
U
خورشید
sun
U
خورشید
sunning
U
خورشید
diphtheria
U
گلو درد به اغشاء کاذب
will o the wisp
U
روشنایی کاذب درباغ سبز
subornation
U
جرم تهیه شهود کاذب
pseudochromesth
U
رنگ بینی کاذب واژهای
pad the bill
<idiom>
U
اضافه شدن هزینههای کاذب
flying facade
U
[ساخت نیمه چوبی کاذب]
eclipse of the sun
U
خورشید گرفتگی
parhelion
U
عکس خورشید
titans
U
خدای خورشید
d. of the sun
U
انحراف خورشید
declination
U
میل خورشید
sunlight
U
نور خورشید
heliometer
U
خورشید سنج
actinometer
U
پرتوسنج خورشید
solar eclipse
U
گرفت خورشید
actinometre
U
پرتوسنج خورشید
air thread
U
لعاب خورشید
sun's disk
U
قرص خورشید
titan
U
خدای خورشید
sol
U
الهه خورشید
corona
U
خرمن خورشید
coronas
U
خرمن خورشید
mock sun
U
عکس خورشید
samson
U
اهل خورشید
helium
U
گاز خورشید
perihelion
U
حضیض خورشید
macule
U
لکه خورشید
pseud
U
پیشوند بمعنی "کاذب " و " ساختگی " و "دروغ "
pseuds
U
پیشوند بمعنی "کاذب " و " ساختگی " و "دروغ "
pseudo
U
پیشوند بمعنی " کاذب " و "ساختگی " و " دروغ "
first light
U
اولین طلیعه خورشید
opposition jupiter to the sun
U
تقابل بر جیس با خورشید
parheliacal
U
مانند عکس خورشید
anthelion
U
هاله رو به روی خورشید
hour angle
U
زاویه ساعتی خورشید
spectrohelioscope
U
طیف بین خورشید
sunspot
U
لکه روی خورشید
chromatosphere
U
هاله سرخ خورشید
sunglow
U
فلق و شفق خورشید
coronal
U
هاله خورشید وغیره
coronel
U
هاله خورشید وغیره
helios
U
دارگونه خورشید خورشیدخدا
heliocentric system
U
دستگاه خورشید مرکزی
the setting of the sun
U
غروب کردن خورشید
doping
U
نیروی کاذب حاصل از داروهای غیر مجاز
photoheliograph
U
دوربین مخصوص عکسبرداری از خورشید
solar flare
U
تشعشع ناگهانی نیروی خورشید
sunrises
U
طلوع خورشید تیغ افتاب
The earth moves round the sun .
U
زمین بدور خورشید می گردد
The earth moves round the sun.
U
زمین دوز خورشید می چرخد
pyrheliometer
U
گرماسنج ونیرو سنج خورشید
gossamery
U
لعاب خورشید پارچه بسیارنازک
heliometer
U
الت پیمایش قطر خورشید
perihelion
U
نزدیکترین نقطه مدار به خورشید
sunrise
U
طلوع خورشید تیغ افتاب
olympian
U
اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
syzygial
U
وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
bureaucratic
U
وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
choral
U
وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
telepathic
U
وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
dialectological
U
وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
subglacial
U
وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
sunlight
U
تابش افتاب انعکاس نور خورشید
solunar
U
حاصله در اثر خورشید و ماه باهم
aureola
U
هاله نورانی اطراف خورشید و سایرستارگان
aureole
U
هاله نورانی اطراف خورشید و سایرستارگان
snowblink
U
انعکاس نور خورشید بر روی برف یا یخ
spectroheliogram
U
تصویر یک رنگ طیف نمای خورشید
to screen one's eyes from the sun
U
از چشمهای خود از خورشید محافظت کردن
actinogram
U
ثبت تغییرات نیروی اشعهء خورشید
spectroheliograph
U
تصویریک رنگ طیف نمای خورشید
Plants store up the sun's energy.
U
گیاهان انرژی خورشید را ذخیره میکنند.
midnight sun
U
خورشید بالای افق در نیمه شب تابستان
phylar
U
وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
sothic
U
وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
rectal
U
وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
vehicular
U
وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
puritanical
U
وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
lexicographic
U
وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
flocculus
U
دسته کوچکی از الیاف پشمی کلف خورشید
shoot
U
رصد کردن خورشید یاستارگان باارتفاع سنج
reversing layer
U
لایه نازکی در قسمت پایینی اتمسفر خورشید
shoots
U
رصد کردن خورشید یاستارگان باارتفاع سنج
actinochemistry
U
مبحث دانش شیمی راجع به نیروی خورشید
autumnal equinox
U
نقطه عبور خورشید ازاستوای نجومی در اول پاییز
actinograph
U
دستگاهی که تغییرات نیروی اشعهء خورشید را ثبت میکند
mithra
U
نام دارگونه روشنایی یا خورشید در میان ایرانیان باستانی
heliometry
U
پیمایش قوسهای اسمانی یافاصلههای ستارگان قطرپیمایی خورشید
camera lucida
U
[ابزاری که نور خورشید را بوسیله منشور منعکس می کند.]
cliquy
U
وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
supervisory
U
وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
erotic
U
وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
monarchic
U
وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
kinetic
U
وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
cliquey
U
وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
noises
U
استاتیک یا حرارت ایجاد شده است و نیز از ستاره ها یا خورشید
noise
U
استاتیک یا حرارت ایجاد شده است و نیز از ستاره ها یا خورشید
helical
U
ستارهای که قبل از طلوع یا افول خورشید قابل رویت است شمسی
sailed
U
سطح تختی که متوجه خورشید یا اجسام سماوی دیگر میباشد و به فضاپیمامتصل میشود
langley
U
واحد تشعشع خورشید مساوی یک گرم کالری در هرسانتیمتر مربع از سطح غیرمتشعشع
supernova
U
ستاره دارای نور متغیری که روشنی اش صد میلیون برابر خورشید است .ابرنواختران
sail
U
سطح تختی که متوجه خورشید یا اجسام سماوی دیگر میباشد و به فضاپیمامتصل میشود
supernovae
U
ستاره دارای نور متغیری که روشنی اش صد میلیون برابر خورشید است .ابرنواختران
supernovas
U
ستاره دارای نور متغیری که روشنی اش صد میلیون برابر خورشید است .ابرنواختران
sailings
U
سطح تختی که متوجه خورشید یا اجسام سماوی دیگر میباشد و به فضاپیمامتصل میشود
apolline
U
[نوعی خطوط تزئینی مربوط به آپولو خدای خورشید در دوره باروک و رنسانس استفاده می شد.]
sister services
U
یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
zygose
U
وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
lithic
U
وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
frontal
U
وابسته به پیشانی وابسته بجلو
shoots
U
زدن با تیر پرتاب کردن اندازه گیری کردن ارتفاع خورشید
shoot
U
زدن با تیر پرتاب کردن اندازه گیری کردن ارتفاع خورشید
heliograph
U
گراورسازی بانور افتاب دستگاه عکسبرداری از افتاب مخابره بوسیله نور خورشید
Neanderthal
U
وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
hermitical
U
وابسته به گوشه نشینی وابسته بزاهدهای گوشه نشین
morphic
U
وابسته به شکل وابسته به شکل شناسی خواب الود
white out
U
انحراف افق به علت انعکاس نور خورشید روی برف خطای تشخیص محل افق
hill shading
U
سایه زدن ارتفاعات و تپه هاروی نقشه رنگ کردن ارتفاعات در عکس جهت تابش نور خورشید
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com