Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (14 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
geodetic
U
وابسته به علم زمین پیمایی درسطح کره
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
geodesical
U
وابسته بعلم زمین پیمایی درسطح کره
Other Matches
outcrops
U
فهور چینه درسطح زمین
outcrop
U
فهور چینه درسطح زمین
epicentre
U
نقطه فهوروانتشارزمین لرزه درسطح زمین
epicentres
U
نقطه فهوروانتشارزمین لرزه درسطح زمین
surveying
U
زمین پیمایی
measurement ofland
U
زمین پیمایی
measuring rod
U
گز زمین پیمایی
levelling rod
U
زمین پیمایی
perambulation
U
زمین پیمایی
surveyed
U
زمین پیمایی مساحی
survey
U
زمین پیمایی مساحی
surveys
U
زمین پیمایی مساحی
geodetically
U
ازروی علم زمین پیمایی
fieldwork
U
کارهای صحرایی :زمین پیمایی ومانندان
predial or prae
U
وابسته به زمین
geomagnetic
U
وابسته به جاذبه زمین
geological
U
وابسته به زمین شناسی
geologic
U
وابسته به زمین شناسی
geogonostical
U
وابسته به خارههای ویژه زمین
seismic
U
وابسته به زمین لرزه مرتعش
geothermic
U
وابسته به حرارت مرکزی زمین
geothermal
U
وابسته به حرارت مرکزی زمین
goechemical
U
وابسته به تغییرات شیمیایی زمین
geogonostic
U
وابسته به شناسایی خارههای ویژه زمین
permian
U
وابسته بدوره زمین شناسی پرمیان
hydrothermal
U
وابسته به عمل ابهای گرم درپوسته زمین
chthonic
U
درون زمین وابسته به خدایان وارواح عالم اسفل
chthonian
U
درون زمین وابسته به خدایان وارواح عالم اسفل
geostrophic
U
وابسته به نیروی انحناء وپیچیدگی یا انقباضی که دراثرگردش زمین ایجادمیشود
mesozoic
U
وابسته بدوره زمین شناسی بین " پرمیان " و " دوره سوم "
neozoic
U
وابسته بعهد زمین شناسی که از پایان دوره مسوزوئیک تا امروزه است
paleozoic
U
وابسته به عهدی از زمین شناسی که از اغازدوره کامبریان تا اوایل دوره پرمیان طول کشیده
to chop out
U
درسطح پدیدارشدن
wells
U
درسطح امدن وجاری شدن
well
U
درسطح امدن وجاری شدن
sophisticated
U
مشگل وپیچیده درسطح بالا
surface dive
U
غوص گرفتن در حال شنای درسطح اب
serfs
U
درسیستم فئودالی به رعایای وابسته به زمین اطلاق می شد اگر چه برده نبودند لیکن فاقد ازادی واقعی محسوب می شدند
serf
U
درسیستم فئودالی به رعایای وابسته به زمین اطلاق می شد اگر چه برده نبودند لیکن فاقد ازادی واقعی محسوب می شدند
collage
U
اختلاط رنگهای مختلف درسطح پرده نقاشی
collages
U
اختلاط رنگهای مختلف درسطح پرده نقاشی
holocene
U
وابسته به دوره زمین شناسی حاضر که ازپایان دوره پلیستوسن شروع میگردد
pteropod
U
نرم تنان شکم پای شناور درسطح دریا
mobile equipment pool
U
بنه متحرک افزارهای ویژه درسطح گروهان و گردان ودسته
predials
U
بردگان وابسته به زمین بردگان زراعتی
gunters chain
U
زنجیرزمین پیمایی
hypsometry
U
بلندی پیمایی
stereometry
U
گنج پیمایی
marching
U
راه پیمایی
odometry
U
مسافت پیمایی
march
U
راه پیمایی
marches
U
راه پیمایی
marched
U
راه پیمایی
fathoms
U
عمق پیمایی کردن
trudging
U
راه پیمایی بازحمت
fathom
U
عمق پیمایی کردن
trudges
U
راه پیمایی بازحمت
trudged
U
راه پیمایی بازحمت
forced marching
U
راه پیمایی اجباری
trudge
U
راه پیمایی بازحمت
to cast the lead
U
ژرف پیمایی کردن
fathomed
U
عمق پیمایی کردن
fathoming
U
عمق پیمایی کردن
sashay
U
راه پیمایی تفریحی
mountaineers
U
کوه پیمایی کردن
mountaineer
U
کوه پیمایی کردن
fathom
U
واحد عمق پیمایی برابر با 6 پا
funeral march
U
راه پیمایی درمراسم جنازه
fathomed
U
واحد عمق پیمایی برابر با 6 پا
fathoms
U
واحد عمق پیمایی برابر با 6 پا
fathoming
U
واحد عمق پیمایی برابر با 6 پا
stereometry
U
حجم پیمایی جسم سنجی
marching
U
ماه مارس راه پیمایی کردن
marches
U
ماه مارس راه پیمایی کردن
marched
U
ماه مارس راه پیمایی کردن
march
U
ماه مارس راه پیمایی کردن
jacob's staff
U
چوبی که نوک اهنی داردودرزمین پیمایی بکارمیرود
leagues
U
واحد راه پیمایی که تقریبامساوی 4/2 تا 6/4 میل است
league
U
واحد راه پیمایی که تقریبامساوی 4/2 تا 6/4 میل است
phallic
U
وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
laitance
U
حبابی که پس از بتن ریزی درسطح بتن فاهر میشود وباعث متخلخل شدن سطح بتن میگردد
minuteman
U
نوعی موشک سه مرحلهای قاره پیمایی که کلاهک اتمی حمل میکند
clown
U
دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
ground return
U
انعکاسات سطح زمین روی صفحه رادار امواج انعکاسی زمین
touch judge
U
هریک از داوران مامورمراقبت در طرفین زمین برای تماس توپ با زمین
clowned
U
دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clowning
U
دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clowns
U
دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
geotaxis
U
گرایشی که نیروی جاذبه زمین انراهدایت میکند زمین گرایی
hercules
U
نوعی موشک زمین به زمین با بردزیاد هواپیمای باری هرکولس
pancake
U
در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
center field
U
قسمت دوردست زمین پایگاه 2و چپ و راست زمین بیس بال
pancakes
U
در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
inductive earthing
U
زمین پیچکی زمین کردن نقطه ستاره بایک بوبین
frost heave
U
برامدگی زمین یا سنگفرش که دراثر یخ زدن ایجاد میگردد یخ زدگی وبادکردگی زمین
regulus
U
نوعی موشک اتمی هدایت شونده زمین به زمین که بانیروی جت حرکت میکند
off side
U
سمت راست زمین کریکت مقابل زمین توپزن
honest john
U
نوعی موشک برد کوتاه زمین به زمین توپخانه
nap of the earth
U
از نزدیک زمین در سطح زمین پرواز سینه مال
tellurian
U
ساکن زمین دستگاه سنجش حرکات زمین
geognosy
U
زمین شناسی از لحاظ ساختمان و ترکیب زمین
to break up
U
از هم جدا شدن
[پوسته زمین]
[زمین شناسی]
syzygial
U
وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
bureaucratic
U
وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
olympian
U
اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
telepathic
U
وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
choral
U
وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
dialectological
U
وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
subglacial
U
وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
perelotok
U
زمین یا قشر یخ زده زمین قشر زمستانی زمین
styx
U
نوعی موشک زمین به زمین دریایی
sergeants
U
گروهبان موشک زمین به زمین سارجنت
rolling terrain
U
زمین با پستی و بلندی کم زمین هموار
sergeant
U
گروهبان موشک زمین به زمین سارجنت
phylar
U
وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
puritanical
U
وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
rectal
U
وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
lexicographic
U
وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
sothic
U
وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
vehicular
U
وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
cliquey
U
وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
kinetic
U
وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
supervisory
U
وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
cliquy
U
وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
monarchic
U
وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
erotic
U
وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
covenant runing with land
U
شرط منضم به مالکیت زمین تعهد یا شرطی است مربوط به زمین که جزء لازم ولایتجزای ان محسوب میشودو بنابراین به تنهائی قابل انتقال نیست
no man's land
U
زمین بلاصاحب و غیر مسکون باریکه زمین حد فاصل بین نیروی متخاصم و نیروی خودی
contour flying
U
پرواز از روی عوارض زمین پرواز به طور مماس باعوارض زمین یا سینه مال
redstone
U
موشک زمین به زمین رداستون
lacrosse
U
نوعی موشک زمین به زمین
pershing
U
موشک زمین به زمین پرشینگ
pervious ground
U
زمین تراوا زمین نفوذپذیر
biosphere
U
قسمت قابل زندگی کره زمین که عبارتست از جوو اب و خاک کره زمین
talik
U
زمین غیر یخ زده در مناطق یخ زده یا در روی لایه منجمد زمین
contour flight
U
پرواز سینه مال از روی عوارض زمین پرواز در مسیرعوارض زمین
little john
U
موشک هانست جان کوچک نوعی موشک زمین به زمین توپخانه
frontal
U
وابسته به پیشانی وابسته بجلو
sister services
U
یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
lithic
U
وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
zygose
U
وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
drops
U
گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
dropping
U
گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
dropped
U
گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
drop
U
گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
compass rose
U
دایره بزرگی روی کره زمین که در جهت گردش عقربه ساعت از صفر تا 063 درجه بندی شده و بعنوان مبداسنجش و تنظیم قطبنماهای هواپیما روی زمین بکارمیرود
permafrost
U
لایه یخ زده دایمی زمین پوسته یا لایه منجمد زمین
critical point
U
نقطه مهم و برجسته زمین نقاط حیاتی و مهم زمین
geomagnetism
U
نیروی اهن ربایی زمین نیروی جاذبه زمین
topography
U
نگارش عوارض زمین نشان دادن عوارض زمین
hydrographer
U
نقشه کش ابهای روی زمین کسیکه عالم به تشریح ابهای روی زمین است
surface to surface missile
U
موشک زمین به زمین
hermitical
U
وابسته به گوشه نشینی وابسته بزاهدهای گوشه نشین
Neanderthal
U
وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
morphic
U
وابسته به شکل وابسته به شکل شناسی خواب الود
ground resolution
U
قدرت نشان دادن قسمتهای کوچک زمین نشان دادن جزئیات زمین
associating
U
وابسته وابسته کردن
associates
U
وابسته وابسته کردن
associated
U
وابسته وابسته کردن
associate
U
وابسته وابسته کردن
everglade
U
قطعه زمین باتلاقی علفزار زمین باتلاقی
He had a nast fall.
U
بد جوری خورد زمین ( زمین بدی خورد )
popliteal
U
وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
epistemologycal
U
وابسته به معرفت شناسی وابسته به شناخت شناسی
physico chemical
U
وابسته به فیزیک و شیمی وابسته به شیمی فیزیکی
poplitaeal
U
وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
earth's attraction
U
جاذبه زمین قوه جاذبه زمین
surface-to-surface
U
موشک زمین به زمین یا سطح به سطح
surface to surface
U
موشک زمین به زمین یا سطح به سطح
life cycle hypothesis
U
فرضیه درامد در طول عمر فرضیهای است که بر اساس ان مصرف وابسته به درامدهای پیش بینی شده درطول عمر میباشد . این فرضیه در مقابل فرضیه اولیه کینز قرار دارد که به موجب ان مصرف وابسته به درامد فصلی است .
surface missile
U
موشک زمین به زمین موشک سطح به سطح موشک سطحی
this earthly round
U
زمین
extra terrestrial
U
زمین
ground line
U
خط زمین
floor
U
کف زمین
grass roots
U
کف زمین
ground surface
U
کف زمین
earths
U
زمین
acre
U
زمین
acres
U
زمین
floored
U
کف زمین
floors
U
کف زمین
grazed
U
زمین
graze
U
زمین
globes
U
زمین
fields
U
زمین
fielded
U
زمین
tellus
U
زمین
field
U
زمین
lackland
U
بی زمین
domain
U
زمین
domains
U
زمین
grazes
U
زمین
soil
U
زمین
earthing
U
زمین
soiling
U
زمین
land n
U
زمین
soils
U
زمین
terrain
U
زمین
ground
U
کف زمین
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com