English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
penitential U وابسته به طلب مغفرت وندامت
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
pardoned U مغفرت
pardons U مغفرت
pardoning U مغفرت
pardon U مغفرت
penitence U طلب مغفرت
assoil U مغفرت کردن
phallic U وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
olympian U اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
syzygial U وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
bureaucratic U وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
dialectological U وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
telepathic U وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
choral U وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
subglacial U وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
rectal U وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
sothic U وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
lexicographic U وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
phylar U وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
vehicular U وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
puritanical U وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
supervisory U وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
cliquey U وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
monarchic U وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
erotic U وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
kinetic U وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
cliquy U وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
sister services U یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
frontal U وابسته به پیشانی وابسته بجلو
zygose U وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
lithic U وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
Neanderthal U وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
morphic U وابسته به شکل وابسته به شکل شناسی خواب الود
hermitical U وابسته به گوشه نشینی وابسته بزاهدهای گوشه نشین
associate U وابسته وابسته کردن
associating U وابسته وابسته کردن
associated U وابسته وابسته کردن
associates U وابسته وابسته کردن
physico chemical U وابسته به فیزیک و شیمی وابسته به شیمی فیزیکی
popliteal U وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
epistemologycal U وابسته به معرفت شناسی وابسته به شناخت شناسی
poplitaeal U وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
life cycle hypothesis U فرضیه درامد در طول عمر فرضیهای است که بر اساس ان مصرف وابسته به درامدهای پیش بینی شده درطول عمر میباشد . این فرضیه در مقابل فرضیه اولیه کینز قرار دارد که به موجب ان مصرف وابسته به درامد فصلی است .
attache U وابسته
akin U وابسته
plantar U وابسته به کف پا
comprador U وابسته
dependants U وابسته
commissarial U وابسته به
of kin U وابسته
interdependent U وابسته
appurtenant U وابسته
israelitish U وابسته به
subordinating U وابسته
adjectives U وابسته
tuitionary U وابسته به
levitical U وابسته به
adjective U وابسته
aquatic U وابسته به اب
subordinate U وابسته
subordinated U وابسته
congenerous U وابسته
affiliating U وابسته
federated U وابسته
federates U وابسته
syncop U وابسته به غش
federating U وابسته
belonging U وابسته ها
carpal U وابسته به مچ
pyrexic U وابسته به تب
cantabrigian U وابسته به
pyrexial U وابسته به تب
pyretic U وابسته به تب
cephalic U وابسته به سر
dependant U وابسته
federate U وابسته
affiliates U وابسته
affiliated U وابسته
affiliate U وابسته
related U وابسته
thereof=of that U وابسته به ان
attendants U وابسته
attendant U وابسته
germane U وابسته
dependent U وابسته
pertinent U وابسته
thereof U وابسته به ان
wedded U وابسته
correspondent U وابسته
subordinates U وابسته
attributable U وابسته به
elysian U وابسته به
pertaining U وابسته
riverrine U وابسته به
sexual organs U وابسته به
messianic U وابسته به
relevant U وابسته
pertianing U وابسته
correspondents U وابسته
febile U وابسته به تب
contingents U وابسته
diphtheric U وابسته به
contingent U وابسته
elfin U وابسته به جن
hanger on U وابسته
attached U وابسته
relative U وابسته
monitorial U وابسته به
cosmic U وابسته بگیتی
vaccinal U وابسته به واکسن
matrimonial U وابسته به عروسی
jugular U وابسته بوریدوداجی
jugulars U وابسته بوریدوداجی
oracular U وابسته به وحی
surgical U وابسته به جراحی
marian U وابسته به مریم
malic U وابسته به سیب
preemptive U وابسته به پیشدستی
preemptive U وابسته به حق شفعه
materialistic U وابسته به مادیات
lactic U وابسته به شیر
paralytic U وابسته به فلج
solar U وابسته بخورشید
photographic U وابسته به عکاسی
manurial U وابسته بکود
uxorial U وابسته به عیال
paralytics U وابسته به فلج
trachean U وابسته به نای
connubial U وابسته به زناشویی
generic U وابسته به تیره
homicidal U وابسته به ادمکشی
aesthetically U وابسته به زیبایی
affiliated company U شرکت وابسته
jesuitic U وابسته به یسوعیون
marines U وابسته به دریانوردی
maximal U وابسته به حداکثر
air attache U وابسته هوایی
toplogic U وابسته به مکانشناسی
altitudinal U وابسته به اوج
microscopic U وابسته به میکروسکپ
tonsorial U وابسته به سلمانی
isthmic U وابسته به باریکه
isthmian U وابسته به باریکه
mayoral U وابسته به شهردار
ventilatory U وابسته به بادگیر
aesculapian U وابسته به دارگونه طب
matricidal U وابسته بمادرکشی
aerological U وابسته بهواشناسی
aesthetic U وابسته به زیبایی
masticatory U وابسته به جویدن
totemistic U وابسته به توتم
predial or prae U وابسته به زمین
totemic U وابسته به توتم
landed U وابسته بزمین
kufic U وابسته به کوفه
emotive U وابسته به احساسات
pancreatic U وابسته به لوزالمعده
degenerative U وابسته به انحطاط
acoustical U وابسته به شنوایی
provencal U وابسته بشهر
adipic U وابسته به چربی
viral U وابسته به ویروس
humans U وابسته بانسان
planetary U وابسته به سیاره
focal U وابسته بکانون
tutelary U وابسته بقیمومت
presbyterial U وابسته به کشیش ها
lucan U وابسته به لوقا
tubuliferous U وابسته به استکانیان
oratorical U وابسته به سخنرانی
troy U وابسته به تروا
scientific U وابسته بعلم
lukan U وابسته به لوقا
press attache U وابسته مطبوعاتی
trophic U وابسته بتغذیه
investigatory U وابسته به رسیدگی
tubulifloral U وابسته به استکانیان
logarithmic U وابسته به لگاریتم
structural U وابسته به ساختمان
structural U وابسته به بنا
human U وابسته بانسان
structurally U وابسته به ساختمان
ethnicity U وابسته به نژادشناسی
ethnic U وابسته به نژادشناسی
tussive U وابسته به سرفه
limnetic U وابسته به اب شیرین
limnic U وابسته به اب شیرین
structurally U وابسته به بنا
seminal U وابسته به منی
subversion U وابسته به خرابکاری
municipal U وابسته بشهرداری
vital U وابسته به زندگی
mantic U وابسته به پیشگویی
porcine U وابسته بخوک
psychiatric U وابسته به روانپزشکی
laryngitic U وابسته به نای
laryngeal U وابسته بنای
prefectorial U وابسته به اداری
naval U وابسته به کشتی
mission U وابسته به ماموریت
prefectoral U وابسته به اداری
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com