English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
cloistral U وابسته به صومعه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
claustral U صومعه نشین وابسته بدیر یاصومعه
Other Matches
nunnery U صومعه
nunneries U صومعه
monastery U صومعه
monasteries U صومعه
mninster U صومعه
convents U صومعه
convent U صومعه
abbeys U صومعه
abbey U صومعه
prior U رئیس صومعه
cenobite U صومعه نشین
common-house U نشیمنگاه صومعه
ambulatory U رواق صومعه
porteress U زن دربان صومعه
portress U زن دربان صومعه
friar U راهب صومعه
friars U راهب صومعه
prioress U رئیسه صومعه
friary U صومعه خانقاه
laura U صومعه کلیسای شرقی
calefactory U [اتاق گرم صومعه]
cloisters U صومعه گوشه نشینی کردن
cloister U صومعه گوشه نشینی کردن
abbess U رئیسه صومعه زنان تارک دنیا
abbesses U رئیسه صومعه زنان تارک دنیا
phallic U وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
syzygial U وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
bureaucratic U وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
olympian U اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
dialectological U وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
choral U وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
subglacial U وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
telepathic U وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
lexicographic U وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
sothic U وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
vehicular U وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
rectal U وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
puritanical U وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
phylar U وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
cliquy U وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
erotic U وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
kinetic U وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
monarchic U وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
cliquey U وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
supervisory U وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
zygose U وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
lithic U وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
sister services U یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
frontal U وابسته به پیشانی وابسته بجلو
hermitical U وابسته به گوشه نشینی وابسته بزاهدهای گوشه نشین
Neanderthal U وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
morphic U وابسته به شکل وابسته به شکل شناسی خواب الود
associating U وابسته وابسته کردن
associated U وابسته وابسته کردن
associate U وابسته وابسته کردن
associates U وابسته وابسته کردن
physico chemical U وابسته به فیزیک و شیمی وابسته به شیمی فیزیکی
poplitaeal U وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
epistemologycal U وابسته به معرفت شناسی وابسته به شناخت شناسی
popliteal U وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
life cycle hypothesis U فرضیه درامد در طول عمر فرضیهای است که بر اساس ان مصرف وابسته به درامدهای پیش بینی شده درطول عمر میباشد . این فرضیه در مقابل فرضیه اولیه کینز قرار دارد که به موجب ان مصرف وابسته به درامد فصلی است .
riverrine U وابسته به
dependants U وابسته
israelitish U وابسته به
attached U وابسته
dependant U وابسته
levitical U وابسته به
tuitionary U وابسته به
belonging U وابسته ها
sexual organs U وابسته به
pyretic U وابسته به تب
akin U وابسته
pyrexial U وابسته به تب
hanger on U وابسته
interdependent U وابسته
attendants U وابسته
attendant U وابسته
adjective U وابسته
pyrexic U وابسته به تب
germane U وابسته
diphtheric U وابسته به
adjectives U وابسته
febile U وابسته به تب
congenerous U وابسته
aquatic U وابسته به اب
comprador U وابسته
commissarial U وابسته به
syncop U وابسته به غش
cephalic U وابسته به سر
pertaining U وابسته
carpal U وابسته به مچ
attache U وابسته
cantabrigian U وابسته به
elfin U وابسته به جن
affiliating U وابسته
affiliates U وابسته
affiliated U وابسته
thereof U وابسته به ان
dependent U وابسته
elysian U وابسته به
federate U وابسته
federated U وابسته
federates U وابسته
federating U وابسته
pertinent U وابسته
related U وابسته
appurtenant U وابسته
affiliate U وابسته
thereof=of that U وابسته به ان
subordinating U وابسته
correspondents U وابسته
attributable U وابسته به
subordinated U وابسته
subordinates U وابسته
plantar U وابسته به کف پا
of kin U وابسته
wedded U وابسته
messianic U وابسته به
relevant U وابسته
relative U وابسته
monitorial U وابسته به
correspondent U وابسته
contingent U وابسته
subordinate U وابسته
pertianing U وابسته
contingents U وابسته
platinic U وابسته به پلاتین
pistillary U وابسته به مادگی گل
commercial attache U وابسته تجارتی
chaldaic U وابسته بکلده
tenruial U وابسته بتصدی
catabolic U وابسته به فروساخت
onomastic U وابسته به اسم
tarsal U وابسته بقوزک پا
cephalalgic U وابسته بسردرد
cellulosic U وابسته بسلولز
ornithic U وابسته به مرغان
piscatory U وابسته به صیدماهی
bacchanal U وابسته به باکوس
thermometric U وابسته به گرماسنج
avian U وابسته به مرغان
thermometric U وابسته به گرماسنجی
therof U وابسته بان
auricular U وابسته بشنوایی
auditive U وابسته به شنوایی
outer directed U برون وابسته
ovular U وابسته به تخمک
bacterial U وابسته به باکتری
balsamic U وابسته به بلسان
orthopedic U وابسته به استخوانپزشکی
piscatory U وابسته به ماهیگیری
buccal U وابسته به گونه
terpsichorean U وابسته به رقص
tetanal U وابسته به کزاز
texas U وابسته به تکزاس
piscatorial U وابسته به صیدماهی
theosophical U وابسته به عرفان
piscatorial U وابسته به ماهیگیری
palatal U وابسته به کام
darky U وابسته به نژادسیاه
cufic U وابسته به کوفه
stomatic U وابسته بدهان
pocky U وابسته به ابله
corneal U وابسته به قرنیه
subordinate class U طبقه وابسته
subunits U یکانهای وابسته
sudanese U وابسته به سودان
supererogatory U وابسته به بس پردازی
cuticular U وابسته به پوست
cuttural attache U وابسته فرهنگی
nomological U وابسته به قانون
stimulus bound U محرک- وابسته
stomatal U وابسته به دهان
cycloidal U وابسته به دایره
non self maintained discharge U تخلیه وابسته
numbered fleet U ناوگان وابسته
numerary U وابسته به اعداد
nunnish U وابسته به راهبات
congestive U وابسته به تراکم
plumbous U وابسته به سرب
deathy U وابسته بمردن
ogygian U وابسته بروزگار
clitoric U وابسته به چوچوله
clitoral U وابسته به چوچوله
oleic U وابسته بروغن
clerkly U وابسته به کشیش
olfactive U وابسته به بویایی
syncretic U وابسته به همتایی
synesthetic U وابسته به همرنجی
symphyseal U وابسته به همرویش
sympathetics U پی یا عصب که وابسته به
odontic U وابسته به دندان
compunctious U وابسته به پشیمانی
pleural U وابسته به شامه شش
communistic U وابسته بکمونیسم
oesophageal U وابسته به مری
commercial attache U وابسته تجاری
commercial attache U وابسته بازرگانی
swinish U وابسته به خوک
chlorotic U وابسته به یرقان
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com