Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
canicular
U
وابسته به شعرای یمانی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
sothic
U
وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
Other Matches
canicula
U
شعرای یمانی
alpha canis majoris
U
شعرای یمانی
sirius
U
شعرای یمانی
orion hound
U
شعرای یمانی
sirius
U
صورت فلکی شعرای یمانی
dog star
U
ستاره شعرای یمانی ستاره کاروان کش
chalcedony
U
سنگ یمانی
jacinth
U
سنگ یمانی
sardonyx
U
یکجور عقیق یمانی
precycon
U
شعرای شامی
early poets
U
شعرای پیشین
modern poets
U
شعرای متاخر
alpha canis minoris
U
شعرای شامی
parnassian school of poets
U
شعرای سده نوزدهم فرانیه که بیشتراهمیت بوزن شعرمیداندتابمعانی لطیف ان
phallic
U
وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
olympian
U
اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
syzygial
U
وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
bureaucratic
U
وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
dialectological
U
وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
choral
U
وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
telepathic
U
وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
subglacial
U
وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
lexicographic
U
وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
vehicular
U
وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
puritanical
U
وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
phylar
U
وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
rectal
U
وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
cliquey
U
وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
supervisory
U
وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
monarchic
U
وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
erotic
U
وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
kinetic
U
وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
cliquy
U
وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
lithic
U
وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
zygose
U
وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
sister services
U
یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
frontal
U
وابسته به پیشانی وابسته بجلو
Neanderthal
U
وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
morphic
U
وابسته به شکل وابسته به شکل شناسی خواب الود
hermitical
U
وابسته به گوشه نشینی وابسته بزاهدهای گوشه نشین
associate
U
وابسته وابسته کردن
associates
U
وابسته وابسته کردن
associating
U
وابسته وابسته کردن
associated
U
وابسته وابسته کردن
epistemologycal
U
وابسته به معرفت شناسی وابسته به شناخت شناسی
physico chemical
U
وابسته به فیزیک و شیمی وابسته به شیمی فیزیکی
popliteal
U
وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
poplitaeal
U
وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
life cycle hypothesis
U
فرضیه درامد در طول عمر فرضیهای است که بر اساس ان مصرف وابسته به درامدهای پیش بینی شده درطول عمر میباشد . این فرضیه در مقابل فرضیه اولیه کینز قرار دارد که به موجب ان مصرف وابسته به درامد فصلی است .
subordinating
U
وابسته
subordinates
U
وابسته
subordinated
U
وابسته
monitorial
U
وابسته به
aquatic
U
وابسته به اب
elysian
U
وابسته به
belonging
U
وابسته ها
diphtheric
U
وابسته به
dependent
U
وابسته
riverrine
U
وابسته به
dependant
U
وابسته
federated
U
وابسته
federate
U
وابسته
syncop
U
وابسته به غش
appurtenant
U
وابسته
cephalic
U
وابسته به سر
carpal
U
وابسته به مچ
cantabrigian
U
وابسته به
pertianing
U
وابسته
adjective
U
وابسته
adjectives
U
وابسته
thereof=of that
U
وابسته به ان
akin
U
وابسته
attache
U
وابسته
federates
U
وابسته
of kin
U
وابسته
tuitionary
U
وابسته به
dependants
U
وابسته
affiliates
U
وابسته
affiliated
U
وابسته
affiliate
U
وابسته
related
U
وابسته
plantar
U
وابسته به کف پا
pertinent
U
وابسته
interdependent
U
وابسته
congenerous
U
وابسته
comprador
U
وابسته
thereof
U
وابسته به ان
commissarial
U
وابسته به
attendant
U
وابسته
attendants
U
وابسته
federating
U
وابسته
subordinate
U
وابسته
pyrexic
U
وابسته به تب
pyretic
U
وابسته به تب
germane
U
وابسته
correspondents
U
وابسته
correspondent
U
وابسته
febile
U
وابسته به تب
pertaining
U
وابسته
relevant
U
وابسته
messianic
U
وابسته به
elfin
U
وابسته به جن
relative
U
وابسته
sexual organs
U
وابسته به
pyrexial
U
وابسته به تب
affiliating
U
وابسته
contingent
U
وابسته
contingents
U
وابسته
israelitish
U
وابسته به
hanger on
U
وابسته
attached
U
وابسته
wedded
U
وابسته
attributable
U
وابسته به
levitical
U
وابسته به
pygmean
U
وابسته به پیگمی ها
menstrual
U
وابسته به قاعده گی
petrologic
U
وابسته به سنگ
pharisaic
U
وابسته به فریسی
municipal
U
وابسته بشهرداری
psychologic
U
وابسته به روانشناسی
pythian
U
وابسته به "اپولو"
pharmacologic
U
وابسته بداروشناسی
vital
U
وابسته به زندگی
photic
U
وابسته به تولیدنور
puberal
U
وابسته به بلوغ
pubertal
U
وابسته به بلوغ
pharyngal
U
وابسته به گلوگاه
pyrrhic
U
وابسته به " پیروس "
aortal
U
وابسته بشاهرگ
scientific
U
وابسته بعلم
antichristian
U
وابسته به دجال
photic
U
وابسته به نوروروشنایی
pygmaean
U
وابسته به پیگمی ها
investigatory
U
وابسته به رسیدگی
aortic
U
وابسته بشاهرگ
petiolar
U
وابسته به برگدم
archimedean
U
وابسته به ارشمیدس
associated company
U
شرکت وابسته
perigean
U
وابسته به حضیضی
astronautical
U
وابسته به فضانوردان
rectorial
U
وابسته به rector
surgical
U
وابسته به جراحی
oracular
U
وابسته به وحی
perigeal
U
وابسته به حضیضی
rhinal
U
وابسته به بینی
periclean
U
وابسته به پریکلس
matrimonial
U
وابسته به عروسی
attache
U
وابسته نظامی
jugulars
U
وابسته بوریدوداجی
perlitic
U
وابسته به مروارید
rectal
U
وابسته به مقعد
army attache
U
وابسته زمینی
porcine
U
وابسته بخوک
vital
U
وابسته بزندگی
psychiatric
U
وابسته به روانپزشکی
radio carpal
U
وابسته به زندبالاومچ
homicidal
U
وابسته به ادمکشی
anginal
U
وابسته به گلودرد
radio ulnar
U
وابسته به زندبالاوزندپائین
ranine
U
وابسته به وزغ
solar
U
وابسته بخورشید
peruvian
U
وابسته به پرو
army attache
U
وابسته نظامی
photographic
U
وابسته به عکاسی
jugular
U
وابسته بوریدوداجی
naval
U
وابسته به کشتی
nasal
U
وابسته به بینی
prefectorial
U
وابسته به اداری
pocky
U
وابسته به ابله
generic
U
وابسته به تیره
press attache
U
وابسته مطبوعاتی
presbyterial
U
وابسته به کشیش ها
oratorical
U
وابسته به سخنرانی
focal
U
وابسته بکانون
planetary
U
وابسته به سیاره
landed
U
وابسته بزمین
pleural
U
وابسته به شامه شش
platinic
U
وابسته به پلاتین
paralytics
U
وابسته به فلج
nasal
U
وابسته به منخرین
paralytic
U
وابسته به فلج
potamic
U
وابسته به رودها
predial or prae
U
وابسته به زمین
preemptive
U
وابسته به حق شفعه
preemptive
U
وابسته به پیشدستی
prefectoral
U
وابسته به اداری
maritime
U
وابسته بدریانوردی
missions
U
وابسته به ماموریت
marine
U
وابسته به دریانوردی
marines
U
وابسته به دریانوردی
connubial
U
وابسته به زناشویی
pessimistic
U
وابسته به بدبینی
materialistic
U
وابسته به مادیات
emotive
U
وابسته به احساسات
pancreatic
U
وابسته به لوزالمعده
degenerative
U
وابسته به انحطاط
affiliated company
U
شرکت وابسته
piscatorial
U
وابسته به صیدماهی
piscatorial
U
وابسته به ماهیگیری
air attache
U
وابسته هوایی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com