Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
carotid
U
وابسته به شریان شاهرگی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
arteries
U
شریان
artery
U
شریان
tenaculum
U
شریان گیر
arteritis
U
اماس شریان
carotid artery
U
شریان سبات
carotidal
U
شریان سبات
carotidal artery
U
شریان سبات
coronary artery
U
شریان اکلیلی
pumonary artery
U
شریان ریه
carotid arteries
U
شریان سبات
atherosclerosis
U
تصلب شریان
garrote
U
شریان بند
tourniquets
U
شریان بند
garotte
U
شریان بند
arteriology
U
شریان شناسی
tourniquet
U
شریان بند
aneurism
U
اتساع شریان
arteritis
U
ورم شریان
femoral artery
U
شریان ران
popliteal artery
U
شریان پس زانو
f.artery
U
شریان صورت
arteriole
U
شریان کوچک
iliac artery
U
شریان حرقفی
arterial
U
مربوط به شریان یاسرخرگ
arteriotomy
U
برش یا گشایش شریان
coronaries
U
شریان یاورید اکبلیلی
subclavian artery
U
شریان زیر ترقوه
aorta
U
شریان بزرگ شاهرگ
aortas
U
شریان بزرگ شاهرگ
radial artery
U
شریان زند اصلی
coronary
U
شریان یاورید اکبلیلی
ligature
U
شریان بندی رشته
endo arterities
U
اماس درونی شریان
coronary thrombosis
U
انسداد شریان اکلیلی قلب
coronary thromboses
U
انسداد شریان اکلیلی قلب
phallic
U
وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
bureaucratic
U
وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
syzygial
U
وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
olympian
U
اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
subglacial
U
وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
choral
U
وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
telepathic
U
وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
dialectological
U
وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
vehicular
U
وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
rectal
U
وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
puritanical
U
وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
lexicographic
U
وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
sothic
U
وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
phylar
U
وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
erotic
U
وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
monarchic
U
وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
cliquey
U
وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
kinetic
U
وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
cliquy
U
وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
supervisory
U
وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
saltation
U
جهش ناگهانی جهش خون شریان
frontal
U
وابسته به پیشانی وابسته بجلو
zygose
U
وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
lithic
U
وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
sister services
U
یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
ligature
U
زخم بند شریان بند
morphic
U
وابسته به شکل وابسته به شکل شناسی خواب الود
Neanderthal
U
وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
hermitical
U
وابسته به گوشه نشینی وابسته بزاهدهای گوشه نشین
associate
U
وابسته وابسته کردن
associated
U
وابسته وابسته کردن
associates
U
وابسته وابسته کردن
associating
U
وابسته وابسته کردن
epistemologycal
U
وابسته به معرفت شناسی وابسته به شناخت شناسی
physico chemical
U
وابسته به فیزیک و شیمی وابسته به شیمی فیزیکی
popliteal
U
وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
poplitaeal
U
وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
life cycle hypothesis
U
فرضیه درامد در طول عمر فرضیهای است که بر اساس ان مصرف وابسته به درامدهای پیش بینی شده درطول عمر میباشد . این فرضیه در مقابل فرضیه اولیه کینز قرار دارد که به موجب ان مصرف وابسته به درامد فصلی است .
elfin
U
وابسته به جن
diphtheric
U
وابسته به
attendant
U
وابسته
attendants
U
وابسته
pertaining
U
وابسته
pyretic
U
وابسته به تب
pyrexial
U
وابسته به تب
pyrexic
U
وابسته به تب
attached
U
وابسته
elysian
U
وابسته به
thereof=of that
U
وابسته به ان
dependent
U
وابسته
congenerous
U
وابسته
sexual organs
U
وابسته به
comprador
U
وابسته
monitorial
U
وابسته به
belonging
U
وابسته ها
commissarial
U
وابسته به
of kin
U
وابسته
dependant
U
وابسته
cephalic
U
وابسته به سر
relative
U
وابسته
federated
U
وابسته
federates
U
وابسته
federating
U
وابسته
affiliating
U
وابسته
affiliates
U
وابسته
affiliated
U
وابسته
affiliate
U
وابسته
related
U
وابسته
pertinent
U
وابسته
thereof
U
وابسته به ان
wedded
U
وابسته
federate
U
وابسته
tuitionary
U
وابسته به
germane
U
وابسته
riverrine
U
وابسته به
levitical
U
وابسته به
interdependent
U
وابسته
adjective
U
وابسته
adjectives
U
وابسته
israelitish
U
وابسته به
akin
U
وابسته
febile
U
وابسته به تب
aquatic
U
وابسته به اب
dependants
U
وابسته
hanger on
U
وابسته
syncop
U
وابسته به غش
correspondent
U
وابسته
correspondents
U
وابسته
contingent
U
وابسته
attache
U
وابسته
subordinating
U
وابسته
contingents
U
وابسته
attributable
U
وابسته به
subordinates
U
وابسته
subordinated
U
وابسته
subordinate
U
وابسته
pertianing
U
وابسته
relevant
U
وابسته
messianic
U
وابسته به
cantabrigian
U
وابسته به
carpal
U
وابسته به مچ
appurtenant
U
وابسته
plantar
U
وابسته به کف پا
gutturo nasal
U
وابسته بگلووبینی
faunistic
U
وابسته به جانوران
gular
U
وابسته به مری
archimedean
U
وابسته به ارشمیدس
galilean
U
وابسته به گالیله
gregorian
U
وابسته به گریگوری
gnomonic
U
وابسته به شاخص
astronautical
U
وابسته به فضانوردان
parenthetical
U
وابسته به دو کمانک
fetal
U
وابسته به جنین
flexional
U
وابسته به صرف
haemic
U
وابسته بخون
visive
U
وابسته به بینایی
dipteran
U
وابسته به دوبالان
air attache
U
وابسته هوایی
geomantic
U
وابسته به رمالی
ethnical
U
وابسته به نژادشناسی
attache
U
وابسته نظامی
ethnologic
U
وابسته به نژادشناسی
eugenic
U
وابسته به به نژادی
vituperative
U
وابسته به ناسزاگویی
exegetic
U
وابسته به تفسیر
ventricular
U
وابسته به شکم
hematic
U
وابسته به خون
oratorical
U
وابسته به سخنرانی
facultative
U
وابسته به faculty
far eastern
U
وابسته بخاوردور
vindicatory
U
وابسته به توجیه
floricultural
U
وابسته به گلکاری
folkish
U
وابسته به فولکلور
glandulous
U
وابسته به غدد
vaccinal
U
وابسته به واکسن
army attache
U
وابسته نظامی
connubial
U
وابسته به زناشویی
uxorial
U
وابسته به عیال
gerontic
U
وابسته به پیری
glandulose
U
وابسته به غدد
structurally
U
وابسته به بنا
army attache
U
وابسته زمینی
antichristian
U
وابسته به دجال
Judaic
U
وابسته به یهودا
aortal
U
وابسته بشاهرگ
aortic
U
وابسته بشاهرگ
structurally
U
وابسته به ساختمان
anginal
U
وابسته به گلودرد
device dependent
U
وابسته به دستگاه
analphabetic
U
وابسته به بیسوادی
focal
U
وابسته بکانون
folklorish
U
وابسته به فولکلور
vespertilian
U
وابسته به شبکور
vespal
U
وابسته به زنبور
venusian
U
وابسته به زهره
associated company
U
شرکت وابسته
venusian
U
وابسته به ونوس
structural
U
وابسته به بنا
ventilatory
U
وابسته به بادگیر
planetary
U
وابسته به سیاره
social
U
وابسته بجامعه
altitudinal
U
وابسته به اوج
subversion
U
وابسته به خرابکاری
gasolinic
U
وابسته به بنزین
jobless
U
وابسته به بیکاری
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com