English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
narial U وابسته به سوراخ بینی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
the two nostrils U دو سوراخ بینی
nostril U سوراخ بینی
nostrils U سوراخ بینی
snuffer U سوراخ بینی
naris U سوراخ بینی مهره داران
postnasal U فلش پشت سوراخ بینی سوسمار
nasolabial U وابسته به لب و بینی
nasal U وابسته به بینی
rhinal U وابسته به بینی
nassal U وابسته به بینی
nasopalatine U وابسته بکام و بینی
previsionary U وابسته به پیش بینی
rhiopharyngeal U وابسته به بینی وگلوگاه
oculonasal U وابسته بچشم و بینی
nasofrontal U وابسته به بینی و پیشانی
gastroscopic U وابسته بمعده بینی
nasopalatal U وابسته بکام و بینی
previsional U وابسته به پیش بینی
nasoethmoidal U وابسته به بینی و استخوان غربالی
animalcular U وابسته به جانوران ذره بینی
astrologic U وابسته به نجوم بینی یا طالع شناسی
prognostic U وابسته به اثار اتی وپیش بینی مرض
life cycle hypothesis U فرضیه درامد در طول عمر فرضیهای است که بر اساس ان مصرف وابسته به درامدهای پیش بینی شده درطول عمر میباشد . این فرضیه در مقابل فرضیه اولیه کینز قرار دارد که به موجب ان مصرف وابسته به درامد فصلی است .
centered U سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
centred U سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
center U سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
centre U سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
centers U سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
clair-voie U [پرچین با دیواره های مشبک که سوراخ سوراخ است.]
snub-nosed U دارای بینی کوتاه وسر بالا پهن بینی
pug nosed U دارای بینی کوتاه وسر بالا پهن بینی
snub nosed U دارای بینی کوتاه وسر بالا پهن بینی
to pink out leather U چرم را برای زیبایی سوراخ سوراخ کردن
dilly bag U کیف دستی یا کیسه سوراخ سوراخ زنانه
perforation U عمل سوراخ کردن ایجاد سوراخ
fenestration U چیزی که سوراخ سوراخ یاروزنه داراست
sights U سوراخ روشنی رسان سوراخ دید
sight U سوراخ روشنی رسان سوراخ دید
float stone U سنگ اجرسای یکجورسنگ سوراخ سوراخ
cancellate U سوراخ سوراخ سوراخ سوراخ کردن
pinkest U سوراخ سوراخ کردن یا بریدن
pinker U سوراخ سوراخ کردن یا بریدن
pink U سوراخ سوراخ کردن یا بریدن
foraminate U ثقبه دار سوراخ سوراخ
gruyere cheese U پنیر سوراخ سوراخ سوئیسی
thirl U سوراخ سوراخ کردن دریدن
septum U حفرههای بینی پره بینی
phallic U وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
millepore U مرجان سوراخ سوراخ
riddle U سوراخ سوراخ کردن
cancellate U سوراخ سوراخ اسفنجی
cancellous U سوراخ سوراخ اسفنجی
grids U دریچه سوراخ سوراخ
riddles U سوراخ سوراخ کردن
swage block U قالب سوراخ سوراخ
grid U دریچه سوراخ سوراخ
cancellated U سوراخ سوراخ اسفنجی
guided propagation U تبلیغات پیش بینی شده انتشار امواج رادار در مسیرپیش بینی شده ردیابی هدایت شده رادار
breached U سوراخ رخنه کردن سوراخ کردن نفوذ در خطوط دشمن درگیری با دشمن
breach U سوراخ رخنه کردن سوراخ کردن نفوذ در خطوط دشمن درگیری با دشمن
breaches U سوراخ رخنه کردن سوراخ کردن نفوذ در خطوط دشمن درگیری با دشمن
olympian U اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
bureaucratic U وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
syzygial U وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
choral U وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
telepathic U وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
subglacial U وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
dialectological U وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
vomer U استخوان میانی بینی استخوان تیغه بینی
rectal U وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
puritanical U وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
phylar U وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
lexicographic U وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
vehicular U وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
sothic U وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
anaglyph U عکس رنگی برجسته بینی تجزیه رنگ عکس در برجسته بینی
weather forecast U پیش بینی اوضاع جوی گزارش هواشناسی پیش بینی جوی
weather forecasts U پیش بینی اوضاع جوی گزارش هواشناسی پیش بینی جوی
anticipated stock losses U تلفات پیش بینی شده اماد ضایعات پیش بینی شده
cliquy U وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
supervisory U وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
erotic U وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
monarchic U وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
kinetic U وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
cliquey U وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
frontal U وابسته به پیشانی وابسته بجلو
sister services U یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
zygose U وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
lithic U وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
predicting interval U فاصله زمانی پیش بینی شده هدف سبقت پیش بینی شده هدف
Neanderthal U وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
morphic U وابسته به شکل وابسته به شکل شناسی خواب الود
hermitical U وابسته به گوشه نشینی وابسته بزاهدهای گوشه نشین
associate U وابسته وابسته کردن
associated U وابسته وابسته کردن
associates U وابسته وابسته کردن
associating U وابسته وابسته کردن
physico chemical U وابسته به فیزیک و شیمی وابسته به شیمی فیزیکی
epistemologycal U وابسته به معرفت شناسی وابسته به شناخت شناسی
poplitaeal U وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
popliteal U وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
holing U سوراخ
openings U سوراخ
hole U سوراخ
pumiceous U سوراخ سوراخ
outage U سوراخ
outages U سوراخ
opening U سوراخ
orifice U سوراخ
imperforate U بی سوراخ
mure U سوراخ
slotting U سوراخ
overture U سوراخ
overtures U سوراخ
slots U سوراخ
mesh U سوراخ
boreholes U سوراخ
holes U سوراخ
holed U سوراخ
punctulate U سوراخ سوراخ
borehole U سوراخ
slot U سوراخ
orifices U سوراخ
pertusion U سوراخ
meshes U سوراخ
punched U سوراخ کن
fenestra U سوراخ
finger hole U سوراخ
loops U سوراخ
puncture U سوراخ
looped U سوراخ
loop U سوراخ
punctured U سوراخ
taphole U سوراخ
cribriform U سوراخ سوراخ
foramen U سوراخ
meshing U سوراخ
lace U پر از سوراخ
laces U پر از سوراخ
eyelets U سوراخ
abroach U سوراخ
drill hole U سوراخ
eyelet U سوراخ
alveolar U سوراخ سوراخ
pinking U سوراخ
leaks U سوراخ
perforation U سوراخ
edge perforated U لب سوراخ
leaked U سوراخ
leak U سوراخ
punches U سوراخ کن
perforator U سوراخ کن
pitting U سوراخ سوراخ
piercer U سوراخ کن
punctures U سوراخ
broached U سوراخ کن
foraminiferous U سوراخ سوراخ
punch U سوراخ کن
waterholes U سوراخ
columbarium U سوراخ
boring U سوراخ
waterhole U سوراخ
awl U سوراخ کن
thirl U سوراخ
broaches U سوراخ کن
broaching U سوراخ کن
pecker U سوراخ کن
broacher U سوراخ کن
tap U سوراخ
spy hole U سوراخ
tapping U سوراخ
foraminated U سوراخ سوراخ
puncturing U سوراخ
peep hole U سوراخ
broach U سوراخ کن
tapped U سوراخ
pigenhole U سوراخ
night bilndness U شب بینی
snivelling U اب بینی
sniveled U اب بینی
snoot U بینی
neb U بینی
snivel U اب بینی
snivels U اب بینی
cross eye U کج بینی
pecker U بینی
sniveling U اب بینی
nasally U از بینی
cross eye U دو بینی
chiromancy U کف بینی
snivelled U اب بینی
mucus of the nose U اب بینی
nozzle U بینی
graphology U خط بینی
double vision U دو بینی
palmistry U کف بینی
the handle of the face U بینی
hand reading U کف بینی
nozzles U بینی
noses U بینی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com