English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
pre-school U وابسته به سنین 2 تا 5 سالگی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
teens U سنین 31 تا 91
teen U سنین 31 الی 91سالگی
epochal psychosis U روان پریشی سنین انتقالی
teens U ده تانوزده سالگی
tercentenary U سیصد سالگی
tercentenaries U سیصد سالگی
at the a of 0 U در سن پنجاه سالگی
to be nearing [approaching] 90 U به سن ۹۰ سالگی نزدیک شدن
pueritia U سن هفت تا چهارده سالگی
septuagenarian U بین هفتادتا هشتاد سالگی
Children start school at the age of 7. U بچه از سن 7 سالگی؟ مدرسه راشروع می کند
i could swim at yearsold U من در هشت سالگی میتوانستم شنا کنم
He undertook the primiership at the age of eighty. U درهشتاد سالگی عهده دار سمت نخست وزیری شد
bar mitzvah U پسریهودی که وارد 31 سالگی شده و باید مراسم مذهبی رابجا اورد
bar mitzvahs U پسریهودی که وارد 31 سالگی شده و باید مراسم مذهبی رابجا اورد
phallic U وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
at this age U [در این مقطع سنی] [در این سنین] [در این سن]
olympian U اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
bureaucratic U وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
syzygial U وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
telepathic U وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
choral U وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
subglacial U وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
dialectological U وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
lexicographic U وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
sothic U وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
puritanical U وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
vehicular U وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
phylar U وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
rectal U وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
kinetic U وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
supervisory U وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
monarchic U وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
cliquy U وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
erotic U وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
cliquey U وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
lithic U وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
zygose U وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
sister services U یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
frontal U وابسته به پیشانی وابسته بجلو
Neanderthal U وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
morphic U وابسته به شکل وابسته به شکل شناسی خواب الود
hermitical U وابسته به گوشه نشینی وابسته بزاهدهای گوشه نشین
associate U وابسته وابسته کردن
associates U وابسته وابسته کردن
associating U وابسته وابسته کردن
associated U وابسته وابسته کردن
popliteal U وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
poplitaeal U وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
physico chemical U وابسته به فیزیک و شیمی وابسته به شیمی فیزیکی
epistemologycal U وابسته به معرفت شناسی وابسته به شناخت شناسی
life cycle hypothesis U فرضیه درامد در طول عمر فرضیهای است که بر اساس ان مصرف وابسته به درامدهای پیش بینی شده درطول عمر میباشد . این فرضیه در مقابل فرضیه اولیه کینز قرار دارد که به موجب ان مصرف وابسته به درامد فصلی است .
subordinating U وابسته
dependant U وابسته
dependants U وابسته
diphtheric U وابسته به
pertianing U وابسته
dependent U وابسته
subordinates U وابسته
thereof=of that U وابسته به ان
attributable U وابسته به
elysian U وابسته به
attendant U وابسته
akin U وابسته
attache U وابسته
adjectives U وابسته
adjective U وابسته
monitorial U وابسته به
belonging U وابسته ها
aquatic U وابسته به اب
plantar U وابسته به کف پا
congenerous U وابسته
comprador U وابسته
commissarial U وابسته به
federates U وابسته
attendants U وابسته
of kin U وابسته
federating U وابسته
appurtenant U وابسته
thereof U وابسته به ان
tuitionary U وابسته به
pertinent U وابسته
federated U وابسته
related U وابسته
carpal U وابسته به مچ
interdependent U وابسته
cantabrigian U وابسته به
cephalic U وابسته به سر
federate U وابسته
affiliating U وابسته
affiliates U وابسته
affiliated U وابسته
affiliate U وابسته
syncop U وابسته به غش
subordinated U وابسته
messianic U وابسته به
sexual organs U وابسته به
relative U وابسته
contingent U وابسته
febile U وابسته به تب
pyretic U وابسته به تب
pyrexial U وابسته به تب
hanger on U وابسته
pyrexic U وابسته به تب
correspondents U وابسته
correspondent U وابسته
elfin U وابسته به جن
relevant U وابسته
levitical U وابسته به
contingents U وابسته
pertaining U وابسته
attached U وابسته
wedded U وابسته
israelitish U وابسته به
riverrine U وابسته به
germane U وابسته
subordinate U وابسته
piscatorial U وابسته به صیدماهی
analphabetic U وابسته به بیسوادی
piscatorial U وابسته به ماهیگیری
pubertal U وابسته به بلوغ
photic U وابسته به نوروروشنایی
vital U وابسته بزندگی
vital U وابسته به زندگی
photic U وابسته به تولیدنور
anginal U وابسته به گلودرد
pyrrhic U وابسته به " پیروس "
pythian U وابسته به "اپولو"
pygmaean U وابسته به پیگمی ها
pygmean U وابسته به پیگمی ها
municipal U وابسته بشهرداری
seminal U وابسته به منی
aortal U وابسته بشاهرگ
scientific U وابسته بعلم
aortic U وابسته بشاهرگ
antichristian U وابسته به دجال
investigatory U وابسته به رسیدگی
menstrual U وابسته به قاعده گی
psychiatric U وابسته به روانپزشکی
solar U وابسته بخورشید
photographic U وابسته به عکاسی
petiolar U وابسته به برگدم
rhinal U وابسته به بینی
attache U وابسته نظامی
surgical U وابسته به جراحی
oracular U وابسته به وحی
matrimonial U وابسته به عروسی
auditive U وابسته به شنوایی
peruvian U وابسته به پرو
jugulars U وابسته بوریدوداجی
jugular U وابسته بوریدوداجی
rectorial U وابسته به rector
astronautical U وابسته به فضانوردان
petrologic U وابسته به سنگ
porcine U وابسته بخوک
pharmacologic U وابسته بداروشناسی
archimedean U وابسته به ارشمیدس
radio carpal U وابسته به زندبالاومچ
army attache U وابسته نظامی
army attache U وابسته زمینی
radio ulnar U وابسته به زندبالاوزندپائین
pharisaic U وابسته به فریسی
associated company U شرکت وابسته
ranine U وابسته به وزغ
homicidal U وابسته به ادمکشی
rectal U وابسته به مقعد
pharyngal U وابسته به گلوگاه
pessimistic U وابسته به بدبینی
marine U وابسته به دریانوردی
marines U وابسته به دریانوردی
connubial U وابسته به زناشویی
focal U وابسته بکانون
planetary U وابسته به سیاره
materialistic U وابسته به مادیات
paralytic U وابسته به فلج
programmatic U وابسته به پروگرام
paralytics U وابسته به فلج
generic U وابسته به تیره
promethean U وابسته به پرومیتوس
social U وابسته بجامعه
maritime U وابسته بدریانوردی
potamic U وابسته به رودها
naval U وابسته به کشتی
nasal U وابسته به منخرین
nasal U وابسته به بینی
mission U وابسته به ماموریت
missions U وابسته به ماموریت
presbyterial U وابسته به کشیش ها
press attache U وابسته مطبوعاتی
prefectorial U وابسته به اداری
prefectoral U وابسته به اداری
preemptive U وابسته به پیشدستی
oratorical U وابسته به سخنرانی
preemptive U وابسته به حق شفعه
predial or prae U وابسته به زمین
subversion U وابسته به خرابکاری
structurally U وابسته به بنا
structurally U وابسته به ساختمان
adipic U وابسته به چربی
ethnic U وابسته به نژادشناسی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com