English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
ceramic U وابسته به سفالسازی سرامیک
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
ceramic U سرامیک
stoneware U سرامیک
ceramics industry U صنعت سرامیک
low loss ceramics U سرامیک با تلفات دی الکتریکی کم
vitrifying U تغییر شکل سرامیک از حالت کریستالی به حالت شیشهای یا غیر متبلور
phallic U وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
syzygial U وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
olympian U اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
bureaucratic U وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
choral U وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
subglacial U وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
dialectological U وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
telepathic U وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
phylar U وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
vehicular U وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
sothic U وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
rectal U وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
puritanical U وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
lexicographic U وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
cliquy U وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
monarchic U وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
cliquey U وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
erotic U وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
supervisory U وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
kinetic U وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
frontal U وابسته به پیشانی وابسته بجلو
sister services U یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
zygose U وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
lithic U وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
morphic U وابسته به شکل وابسته به شکل شناسی خواب الود
hermitical U وابسته به گوشه نشینی وابسته بزاهدهای گوشه نشین
Neanderthal U وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
associating U وابسته وابسته کردن
associates U وابسته وابسته کردن
associated U وابسته وابسته کردن
associate U وابسته وابسته کردن
popliteal U وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
physico chemical U وابسته به فیزیک و شیمی وابسته به شیمی فیزیکی
poplitaeal U وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
epistemologycal U وابسته به معرفت شناسی وابسته به شناخت شناسی
life cycle hypothesis U فرضیه درامد در طول عمر فرضیهای است که بر اساس ان مصرف وابسته به درامدهای پیش بینی شده درطول عمر میباشد . این فرضیه در مقابل فرضیه اولیه کینز قرار دارد که به موجب ان مصرف وابسته به درامد فصلی است .
adjective U وابسته
aquatic U وابسته به اب
belonging U وابسته ها
diphtheric U وابسته به
attache U وابسته
monitorial U وابسته به
interdependent U وابسته
appurtenant U وابسته
cantabrigian U وابسته به
dependent U وابسته
adjectives U وابسته
congenerous U وابسته
attributable U وابسته به
elysian U وابسته به
thereof=of that U وابسته به ان
subordinate U وابسته
subordinated U وابسته
subordinates U وابسته
subordinating U وابسته
carpal U وابسته به مچ
attendant U وابسته
plantar U وابسته به کف پا
of kin U وابسته
federate U وابسته
thereof U وابسته به ان
syncop U وابسته به غش
febile U وابسته به تب
federates U وابسته
comprador U وابسته
federating U وابسته
dependants U وابسته
dependant U وابسته
akin U وابسته
cephalic U وابسته به سر
affiliating U وابسته
affiliates U وابسته
pertianing U وابسته
tuitionary U وابسته به
affiliated U وابسته
attendants U وابسته
federated U وابسته
affiliate U وابسته
related U وابسته
commissarial U وابسته به
levitical U وابسته به
correspondents U وابسته
correspondent U وابسته
attached U وابسته
wedded U وابسته
pyrexial U وابسته به تب
messianic U وابسته به
pyretic U وابسته به تب
hanger on U وابسته
pyrexic U وابسته به تب
sexual organs U وابسته به
germane U وابسته
pertinent U وابسته
israelitish U وابسته به
elfin U وابسته به جن
riverrine U وابسته به
relevant U وابسته
relative U وابسته
contingents U وابسته
contingent U وابسته
pertaining U وابسته
scientific U وابسته بعلم
anginal U وابسته به گلودرد
antichristian U وابسته به دجال
aortal U وابسته بشاهرگ
petiolar U وابسته به برگدم
porcine U وابسته بخوک
aortic U وابسته بشاهرگ
psychiatric U وابسته به روانپزشکی
vital U وابسته به زندگی
altitudinal U وابسته به اوج
pubertal U وابسته به بلوغ
pyrrhic U وابسته به " پیروس "
photic U وابسته به تولیدنور
investigatory U وابسته به رسیدگی
vital U وابسته بزندگی
menstrual U وابسته به قاعده گی
analphabetic U وابسته به بیسوادی
photic U وابسته به نوروروشنایی
pythian U وابسته به "اپولو"
pygmaean U وابسته به پیگمی ها
pygmean U وابسته به پیگمی ها
air attache U وابسته هوایی
homicidal U وابسته به ادمکشی
perigean U وابسته به حضیضی
surgical U وابسته به جراحی
perigeal U وابسته به حضیضی
oracular U وابسته به وحی
associated company U شرکت وابسته
periclean U وابسته به پریکلس
astronautical U وابسته به فضانوردان
matrimonial U وابسته به عروسی
jugulars U وابسته بوریدوداجی
jugular U وابسته بوریدوداجی
rhinal U وابسته به بینی
cosmic U وابسته بگیتی
aesthetically U وابسته به زیبایی
army attache U وابسته زمینی
army attache U وابسته نظامی
perlitic U وابسته به مروارید
radio carpal U وابسته به زندبالاومچ
radio ulnar U وابسته به زندبالاوزندپائین
ranine U وابسته به وزغ
solar U وابسته بخورشید
attache U وابسته نظامی
pharmacologic U وابسته بداروشناسی
pharisaic U وابسته به فریسی
photographic U وابسته به عکاسی
rectal U وابسته به مقعد
petrologic U وابسته به سنگ
peruvian U وابسته به پرو
rectorial U وابسته به rector
archimedean U وابسته به ارشمیدس
pharyngal U وابسته به گلوگاه
preemptive U وابسته به حق شفعه
press attache U وابسته مطبوعاتی
materialistic U وابسته به مادیات
paralytic U وابسته به فلج
paralytics U وابسته به فلج
pocky U وابسته به ابله
focal U وابسته بکانون
plumbous U وابسته به سرب
planetary U وابسته به سیاره
presbyterial U وابسته به کشیش ها
social U وابسته بجامعه
generic U وابسته به تیره
subversion U وابسته به خرابکاری
structurally U وابسته به بنا
connubial U وابسته به زناشویی
marines U وابسته به دریانوردی
predial or prae U وابسته به زمین
missions U وابسته به ماموریت
potamic U وابسته به رودها
mission U وابسته به ماموریت
naval U وابسته به کشتی
pessimistic U وابسته به بدبینی
nasal U وابسته به منخرین
nasal U وابسته به بینی
prefectoral U وابسته به اداری
prefectorial U وابسته به اداری
maritime U وابسته بدریانوردی
marine U وابسته به دریانوردی
oratorical U وابسته به سخنرانی
structurally U وابسته به ساختمان
structural U وابسته به بنا
humans U وابسته بانسان
piscatory U وابسته به صیدماهی
piscatory U وابسته به ماهیگیری
acoustical U وابسته به شنوایی
piscatorial U وابسته به صیدماهی
adipic U وابسته به چربی
piscatorial U وابسته به ماهیگیری
provencal U وابسته بشهر
aerological U وابسته بهواشناسی
aesculapian U وابسته به دارگونه طب
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com