Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
ambassadorial
U
وابسته به سفارت
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
embassage
U
مقام سفارت مقام ایلچی سفارت
embassies
U
سفارت
legations
U
سفارت
embassy
U
سفارت
legation
U
سفارت
ambassadorship
U
سفارت
charge d'affaires
U
نایب سفارت
charge d'affaires
U
کاردار سفارت
nunciature
U
سفارت پاپ
secretary of embassy
U
منشی سفارت
embassies
U
سفارت کبری
secretary of embassy
U
دبیر سفارت
Chancellors
U
سردبیر سفارت
embassy
U
سفارت کبری
Chancellor
U
سردبیر سفارت
the british legation
U
سفارت انگلیس
internuncio
U
کفیل سفارت پاپ
to send upon an e
U
مامور سفارت کردن
to send upon an e
U
به سفارت اعزام کردن
embassy
U
ایلچی گری سفارت خانه
embassies
U
ایلچی گری سفارت خانه
embassy
U
سفارت کبری نماینده ویژهای که نزد دولت خارجی فرستاده شود
embassies
U
سفارت کبری نماینده ویژهای که نزد دولت خارجی فرستاده شود
phallic
U
وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
bureaucratic
U
وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
olympian
U
اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
syzygial
U
وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
telepathic
U
وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
choral
U
وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
dialectological
U
وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
subglacial
U
وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
rectal
U
وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
lexicographic
U
وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
puritanical
U
وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
vehicular
U
وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
phylar
U
وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
sothic
U
وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
cliquy
U
وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
kinetic
U
وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
monarchic
U
وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
supervisory
U
وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
erotic
U
وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
cliquey
U
وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
zygose
U
وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
frontal
U
وابسته به پیشانی وابسته بجلو
lithic
U
وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
sister services
U
یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
morphic
U
وابسته به شکل وابسته به شکل شناسی خواب الود
Neanderthal
U
وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
hermitical
U
وابسته به گوشه نشینی وابسته بزاهدهای گوشه نشین
associate
U
وابسته وابسته کردن
associated
U
وابسته وابسته کردن
associating
U
وابسته وابسته کردن
associates
U
وابسته وابسته کردن
epistemologycal
U
وابسته به معرفت شناسی وابسته به شناخت شناسی
poplitaeal
U
وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
physico chemical
U
وابسته به فیزیک و شیمی وابسته به شیمی فیزیکی
popliteal
U
وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
life cycle hypothesis
U
فرضیه درامد در طول عمر فرضیهای است که بر اساس ان مصرف وابسته به درامدهای پیش بینی شده درطول عمر میباشد . این فرضیه در مقابل فرضیه اولیه کینز قرار دارد که به موجب ان مصرف وابسته به درامد فصلی است .
attendants
U
وابسته
syncop
U
وابسته به غش
subordinates
U
وابسته
attendant
U
وابسته
contingents
U
وابسته
commissarial
U
وابسته به
thereof
U
وابسته به ان
federate
U
وابسته
subordinate
U
وابسته
attributable
U
وابسته به
subordinating
U
وابسته
plantar
U
وابسته به کف پا
pertinent
U
وابسته
dependant
U
وابسته
riverrine
U
وابسته به
affiliating
U
وابسته
affiliates
U
وابسته
affiliated
U
وابسته
affiliate
U
وابسته
diphtheric
U
وابسته به
aquatic
U
وابسته به اب
comprador
U
وابسته
monitorial
U
وابسته به
congenerous
U
وابسته
elysian
U
وابسته به
belonging
U
وابسته ها
thereof=of that
U
وابسته به ان
dependants
U
وابسته
dependent
U
وابسته
related
U
وابسته
pyretic
U
وابسته به تب
pertianing
U
وابسته
contingent
U
وابسته
akin
U
وابسته
relative
U
وابسته
sexual organs
U
وابسته به
federated
U
وابسته
levitical
U
وابسته به
federates
U
وابسته
federating
U
وابسته
appurtenant
U
وابسته
cephalic
U
وابسته به سر
attached
U
وابسته
pyrexial
U
وابسته به تب
pyrexic
U
وابسته به تب
interdependent
U
وابسته
wedded
U
وابسته
cantabrigian
U
وابسته به
carpal
U
وابسته به مچ
hanger on
U
وابسته
israelitish
U
وابسته به
of kin
U
وابسته
messianic
U
وابسته به
tuitionary
U
وابسته به
febile
U
وابسته به تب
relevant
U
وابسته
correspondents
U
وابسته
germane
U
وابسته
attache
U
وابسته
correspondent
U
وابسته
subordinated
U
وابسته
elfin
U
وابسته به جن
adjective
U
وابسته
adjectives
U
وابسته
pertaining
U
وابسته
aerological
U
وابسته بهواشناسی
astronautical
U
وابسته به فضانوردان
pistillary
U
وابسته به مادگی گل
affiliated company
U
شرکت وابسته
aesculapian
U
وابسته به دارگونه طب
associated company
U
شرکت وابسته
piscatory
U
وابسته به صیدماهی
petiolar
U
وابسته به برگدم
photic
U
وابسته به تولیدنور
adipic
U
وابسته به چربی
army attache
U
وابسته زمینی
piscatorial
U
وابسته به ماهیگیری
altitudinal
U
وابسته به اوج
army attache
U
وابسته نظامی
aortal
U
وابسته بشاهرگ
auditive
U
وابسته به شنوایی
photic
U
وابسته به نوروروشنایی
piscatorial
U
وابسته به صیدماهی
attache
U
وابسته نظامی
perlitic
U
وابسته به مروارید
analphabetic
U
وابسته به بیسوادی
peruvian
U
وابسته به پرو
pharyngal
U
وابسته به گلوگاه
pharmacologic
U
وابسته بداروشناسی
piscatory
U
وابسته به ماهیگیری
anginal
U
وابسته به گلودرد
pharisaic
U
وابسته به فریسی
archimedean
U
وابسته به ارشمیدس
air attache
U
وابسته هوایی
petrologic
U
وابسته به سنگ
antichristian
U
وابسته به دجال
aortic
U
وابسته بشاهرگ
degenerative
U
وابسته به انحطاط
investigatory
U
وابسته به رسیدگی
pygmean
U
وابسته به پیگمی ها
scientific
U
وابسته بعلم
pygmaean
U
وابسته به پیگمی ها
pythian
U
وابسته به "اپولو"
pyrrhic
U
وابسته به " پیروس "
pubertal
U
وابسته به بلوغ
municipal
U
وابسته بشهرداری
puberal
U
وابسته به بلوغ
seminal
U
وابسته به منی
psychologic
U
وابسته به روانشناسی
ethnic
U
وابسته به نژادشناسی
ethnicity
U
وابسته به نژادشناسی
fetal
U
وابسته به جنین
human
U
وابسته بانسان
humans
U
وابسته بانسان
promethean
U
وابسته به پرومیتوس
vital
U
وابسته به زندگی
vital
U
وابسته بزندگی
jugular
U
وابسته بوریدوداجی
jugulars
U
وابسته بوریدوداجی
matrimonial
U
وابسته به عروسی
oracular
U
وابسته به وحی
surgical
U
وابسته به جراحی
rhinal
U
وابسته به بینی
photographic
U
وابسته به عکاسی
solar
U
وابسته بخورشید
rectorial
U
وابسته به rector
rectal
U
وابسته به مقعد
homicidal
U
وابسته به ادمکشی
ranine
U
وابسته به وزغ
radio ulnar
U
وابسته به زندبالاوزندپائین
radio carpal
U
وابسته به زندبالاومچ
psychiatric
U
وابسته به روانپزشکی
porcine
U
وابسته بخوک
menstrual
U
وابسته به قاعده گی
programmatic
U
وابسته به پروگرام
structural
U
وابسته به ساختمان
structural
U
وابسته به بنا
potamic
U
وابسته به رودها
naval
U
وابسته به کشتی
maritime
U
وابسته بدریانوردی
marine
U
وابسته به دریانوردی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com