English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
magical U وابسته به سحر وجادو
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
bedevils U سحر وجادو کردن
bedevil U سحر وجادو کردن
bedevilled U سحر وجادو کردن
bedevilling U سحر وجادو کردن
phallic U وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
bureaucratic U وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
olympian U اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
syzygial U وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
choral U وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
telepathic U وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
subglacial U وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
dialectological U وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
puritanical U وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
lexicographic U وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
vehicular U وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
rectal U وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
sothic U وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
phylar U وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
cliquey U وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
monarchic U وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
cliquy U وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
erotic U وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
supervisory U وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
kinetic U وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
frontal U وابسته به پیشانی وابسته بجلو
lithic U وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
sister services U یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
zygose U وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
morphic U وابسته به شکل وابسته به شکل شناسی خواب الود
hermitical U وابسته به گوشه نشینی وابسته بزاهدهای گوشه نشین
Neanderthal U وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
associates U وابسته وابسته کردن
associating U وابسته وابسته کردن
associate U وابسته وابسته کردن
associated U وابسته وابسته کردن
popliteal U وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
epistemologycal U وابسته به معرفت شناسی وابسته به شناخت شناسی
poplitaeal U وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
physico chemical U وابسته به فیزیک و شیمی وابسته به شیمی فیزیکی
life cycle hypothesis U فرضیه درامد در طول عمر فرضیهای است که بر اساس ان مصرف وابسته به درامدهای پیش بینی شده درطول عمر میباشد . این فرضیه در مقابل فرضیه اولیه کینز قرار دارد که به موجب ان مصرف وابسته به درامد فصلی است .
subordinated U وابسته
related U وابسته
affiliate U وابسته
pyretic U وابسته به تب
comprador U وابسته
levitical U وابسته به
subordinate U وابسته
attributable U وابسته به
congenerous U وابسته
syncop U وابسته به غش
hanger on U وابسته
contingent U وابسته
contingents U وابسته
riverrine U وابسته به
pertinent U وابسته
attache U وابسته
subordinates U وابسته
cantabrigian U وابسته به
pertaining U وابسته
aquatic U وابسته به اب
pyrexial U وابسته به تب
pyrexic U وابسته به تب
israelitish U وابسته به
carpal U وابسته به مچ
thereof=of that U وابسته به ان
cephalic U وابسته به سر
attendants U وابسته
appurtenant U وابسته
attendant U وابسته
affiliated U وابسته
affiliates U وابسته
affiliating U وابسته
commissarial U وابسته به
elfin U وابسته به جن
dependants U وابسته
relevant U وابسته
dependent U وابسته
thereof U وابسته به ان
relative U وابسته
federating U وابسته
belonging U وابسته ها
subordinating U وابسته
diphtheric U وابسته به
interdependent U وابسته
adjectives U وابسته
germane U وابسته
adjective U وابسته
sexual organs U وابسته به
attached U وابسته
federate U وابسته
tuitionary U وابسته به
wedded U وابسته
elysian U وابسته به
correspondents U وابسته
federated U وابسته
correspondent U وابسته
dependant U وابسته
monitorial U وابسته به
febile U وابسته به تب
federates U وابسته
of kin U وابسته
messianic U وابسته به
plantar U وابسته به کف پا
pertianing U وابسته
akin U وابسته
clitoric U وابسته به چوچوله
cloistral U وابسته به صومعه
sudanese U وابسته به سودان
clitoral U وابسته به چوچوله
stomatal U وابسته به دهان
chaldaic U وابسته بکلده
communistic U وابسته بکمونیسم
chlorotic U وابسته به یرقان
swinish U وابسته به خوک
sympathetics U پی یا عصب که وابسته به
soudanese U وابسته به soudan
dipteran U وابسته به دوبالان
diphtheritic U وابسته به خناق
dioecious U وابسته به مگ س گیران
sorcerous U وابسته به جادوگری
clerkly U وابسته به کشیش
supererogatory U وابسته به بس پردازی
commercial attache U وابسته تجارتی
subunits U یکانهای وابسته
subordinate class U طبقه وابسته
deathy U وابسته بمردن
darky U وابسته به نژادسیاه
cycloidal U وابسته به دایره
deltaic U وابسته به دلتا
compunctious U وابسته به پشیمانی
cuttural attache U وابسته فرهنگی
cuticular U وابسته به پوست
cufic U وابسته به کوفه
stimulus bound U محرک- وابسته
congestive U وابسته به تراکم
specie U وابسته بسکه
dependant variable U متغیر وابسته
dependent variable U متغیر وابسته
diametral U وابسته بقطر
commercial attache U وابسته بازرگانی
corneal U وابسته به قرنیه
diaconal U وابسته بشماس
planetary U وابسته به سیاره
commercial attache U وابسته تجاری
device dependent U وابسته به دستگاه
dermatic U وابسته به زیرپوست
incorporative U وابسته به الحاق
stomatic U وابسته بدهان
symphyseal U وابسته به همرویش
buccal U وابسته به گونه
missions U وابسته به ماموریت
mission U وابسته به ماموریت
pessimistic U وابسته به بدبینی
nasal U وابسته به منخرین
nasal U وابسته به بینی
flexional U وابسته به صرف
trigonometric U وابسته به مثلثات
trophic U وابسته بتغذیه
oratorical U وابسته به سخنرانی
trachean U وابسته به نای
naval U وابسته به کشتی
maritime U وابسته بدریانوردی
generic U وابسته به تیره
totemic U وابسته به توتم
totemistic U وابسته به توتم
paralytics U وابسته به فلج
paralytic U وابسته به فلج
materialistic U وابسته به مادیات
connubial U وابسته به زناشویی
marines U وابسته به دریانوردی
marine U وابسته به دریانوردی
troy U وابسته به تروا
focal U وابسته بکانون
seminal U وابسته به منی
municipal U وابسته بشهرداری
tussive U وابسته به سرفه
scientific U وابسته بعلم
tutelary U وابسته بقیمومت
investigatory U وابسته به رسیدگی
vital U وابسته به زندگی
vital U وابسته بزندگی
menstrual U وابسته به قاعده گی
tubulifloral U وابسته به استکانیان
ethnic U وابسته به نژادشناسی
ethnicity U وابسته به نژادشناسی
social U وابسته بجامعه
subversion U وابسته به خرابکاری
structurally U وابسته به بنا
structurally U وابسته به ساختمان
structural U وابسته به بنا
structural U وابسته به ساختمان
tubuliferous U وابسته به استکانیان
humans U وابسته بانسان
human U وابسته بانسان
undersurface U وابسته بزیرسطح
cephalalgic U وابسته بسردرد
avian U وابسته به مرغان
theosophical U وابسته به عرفان
auricular U وابسته بشنوایی
auditive U وابسته به شنوایی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com