Perdic | وابسته به ریشه کوچک | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (15 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	radicular U	وابسته به ریشه کوچک

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	radicle U	ریشه کوچک
	myogenic U	وابسته به ریشه ماهیچه
	rhizopod U	وابسته به تیره ریشه پایان
	monophyletic U	وابسته بیک ریشه واصل
	uvular U	وابسته بزبان کوچک
	fibular U	وابسته بساق کوچک
	small-town U	وابسته به شهرهای کوچک
	attic U	اطاق کوچک زیر شیروانی وابسته به شهر اتن
	attics U	اطاق کوچک زیر شیروانی وابسته به شهر اتن
	rhizogenic U	تولید کننده ریشه ریشه اور
	radicate U	ریشه گرفتن ریشه دار شدن
	rhizogenetic U	تولید کننده ریشه ریشه اور
	to take root U	ریشه گرفتن ریشه دوانیدن
	to strike root U	ریشه گرفتن ریشه دواندن
	phallic U	وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
	plaiting U	[نوعی گیس بافی برای اتمام ریشه ها، در این روش که برای اتمام ریشه های فرش بکار می رود، جای آزاد گذاشتن نخ های چله آنرا بصورت اریبی دوتا دوتا یا بیشتر از لابلای یکدیگر رد کرده و نخ ها بسته به نظر آید.]
	petty cash	صندوق ویژه وجوه کوچک حساب هزینه های کوچک
	gemmule U	یاخته کوچک که ازان جانورتازه پدیدمیاید غنچه کوچک
	widget U	آلت کوچک [ابزار ] [اسباب مکانیکی کوچک]
	syzygial U	وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
	olympian U	اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
	bureaucratic U	وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
	subglacial U	وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
	choral U	وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
	telepathic U	وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
	dialectological U	وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
	pig board U	تخته کوچک برای موجهای کوچک
	increment U	فواصل کوچک کیسههای کوچک خرج
	jigger U	بادبان کوچک یکجور کرجی کوچک
	increments U	فواصل کوچک کیسههای کوچک خرج
	sothic U	وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
	puritanical U	وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
	vehicular U	وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
	phylar U	وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
	rectal U	وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
	lexicographic U	وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
	erotic U	وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
	supervisory U	وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
	cliquey U	وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
	cliquy U	وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
	monarchic U	وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
	kinetic U	وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
	knobble U	برامدگی کوچک گره کوچک
	pannikin U	لیوان کوچک پیمانه کوچک
	frontal U	وابسته به پیشانی وابسته بجلو
	lithic U	وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
	zygose U	وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
	sister services U	یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
	homoousian U	از یک ریشه
	root U	ریشه
	radix U	ریشه
	rootless U	بی ریشه
	fibreless U	بی ریشه
	fimbria U	ریشه
	stump U	ریشه
	rhizogenetic U	ریشه زا
	fringe U	ریشه
	harl U	ریشه
	stumps U	ریشه
	stumping U	ریشه
	stumped U	ریشه
	fringes U	ریشه
	harle U	ریشه
	rhizogenic U	ریشه زا
	rhizogenous U	ریشه زا
	tassels U	ریشه
	radical U	ریشه
	depth of face U	ریشه
	cama U	ریشه
	stubs U	ریشه
	tie [knot] U	ریشه
	stubbing U	ریشه
	scabs U	ریشه
	scab U	ریشه
	stubbed U	ریشه
	cognate U	هم ریشه
	extraction U	ریشه
	expansion scab U	ریشه
	roots U	ریشه
	radicals U	ریشه
	tassel U	ریشه
	stub U	ریشه
	radicle U	ریشه چه
	thrum U	ریشه
	paronymous U	هم ریشه
	rootlet U	ریشه چه
	frange U	ریشه
	fimbriation U	ریشه
	tufts U	ریشه پارچه
	eradicating U	ریشه کن کردن
	fibrous U	ریشه دار
	supplanted U	از ریشه کندن
	fringing U	ریشه یابی
	rhizomorphous U	ریشه مانند
	fringent U	ریشه مانند
	inveterate U	ریشه کرده
	supplant U	از ریشه کندن
	supplanting U	از ریشه کندن
	thrum U	ریشه فرش
	deep rooted U	ریشه کرده
	frills U	ریشه دارکردن
	geometric mean U	ریشه nام
	frill U	ریشه دارکردن
	gelsemium U	ریشه یاسمن
	grubbing up U	ریشه کنی
	deracinate U	از ریشه در اوردن
	galangale U	ریشه جوز
	morphophonemics U	ریشه شناسی
	rooted U	ریشه دار
	supplants U	از ریشه کندن
	musk root U	ریشه مشک
	tuft U	ریشه پارچه
	tendril U	ریشه پیچک
	ciliated U	ریشه دار
	fringed U	ریشه دار
	to take root U	ریشه کردن
	imaginary root U	ریشه ی موهومی
	imaginary root U	ریشه ی انگاری
	to take root U	ریشه زدن
	to strike root U	ریشه زدن
	to root up U	ریشه کن کردن
	to root up U	از ریشه دراوردن
	to pull up by the roots U	از ریشه دراوردن
	to pull up by the roots U	ریشه کن کردن
	cube root U	ریشه مکعب
	cube root U	ریشه سوم
	i. and evdevolution U	ریشه گیری
	ciliolated U	ریشه دار
	ciliate U	ریشه دار
	tendrils U	ریشه پیچک
	irrationable U	ریشه گنگ
	irradicate U	از ریشه دراوردن
	irradicate U	ریشه کن کردن
	irradicable U	ریشه کن نشدنی
	ventral root U	ریشه قدامی
	bottom run U	قشر ریشه
	bonder U	ریشه دار
	wing root U	ریشه بال
	blade root U	ریشه تیغه
	runner U	ریشه هوایی
	runners U	ریشه هوایی
	theme U	ریشه زمینه
	themes U	ریشه زمینه
	cube roots U	ریشه مکعب
	cube roots U	ریشه سوم
	squar root U	ریشه دوم
	root U	ریشه کن کردن
	root U	ریشه گرفتن
	barbate U	ریشه دار
	roots U	ریشه کن کردن
	hangnail U	ریشه ناخن
	hang nail U	ریشه ناخن
	roots U	ریشه گرفتن
	madder U	ریشه روناس
	acid radical U	ریشه اسید
	ablation U	ریشه کنی
	uproot U	ریشه کن کردن
	uprooted U	ریشه کن کردن
	uprooting U	ریشه کن کردن
	horse radish U	ریشه خردل
	strike root U	ریشه زدن
	square roots U	ریشه دوم
	square root U	ریشه دوم
	beetroots U	ریشه چغندر
	beetroot U	ریشه چغندر
	thrum U	ریشه دار
	the root of a word U	ریشه واژه
	the root of a tree U	ریشه درخت
	tap root U	ریشه اصلی
	tap root U	ریشه عمودی
	ammonium U	ریشه +4NH
	supplanter U	ریشه کن کننده
	supplantation U	از ریشه کنی
	uproots U	ریشه کن کردن
	filose U	ریشه دار
	rootage U	ریشه بندی
	root up U	ریشه کن کردن
	root out U	ریشه کن کردن
	root of the weld U	ریشه جوش
	root directory U	دایرکتوری ریشه
	rhizopodous U	ریشه پای
	rhizopod U	ریشه پایان
	rhizophagous U	ریشه خوار
	rhizome U	شبیه ریشه
	fimbriate U	ریشه دار
	rootage U	مجموع ریشه ها
	rush root U	ریشه ایرسا
	fimbriated U	ریشه دار
	rush root U	ریشه اریسا
	paronym U	واژه هم ریشه
	rooty U	شبیه ریشه
	rooty U	ریشه دار
	rootlet U	ریشه فرعی
	root section U	مقطع ریشه
	rooter U	ریشه کننده
	rhizoid U	ریشه نما
	rhizoid U	ریشه مانند
	enrooted U	ریشه کرده
	root U	ریشه [ریاضی]
	stems U	ریشه اصل