English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
clerical U وابسته به روحانیون
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
pastorate U روحانیون
the clergy U روحانیون
spiritualty U روحانیون
hierocracy U حکومت روحانیون
clergy U کاتوزی روحانیون
theholy orders U مراتب روحانیون
canonical dress U لباس رسمی روحانیون
canonicals U لباس رسمی روحانیون
anathema U مرتدشناخته شده از طرف روحانیون
sustentation fund U اعانه برای روحانیون بی نوا
clericalism U سیاست واصول واعمال روحانیون
fore U [جایگاه مخصوص روحانیون و سرایندگان در کلیسا]
antechoir U جایگاه مخصوص روحانیون وسرایندگان در کلیسا
impropriation U دادنی دارایی کلیسا و مانند ان بغیر روحانیون
benefit of clergy U مصونیت روحانیون ازمحاکمه شدن در دادگاههای عرفی
saints U عنوان روحانیون مثل "حضرت " که در اول اسم انهامیاید ومخفف ان st است جزو مقدسین واولیاء محسوب داشتن
saint U عنوان روحانیون مثل "حضرت " که در اول اسم انهامیاید ومخفف ان st است جزو مقدسین واولیاء محسوب داشتن
phallic U وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
orphrey U سجاف زردوزی که بجامه روحانیون می گذارند زردوزی
olympian U اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
syzygial U وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
bureaucratic U وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
subglacial U وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
dialectological U وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
choral U وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
telepathic U وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
vehicular U وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
lexicographic U وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
phylar U وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
rectal U وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
sothic U وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
puritanical U وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
theocracy U حکومت خدا حکومت روحانیون
theocracies U حکومت خدا حکومت روحانیون
cliquey U وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
monarchic U وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
kinetic U وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
supervisory U وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
erotic U وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
cliquy U وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
zygose U وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
sister services U یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
lithic U وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
frontal U وابسته به پیشانی وابسته بجلو
Neanderthal U وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
hermitical U وابسته به گوشه نشینی وابسته بزاهدهای گوشه نشین
morphic U وابسته به شکل وابسته به شکل شناسی خواب الود
associating U وابسته وابسته کردن
associated U وابسته وابسته کردن
associate U وابسته وابسته کردن
associates U وابسته وابسته کردن
poplitaeal U وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
popliteal U وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
epistemologycal U وابسته به معرفت شناسی وابسته به شناخت شناسی
physico chemical U وابسته به فیزیک و شیمی وابسته به شیمی فیزیکی
life cycle hypothesis U فرضیه درامد در طول عمر فرضیهای است که بر اساس ان مصرف وابسته به درامدهای پیش بینی شده درطول عمر میباشد . این فرضیه در مقابل فرضیه اولیه کینز قرار دارد که به موجب ان مصرف وابسته به درامد فصلی است .
thereof=of that U وابسته به ان
subordinates U وابسته
adjectives U وابسته
aquatic U وابسته به اب
diphtheric U وابسته به
pertianing U وابسته
akin U وابسته
dependent U وابسته
elysian U وابسته به
carpal U وابسته به مچ
belonging U وابسته ها
subordinating U وابسته
attache U وابسته
monitorial U وابسته به
interdependent U وابسته
syncop U وابسته به غش
appurtenant U وابسته
affiliated U وابسته
affiliate U وابسته
related U وابسته
pertinent U وابسته
tuitionary U وابسته به
congenerous U وابسته
attendants U وابسته
attendant U وابسته
comprador U وابسته
thereof U وابسته به ان
affiliates U وابسته
affiliating U وابسته
federate U وابسته
dependant U وابسته
adjective U وابسته
dependants U وابسته
cantabrigian U وابسته به
riverrine U وابسته به
cephalic U وابسته به سر
federated U وابسته
federates U وابسته
federating U وابسته
plantar U وابسته به کف پا
of kin U وابسته
commissarial U وابسته به
pyretic U وابسته به تب
correspondent U وابسته
contingents U وابسته
contingent U وابسته
pyrexic U وابسته به تب
pertaining U وابسته
febile U وابسته به تب
correspondents U وابسته
germane U وابسته
hanger on U وابسته
relevant U وابسته
levitical U وابسته به
elfin U وابسته به جن
messianic U وابسته به
pyrexial U وابسته به تب
sexual organs U وابسته به
attached U وابسته
wedded U وابسته
subordinate U وابسته
attributable U وابسته به
israelitish U وابسته به
subordinated U وابسته
relative U وابسته
vital U وابسته بزندگی
menstrual U وابسته به قاعده گی
photic U وابسته به تولیدنور
pharmacologic U وابسته بداروشناسی
scientific U وابسته بعلم
petrologic U وابسته به سنگ
archimedean U وابسته به ارشمیدس
vital U وابسته به زندگی
pubertal U وابسته به بلوغ
aortic U وابسته بشاهرگ
municipal U وابسته بشهرداری
puberal U وابسته به بلوغ
pythian U وابسته به "اپولو"
pygmaean U وابسته به پیگمی ها
seminal U وابسته به منی
psychologic U وابسته به روانشناسی
aortal U وابسته بشاهرگ
pyrrhic U وابسته به " پیروس "
pygmean U وابسته به پیگمی ها
investigatory U وابسته به رسیدگی
photic U وابسته به نوروروشنایی
pharyngal U وابسته به گلوگاه
army attache U وابسته زمینی
perlitic U وابسته به مروارید
rectorial U وابسته به rector
solar U وابسته بخورشید
perigean U وابسته به حضیضی
photographic U وابسته به عکاسی
rhinal U وابسته به بینی
surgical U وابسته به جراحی
attache U وابسته نظامی
matrimonial U وابسته به عروسی
jugulars U وابسته بوریدوداجی
jugular U وابسته بوریدوداجی
emotive U وابسته به احساسات
astronautical U وابسته به فضانوردان
rectal U وابسته به مقعد
nasal U وابسته به منخرین
army attache U وابسته نظامی
porcine U وابسته بخوک
oracular U وابسته به وحی
psychiatric U وابسته به روانپزشکی
radio carpal U وابسته به زندبالاومچ
radio ulnar U وابسته به زندبالاوزندپائین
ranine U وابسته به وزغ
peruvian U وابسته به پرو
homicidal U وابسته به ادمکشی
associated company U شرکت وابسته
petiolar U وابسته به برگدم
auditive U وابسته به شنوایی
potamic U وابسته به رودها
generic U وابسته به تیره
pessimistic U وابسته به بدبینی
nasal U وابسته به بینی
press attache U وابسته مطبوعاتی
pocky U وابسته به ابله
presbyterial U وابسته به کشیش ها
landed U وابسته بزمین
oratorical U وابسته به سخنرانی
plumbous U وابسته به سرب
pleural U وابسته به شامه شش
pancreatic U وابسته به لوزالمعده
degenerative U وابسته به انحطاط
mission U وابسته به ماموریت
missions U وابسته به ماموریت
paralytics U وابسته به فلج
naval U وابسته به کشتی
maritime U وابسته بدریانوردی
predial or prae U وابسته به زمین
preemptive U وابسته به حق شفعه
marine U وابسته به دریانوردی
marines U وابسته به دریانوردی
preemptive U وابسته به پیشدستی
prefectoral U وابسته به اداری
connubial U وابسته به زناشویی
prefectorial U وابسته به اداری
materialistic U وابسته به مادیات
paralytic U وابسته به فلج
platinic U وابسته به پلاتین
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com