Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
psychiatric
U
وابسته به روانپزشکی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
psychiatry
U
روانپزشکی
psychiatric
U
مربوط به روانپزشکی
child psychiatry
U
روانپزشکی کودک
cultural psychiatry
U
روانپزشکی فرهنگی
psychiatric interview
U
مصاحبه روانپزشکی
psychiatric examination
U
معاینه روانپزشکی
psychiatric clinic
U
درمانگاه روانپزشکی
forensic psychiatry
U
روانپزشکی قانونی
preventive psychiatry
U
روانپزشکی پیشگیر
social psychiatry
U
روانپزشکی اجتماعی
orthopsychiatry
U
روانپزشکی پیشگیر
pastoral psychiatry
U
روانپزشکی مذهبی
psychiatric screening test
U
ازمون سرند روانپزشکی
cross cultural psychiatry
U
روانپزشکی میان فرهنگی
phallic
U
وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
syzygial
U
وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
olympian
U
اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
bureaucratic
U
وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
subglacial
U
وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
telepathic
U
وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
dialectological
U
وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
choral
U
وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
phylar
U
وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
sothic
U
وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
vehicular
U
وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
rectal
U
وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
puritanical
U
وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
lexicographic
U
وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
erotic
U
وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
cliquey
U
وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
monarchic
U
وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
supervisory
U
وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
cliquy
U
وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
kinetic
U
وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
sister services
U
یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
lithic
U
وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
frontal
U
وابسته به پیشانی وابسته بجلو
zygose
U
وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
Neanderthal
U
وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
morphic
U
وابسته به شکل وابسته به شکل شناسی خواب الود
hermitical
U
وابسته به گوشه نشینی وابسته بزاهدهای گوشه نشین
associating
U
وابسته وابسته کردن
associates
U
وابسته وابسته کردن
associated
U
وابسته وابسته کردن
associate
U
وابسته وابسته کردن
poplitaeal
U
وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
popliteal
U
وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
epistemologycal
U
وابسته به معرفت شناسی وابسته به شناخت شناسی
physico chemical
U
وابسته به فیزیک و شیمی وابسته به شیمی فیزیکی
life cycle hypothesis
U
فرضیه درامد در طول عمر فرضیهای است که بر اساس ان مصرف وابسته به درامدهای پیش بینی شده درطول عمر میباشد . این فرضیه در مقابل فرضیه اولیه کینز قرار دارد که به موجب ان مصرف وابسته به درامد فصلی است .
diphtheric
U
وابسته به
belonging
U
وابسته ها
dependant
U
وابسته
dependants
U
وابسته
pyretic
U
وابسته به تب
subordinating
U
وابسته
attributable
U
وابسته به
subordinates
U
وابسته
aquatic
U
وابسته به اب
elysian
U
وابسته به
dependent
U
وابسته
monitorial
U
وابسته به
affiliating
U
وابسته
affiliates
U
وابسته
tuitionary
U
وابسته به
adjective
U
وابسته
syncop
U
وابسته به غش
federating
U
وابسته
federates
U
وابسته
federated
U
وابسته
federate
U
وابسته
cephalic
U
وابسته به سر
appurtenant
U
وابسته
pertianing
U
وابسته
interdependent
U
وابسته
thereof
U
وابسته به ان
carpal
U
وابسته به مچ
attendants
U
وابسته
attendant
U
وابسته
affiliated
U
وابسته
affiliate
U
وابسته
related
U
وابسته
of kin
U
وابسته
pertinent
U
وابسته
attache
U
وابسته
plantar
U
وابسته به کف پا
congenerous
U
وابسته
comprador
U
وابسته
akin
U
وابسته
thereof=of that
U
وابسته به ان
commissarial
U
وابسته به
adjectives
U
وابسته
cantabrigian
U
وابسته به
subordinated
U
وابسته
elfin
U
وابسته به جن
contingents
U
وابسته
attached
U
وابسته
pertaining
U
وابسته
contingent
U
وابسته
germane
U
وابسته
correspondents
U
وابسته
correspondent
U
وابسته
febile
U
وابسته به تب
relative
U
وابسته
hanger on
U
وابسته
relevant
U
وابسته
pyrexic
U
وابسته به تب
pyrexial
U
وابسته به تب
messianic
U
وابسته به
wedded
U
وابسته
subordinate
U
وابسته
riverrine
U
وابسته به
levitical
U
وابسته به
sexual organs
U
وابسته به
israelitish
U
وابسته به
photic
U
وابسته به نوروروشنایی
seminal
U
وابسته به منی
menstrual
U
وابسته به قاعده گی
pythian
U
وابسته به "اپولو"
aortic
U
وابسته بشاهرگ
pyrrhic
U
وابسته به " پیروس "
pygmaean
U
وابسته به پیگمی ها
analphabetic
U
وابسته به بیسوادی
vital
U
وابسته بزندگی
scientific
U
وابسته بعلم
aortal
U
وابسته بشاهرگ
pubertal
U
وابسته به بلوغ
puberal
U
وابسته به بلوغ
psychologic
U
وابسته به روانشناسی
vital
U
وابسته به زندگی
photic
U
وابسته به تولیدنور
antichristian
U
وابسته به دجال
investigatory
U
وابسته به رسیدگی
municipal
U
وابسته بشهرداری
anginal
U
وابسته به گلودرد
pygmean
U
وابسته به پیگمی ها
porcine
U
وابسته بخوک
peruvian
U
وابسته به پرو
astronautical
U
وابسته به فضانوردان
rectal
U
وابسته به مقعد
rectorial
U
وابسته به rector
surgical
U
وابسته به جراحی
oracular
U
وابسته به وحی
perlitic
U
وابسته به مروارید
matrimonial
U
وابسته به عروسی
jugulars
U
وابسته بوریدوداجی
attache
U
وابسته نظامی
jugular
U
وابسته بوریدوداجی
associated company
U
شرکت وابسته
petiolar
U
وابسته به برگدم
photographic
U
وابسته به عکاسی
pharyngal
U
وابسته به گلوگاه
pharmacologic
U
وابسته بداروشناسی
homicidal
U
وابسته به ادمکشی
radio carpal
U
وابسته به زندبالاومچ
archimedean
U
وابسته به ارشمیدس
radio ulnar
U
وابسته به زندبالاوزندپائین
ranine
U
وابسته به وزغ
solar
U
وابسته بخورشید
petrologic
U
وابسته به سنگ
army attache
U
وابسته نظامی
army attache
U
وابسته زمینی
pharisaic
U
وابسته به فریسی
preemptive
U
وابسته به پیشدستی
nasal
U
وابسته به بینی
presbyterial
U
وابسته به کشیش ها
materialistic
U
وابسته به مادیات
paralytic
U
وابسته به فلج
paralytics
U
وابسته به فلج
oratorical
U
وابسته به سخنرانی
generic
U
وابسته به تیره
focal
U
وابسته بکانون
planetary
U
وابسته به سیاره
social
U
وابسته بجامعه
subversion
U
وابسته به خرابکاری
landed
U
وابسته بزمین
connubial
U
وابسته به زناشویی
marines
U
وابسته به دریانوردی
marine
U
وابسته به دریانوردی
prefectoral
U
وابسته به اداری
prefectorial
U
وابسته به اداری
press attache
U
وابسته مطبوعاتی
preemptive
U
وابسته به حق شفعه
missions
U
وابسته به ماموریت
mission
U
وابسته به ماموریت
pessimistic
U
وابسته به بدبینی
predial or prae
U
وابسته به زمین
nasal
U
وابسته به منخرین
potamic
U
وابسته به رودها
naval
U
وابسته به کشتی
maritime
U
وابسته بدریانوردی
pocky
U
وابسته به ابله
plumbous
U
وابسته به سرب
emotive
U
وابسته به احساسات
aerological
U
وابسته بهواشناسی
aesculapian
U
وابسته به دارگونه طب
affiliated company
U
شرکت وابسته
provencal
U
وابسته بشهر
pistillary
U
وابسته به مادگی گل
piscatory
U
وابسته به صیدماهی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com