English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
go-go U وابسته به رقصگر موسیقی راک
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
go-go U وابسته به رقص با موسیقی راک
polytonal U وابسته به استفاده ازچند کلید یا چند لحن موسیقی در یک وهله
fugal U وابسته به قطعهای موسیقی که دران چند تن پشت سرهم دنباله اواز را میگیرند نوعی ماشین پشم خشک کن
baroque U وابسته به سبک معماری در قرن هیجدهم سبک بیقاعده وناموزون موسیقی
play by ear <idiom> U توانایی اجرای موسیقی تنها با گوش وبدون خواندن موسیقی
melody U مجموعه نتهای موسیقی که پایه موسیقی را تشکیل میدهد
melodies U مجموعه نتهای موسیقی که پایه موسیقی را تشکیل میدهد
to sight-read something U از روی ورقه [نت موسیقی] آلت موسیقی بازی کردن
MIDI Mapper U برنامه پشتیبانی شده با windows که به کاربران MIDI با تجربه امکان تغییر نحوه ارسال نت موسیقی به دستگاههای موسیقی به PC را بیان میکند
musicom U یک زبان برنامه نویسی تصنیفی که روش هایی برای تولید تصنیفهای موسیقی اصیل بعلاوه موسیقی ترکیبی ارائه میدهد
MIDI file U فایل ذخیره شده روی PC که حاوی نتهای موسیقی و اطلاعات صوتی است که توسط کارت وسط MIDI به قطعه موسیقی ارسال میشود
phallic U وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
olympian U اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
bureaucratic U وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
syzygial U وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
subglacial U وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
dialectological U وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
choral U وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
telepathic U وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
rectal U وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
puritanical U وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
vehicular U وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
lexicographic U وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
phylar U وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
sothic U وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
erotic U وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
monarchic U وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
kinetic U وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
supervisory U وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
cliquey U وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
cliquy U وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
frontal U وابسته به پیشانی وابسته بجلو
sister services U یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
lithic U وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
zygose U وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
ear for music U موسیقی
ragtime U در موسیقی
treble clef U موسیقی
music U موسیقی
treble staff U موسیقی
beat U ضربت موسیقی
pricks U نقطه نت موسیقی
noteless U غیر موسیقی
beats U ضربت موسیقی
noting U نت موسیقی نوشتن
notes U نت موسیقی نوشتن
note U نت موسیقی نوشتن
fortes U موسیقی بلند
forte U موسیقی بلند
boogieing U موسیقی بوگی
background sound U موسیقی پس زمینه
musicalness U ذوق موسیقی
music therapy U موسیقی درمانی
quire U گروه کر [موسیقی]
musical ability U توانش موسیقی
musical language U زبان موسیقی
musicality U برابری با موسیقی
musicology U موسیقی شناسی
musicality U ذوق موسیقی
musicologist U موسیقی شناس
background music U موسیقی پس زمینه
instrumentally U با الت موسیقی
ambient music U موسیقی پس زمینه
pricking U نقطه نت موسیقی
pricked U نقطه نت موسیقی
prick U نقطه نت موسیقی
musicalness U برابری با موسیقی
make music U موسیقی ساختن
play music U موسیقی ساختن
instructor of music U مشاق موسیقی
ambient music U موسیقی متن
background music U موسیقی متن
background sound U موسیقی متن
music synthesizer U ایجادکننده موسیقی
musical instrument U الت موسیقی
philharmonic U عاشق موسیقی
boleros U موسیقی بولرو
boogie U موسیقی راک
boogie U موسیقی بوگی
opus U قطعه موسیقی
opuses U قطعه موسیقی
boogied U موسیقی راک
concerto U قطعه موسیقی
concertos U قطعه موسیقی
musician U موسیقی دان
fa U چهارمین نت موسیقی
euterpe U الهه موسیقی
music halls U سالن موسیقی
musical instruments U الت موسیقی
devotion to music U دلبستگی به موسیقی
unvocal U بدون موسیقی
electronic music U موسیقی الکترونیکی
carillon U زنگهای موسیقی
ragtime U موسیقی ضربی
computer music U موسیقی کامپیوتری
musicians U موسیقی دان
music hall U سالن موسیقی
boogied U موسیقی بوگی
boogieing U موسیقی راک
boogies U موسیقی راک
subdominant U نت چهارم موسیقی
carillons U زنگهای موسیقی
discos U موسیقی دیسکو
disco U موسیقی دیسکو
jazz U موسیقی جاز
boogies U موسیقی بوگی
chamber music U موسیقی مجلسی
morphic U وابسته به شکل وابسته به شکل شناسی خواب الود
Neanderthal U وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
hermitical U وابسته به گوشه نشینی وابسته بزاهدهای گوشه نشین
duets U قطعه موسیقی یا اوازدونفری
Beautiful music ( weather ) . U موسیقی ( هوای ) قشنگ
bandsman U عضو دستهء موسیقی
bandsmen U عضو دستهء موسیقی
medleys U قطعه موسیقی مختلط
talent for musics U استعداد یا ذوق موسیقی
tablature U نوعی علائم موسیقی
musically U مطابق اصول موسیقی
banstand U محل دستهء موسیقی
plainsong U سرودمناجاتی و بدون موسیقی
medley U قطعه موسیقی مختلط
intermezzo U قطعه موسیقی کوتاه
duos U اواز یا موسیقی دونفری
duo U اواز یا موسیقی دونفری
chiming U ترتیب زنگهای موسیقی
gavote U موسیقی این رقص
gavotte U موسیقی این رقص
immusical U خارج ازقواعد موسیقی
percussion instrument U الات موسیقی ضربی
anvil U سندان [آلت موسیقی]
glockenspiel U نوعی الت موسیقی
soul music U موسیقی مذهبی سیاهپوستان
note U اهنگ صدا نت موسیقی
soundtrack U موسیقی ضبط شده
notes U اهنگ صدا نت موسیقی
noting U اهنگ صدا نت موسیقی
chimes U ترتیب زنگهای موسیقی
chimed U ترتیب زنگهای موسیقی
chime U ترتیب زنگهای موسیقی
tin pan alley U جماعت موسیقی دانان
symphony U قطعه طولانی موسیقی
symphonies U قطعه طولانی موسیقی
reed U الت موسیقی بادی
lyrical U غزلی موسیقی یا شعربزمی
dulcet U نوعی الت موسیقی
etude U قطعهء موسیقی کوتاه
duet U قطعه موسیقی یا اوازدونفری
euphonium U یکجورالت موسیقی بادی
stroke [guitar] U زدن [گیتار] [موسیقی]
postlude U قطعه موسیقی پایان
castanet U یک نوع الت موسیقی
soundtracks U موسیقی ضبط شده
marched U موسیقی نظامی یا مارش
to harp U چنگ زدن [موسیقی]
serenade U قطعه موسیقی عاشقانه
serenaded U قطعه موسیقی عاشقانه
serenades U قطعه موسیقی عاشقانه
serenading U قطعه موسیقی عاشقانه
to play [the] harp U چنگ زدن [موسیقی]
wind instruments U الات موسیقی بادی
wind instrument U الات موسیقی بادی
marches U موسیقی نظامی یا مارش
marching U موسیقی نظامی یا مارش
play U الت موسیقی نواختن
played U الت موسیقی نواختن
playing U الت موسیقی نواختن
plays U الت موسیقی نواختن
timpano U کوس [ساز موسیقی]
timpano U دهل [ساز موسیقی]
octave U نتهای هشتگانه موسیقی
kettledrums U کوسها [ساز موسیقی]
melody U صدای موسیقی نوا
melodies U صدای موسیقی نوا
timpani U تیمپانی ها [ساز موسیقی]
kettledrums U تیمپانی ها [ساز موسیقی]
timpani U دهل ها [ساز موسیقی]
kettledrums U دهل ها [ساز موسیقی]
band U دستهء موسیقی اتحاد
bands U دستهء موسیقی اتحاد
timpani U کوسها [ساز موسیقی]
march U موسیقی نظامی یا مارش
octaves U نتهای هشتگانه موسیقی
associate U وابسته وابسته کردن
associated U وابسته وابسته کردن
associates U وابسته وابسته کردن
associating U وابسته وابسته کردن
glee U ساز و نواز اسباب موسیقی
combos U دسته کوچک موسیقی جاز
sext U یک ششم نوعی الت موسیقی
combo U دسته کوچک موسیقی جاز
reed organ U یکنوع الت موسیقی بادی
fugue U نوعی الت بادی موسیقی
offbeat U قطعه موسیقی ناهماهنگ مغایر
fugues U نوعی الت بادی موسیقی
rhapsodies U قطعه موسیقی ممزوج و احساساتی
rhapsody U قطعه موسیقی ممزوج و احساساتی
He is a mediocre musician . U موسیقی دان پرمایه یی نیست
cithara U یکنوع الت موسیقی قدیمی
nocturne U قطعه موسیقی دل انگیزو رویایی
musical instrument digital interface U میانجی رقمی الات موسیقی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com