English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
paleocene U وابسته به دوره پالیوسین
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
holocene U وابسته به دوره زمین شناسی حاضر که ازپایان دوره پلیستوسن شروع میگردد
miocenic U وابسته به دوره سوم
miocene U وابسته به دوره سوم
preglacial U وابسته به پیش از دوره یخ
sexantenary U وابسته به عد د06 یا دوره 06ساله
millenial U وابسته به دوره هزار ساله
probationary U وابسته به دوره کاراموزی یاازمایشی
pre chellean U وابسته به اواخر دوره عصرحجر قدیم
protogenetic U وابسته به نخستین دوره نمویا پیدایش
protogenic U وابسته به نخستین دوره نمویا پیدایش
postexilic U وابسته به دوره بعد از اسارت یهود دربابل
preexilic U وابسته به قبل از دوره اسارت یهود در بابل
paleolithic U وابسته به دوره دوم عصر حجر قدیم یا کهنه سنگی
mesozoic U وابسته بدوره زمین شناسی بین " پرمیان " و " دوره سوم "
neozoic U وابسته بعهد زمین شناسی که از پایان دوره مسوزوئیک تا امروزه است
paleozoic U وابسته به عهدی از زمین شناسی که از اغازدوره کامبریان تا اوایل دوره پرمیان طول کشیده
premedical U دوره مقدماتی پزشکی وابسته به پیش پزشکی
cooling-off period U دوره رسیدگی دوره ارامش موقت برای حل مسالمت امیز اختلاف نظرات
cooling-off periods U دوره رسیدگی دوره ارامش موقت برای حل مسالمت امیز اختلاف نظرات
cooling off period U دوره رسیدگی دوره ارامش موقت برای حل مسالمت امیز اختلاف نظرات
interregnum U فاصله میان دوره یک سلطنت با دوره دیگر
interregnums U فاصله میان دوره یک سلطنت با دوره دیگر
interregna U فاصله میان دوره یک سلطنت با دوره دیگر
phallic U وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
colporteur U کتاب فروش دوره گرد فروشنده دوره گرد
light period U دوره تناوب روشنایی چراغ دریایی دوره تناوب روشن شدن فار دریایی
bureaucratic U وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
olympian U اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
syzygial U وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
production cycle U زمان یا دوره بافت یک فرش [این دوره از زمان طراحی یا نقشه کشی شروع شده و به بافت کامل فرش منتهی می شود.]
subglacial U وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
dialectological U وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
choral U وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
telepathic U وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
rectal U وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
puritanical U وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
sothic U وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
vehicular U وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
phylar U وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
lexicographic U وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
erotic U وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
monarchic U وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
supervisory U وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
cliquy U وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
cliquey U وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
kinetic U وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
sister services U یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
lithic U وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
frontal U وابسته به پیشانی وابسته بجلو
zygose U وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
Neanderthal U وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
hermitical U وابسته به گوشه نشینی وابسته بزاهدهای گوشه نشین
morphic U وابسته به شکل وابسته به شکل شناسی خواب الود
semifinal U مربوط به دوره نیمه نهایی دوره نیمه نهایی
associate U وابسته وابسته کردن
associated U وابسته وابسته کردن
associates U وابسته وابسته کردن
associating U وابسته وابسته کردن
epistemologycal U وابسته به معرفت شناسی وابسته به شناخت شناسی
physico chemical U وابسته به فیزیک و شیمی وابسته به شیمی فیزیکی
popliteal U وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
poplitaeal U وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
bordering U دوره
bordered U دوره
border U دوره
contemporaries U هم دوره
contemporary U هم دوره
instar U دوره
set U دوره
reviewal U دوره
careers U دوره
edge U دوره
edges U دوره
era U دوره
phases U دوره
phased U دوره
phase U دوره
he has run his race U دوره
eras U دوره
sets U دوره
setting up U دوره
Ice Age U دوره یخ
careering U دوره
periphery U دوره
to have ones fling U دوره
term U دوره
rhythm U دوره
perimeters U دوره
compass U دوره
rimless U بی دوره
stadia U دوره
perimeter U دوره
felloe U دوره
felly U دوره
termed U دوره
peripheries U دوره
pool U دوره
pools U دوره
terming U دوره
stadium U دوره
course U : دوره
coursed U : دوره
courses U : دوره
stadiums U دوره
epochs U دوره
period U دوره
sessions U دوره
session U دوره
one's d. U دوره
rhythms U دوره
career U دوره
rim U دوره
rims U دوره
cycles U دوره
epoch U دوره
circuit U دوره
circuits U دوره
pooled U دوره
careered U دوره
outlined U دوره
outlines U دوره
cycled U دوره
outlining U دوره
outline U دوره
cycle U دوره
periods U دوره
periodicity U دوره
stretch U خط ممتد دوره
infection period U دوره نهفتگی
induction period U دوره انگیزش
rimmed U دوره دار
the a of infancy U دوره بچگی
testing time U دوره ازمون
stretches U خط ممتد دوره
stretched U خط ممتد دوره
termtime U دوره تصدی
the iron age U دوره ستمگری
idle time U دوره عطالت
incunabula U نخستین دوره
period of vibratio U دوره ارتعاش
period of roll U دوره تناوب
pliocene U دوره پلیوسن
termtime U دوره تحصیلی
pedlary U دوره گردی
life cycle U دوره عمر
tempering cycle U دوره بازپخت
period of incubation U دوره نهفتگی
term of maintenance U دوره نگاهداری
life cycle U دوره زندگی
the iron age U دوره بی رحمی
the rim of a wheel U دوره چرخ
trivium U دوره نخستین
tournaments U یک دوره مسابقه
to serve apprenticeship U دوره شاگردی
trimester U دوره سه ماهه
action period U دوره کنش
advance course U دوره عالی
triennium U دوره سه ساله
advanced course U دوره عالی
transition period U دوره انتقال
transition period U دوره گذار
period of production U دوره تولید
tournament U یک دوره مسابقه
trochoid U دوره گرد
to run over U دوره کردن
latency period U دوره نهفتگی
latency U دوره کمون
pentad U دوره پنجساله
period of delivery U دوره تحویل
practice period U دوره تمرین
tip circle U دوره نوک
inning U یک دوره بازی
period of instrument U دوره سنجه
internship U دوره انترنی
period of office U دوره تصدی
cycled U دوره گردش
refersher course U دوره استثنایی
neonatal period U دوره نوزادی
cycles U دوره گردش
Ice Age U دوره یخبندان
senescence U دوره سالخوردگی
refersher course U دوره توجیهی
careered U دوره زندگی
career U دوره رسمی
career U دوره زندگی
meeting U یک دوره مسابقه
meetings U یک دوره مسابقه
oxidizing period U دوره احیاء
quadrentnium U دوره چهارساله
quadrennium U دوره چهارساله
oxidizing period U دوره اکسیداسیون
house-party U دوره خانگی
schooltime U دوره تحصیلی
innings U دوره تصدی
number of cycle U تعداد دوره ها
return perion U دوره تناوب
recurrence interval U دوره تناوب
refreshing course U دوره بازاموزی
careering U دوره زندگی
rest period U دوره استراحت
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com