Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
mythopoetic
U
وابسته به خلق اسطوره
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
myths
U
اسطوره
specimen
U
اسطوره
specimens
U
اسطوره
myth
U
اسطوره
mythus
U
اسطوره
mythological
U
اسطوره شناختی
demythologization
U
اسطوره زدایی
mythologist
U
اسطوره شناس
mythographer
U
اسطوره نویس
mythology
U
اسطوره شناسی
Yggdrasil
U
درختی اسطوره ای
mythology
U
اساطیر اسطوره شناسی
mythicize
U
بصورت افسانه یا اسطوره دراوردن
attribute
U
[نشان قدرت شخصیت های اسطوره ای مانند آپولو و ونوس]
phallic
U
وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
olympian
U
اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
syzygial
U
وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
bureaucratic
U
وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
dialectological
U
وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
telepathic
U
وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
subglacial
U
وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
choral
U
وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
puritanical
U
وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
vehicular
U
وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
phylar
U
وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
lexicographic
U
وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
rectal
U
وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
sothic
U
وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
monarchic
U
وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
cliquey
U
وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
cliquy
U
وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
supervisory
U
وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
erotic
U
وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
kinetic
U
وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
sister services
U
یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
lithic
U
وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
zygose
U
وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
frontal
U
وابسته به پیشانی وابسته بجلو
Cypress design
U
طرح درخت سرو
[سرو بعنوان اسطوره سرسبزی و سرافرازی و قامت بلند در اکثر طرح های ایران خصوصا فرش، جای خاص خود را داشته و عده ای طرح بته جقه را جلوه ای از درخت سرو دانسته اند.]
hermitical
U
وابسته به گوشه نشینی وابسته بزاهدهای گوشه نشین
Neanderthal
U
وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
morphic
U
وابسته به شکل وابسته به شکل شناسی خواب الود
associating
U
وابسته وابسته کردن
associate
U
وابسته وابسته کردن
associates
U
وابسته وابسته کردن
associated
U
وابسته وابسته کردن
poplitaeal
U
وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
physico chemical
U
وابسته به فیزیک و شیمی وابسته به شیمی فیزیکی
epistemologycal
U
وابسته به معرفت شناسی وابسته به شناخت شناسی
popliteal
U
وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
life cycle hypothesis
U
فرضیه درامد در طول عمر فرضیهای است که بر اساس ان مصرف وابسته به درامدهای پیش بینی شده درطول عمر میباشد . این فرضیه در مقابل فرضیه اولیه کینز قرار دارد که به موجب ان مصرف وابسته به درامد فصلی است .
related
U
وابسته
affiliate
U
وابسته
interdependent
U
وابسته
subordinating
U
وابسته
affiliated
U
وابسته
affiliates
U
وابسته
subordinates
U
وابسته
affiliating
U
وابسته
subordinated
U
وابسته
subordinate
U
وابسته
hanger on
U
وابسته
israelitish
U
وابسته به
attendants
U
وابسته
attendant
U
وابسته
pertaining
U
وابسته
cantabrigian
U
وابسته به
carpal
U
وابسته به مچ
syncop
U
وابسته به غش
pyretic
U
وابسته به تب
pyrexial
U
وابسته به تب
adjectives
U
وابسته
pyrexic
U
وابسته به تب
thereof=of that
U
وابسته به ان
elfin
U
وابسته به جن
dependants
U
وابسته
appurtenant
U
وابسته
riverrine
U
وابسته به
congenerous
U
وابسته
comprador
U
وابسته
dependant
U
وابسته
levitical
U
وابسته به
attache
U
وابسته
aquatic
U
وابسته به اب
cephalic
U
وابسته به سر
federate
U
وابسته
febile
U
وابسته به تب
plantar
U
وابسته به کف پا
sexual organs
U
وابسته به
belonging
U
وابسته ها
germane
U
وابسته
adjective
U
وابسته
dependent
U
وابسته
thereof
U
وابسته به ان
of kin
U
وابسته
akin
U
وابسته
pertianing
U
وابسته
federated
U
وابسته
federates
U
وابسته
attached
U
وابسته
elysian
U
وابسته به
relative
U
وابسته
commissarial
U
وابسته به
diphtheric
U
وابسته به
tuitionary
U
وابسته به
messianic
U
وابسته به
correspondent
U
وابسته
correspondents
U
وابسته
pertinent
U
وابسته
wedded
U
وابسته
monitorial
U
وابسته به
relevant
U
وابسته
contingent
U
وابسته
federating
U
وابسته
attributable
U
وابسته به
contingents
U
وابسته
sympathetics
U
پی یا عصب که وابسته به
syncretic
U
وابسته به همتایی
compunctious
U
وابسته به پشیمانی
chlorotic
U
وابسته به یرقان
diphtheritic
U
وابسته به خناق
dipteran
U
وابسته به دوبالان
cufic
U
وابسته به کوفه
stomatal
U
وابسته به دهان
dominical
U
وابسته بخداوند
cloistral
U
وابسته به صومعه
symphyseal
U
وابسته به همرویش
clitoric
U
وابسته به چوچوله
clitoral
U
وابسته به چوچوله
swinish
U
وابسته به خوک
stimulus bound
U
محرک- وابسته
dramaturgic
U
وابسته به فن نمایش
clerkly
U
وابسته به کشیش
soudanese
U
وابسته به soudan
supererogatory
U
وابسته به بس پردازی
tubuliferous
U
وابسته به استکانیان
communistic
U
وابسته بکمونیسم
cycloidal
U
وابسته به دایره
dependent variable
U
متغیر وابسته
stomatic
U
وابسته بدهان
subunits
U
یکانهای وابسته
corneal
U
وابسته به قرنیه
darky
U
وابسته به نژادسیاه
deathy
U
وابسته بمردن
congestive
U
وابسته به تراکم
dermatic
U
وابسته به زیرپوست
subordinate class
U
طبقه وابسته
device dependent
U
وابسته به دستگاه
sudanese
U
وابسته به سودان
dependant variable
U
متغیر وابسته
dioecious
U
وابسته به مگ س گیران
commercial attache
U
وابسته بازرگانی
commercial attache
U
وابسته تجارتی
commercial attache
U
وابسته تجاری
specie
U
وابسته بسکه
diametral
U
وابسته بقطر
cuticular
U
وابسته به پوست
cuttural attache
U
وابسته فرهنگی
diaconal
U
وابسته بشماس
deltaic
U
وابسته به دلتا
totemistic
U
وابسته به توتم
marine
U
وابسته به دریانوردی
maritime
U
وابسته بدریانوردی
naval
U
وابسته به کشتی
trigonometric
U
وابسته به مثلثات
trophic
U
وابسته بتغذیه
troy
U
وابسته به تروا
missions
U
وابسته به ماموریت
mission
U
وابسته به ماموریت
marines
U
وابسته به دریانوردی
connubial
U
وابسته به زناشویی
materialistic
U
وابسته به مادیات
degenerative
U
وابسته به انحطاط
pancreatic
U
وابسته به لوزالمعده
emotive
U
وابسته به احساسات
landed
U
وابسته بزمین
trachean
U
وابسته به نای
generic
U
وابسته به تیره
paralytics
U
وابسته به فلج
paralytic
U
وابسته به فلج
pessimistic
U
وابسته به بدبینی
nasal
U
وابسته به منخرین
nasal
U
وابسته به بینی
tutelary
U
وابسته بقیمومت
humans
U
وابسته بانسان
human
U
وابسته بانسان
ethnicity
U
وابسته به نژادشناسی
ethnic
U
وابسته به نژادشناسی
seminal
U
وابسته به منی
municipal
U
وابسته بشهرداری
scientific
U
وابسته بعلم
structural
U
وابسته به ساختمان
structural
U
وابسته به بنا
structurally
U
وابسته به ساختمان
tubulifloral
U
وابسته به استکانیان
oratorical
U
وابسته به سخنرانی
focal
U
وابسته بکانون
planetary
U
وابسته به سیاره
tussive
U
وابسته به سرفه
social
U
وابسته بجامعه
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com