English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
inulaceous U وابسته به جنس زنجبیل شامی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
inula U زنجبیل شامی
elf dock U زنجبیل شامی
inula U جنس زنجبیل شامی
elecampane U زنجبیل شامی راسن
inulin U ماده نشاستهای که ازریشه زنجبیل شامی وبرخی گیاهان مرکب می گیرند
water pepper U زنجبیل سگ
ginger U زنجبیل
preserved ginger U زنجبیل پرورده
ginger U زنجبیل زدن به تحریک کردن
damascene U شامی
swiss steak U شامی
girgerbread U نوعی نان شیرینی که زنجبیل دارد
alpha canis minoris U شعرای شامی
asatabacca U اسارون شامی
pitch resin U لبان شامی
daman U ونک شامی
precycon U شعرای شامی
hazelwort U ارسارون شامی
rose of sharon U بامیه شامی
ginger beer U نوشابه شیرین گاز داریکه زنجبیل دارد
gingersnap U نوعی نان شیرینی ترد زنجبیل دار
ginger beers U نوشابه شیرین گاز داریکه زنجبیل دارد
elf dock U شیرینی که اززنجبیل شامی سازند
corona borealis U کاسه یتیمان فکه اکلیل شامی
coronae borealis U کاسه یتیمان فکه اکلیل شامی
phallic U وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
syzygial U وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
olympian U اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
bureaucratic U وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
dialectological U وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
subglacial U وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
choral U وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
telepathic U وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
puritanical U وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
vehicular U وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
phylar U وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
lexicographic U وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
sothic U وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
rectal U وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
kinetic U وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
erotic U وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
cliquy U وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
monarchic U وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
supervisory U وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
cliquey U وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
zygose U وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
frontal U وابسته به پیشانی وابسته بجلو
lithic U وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
sister services U یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
hermitical U وابسته به گوشه نشینی وابسته بزاهدهای گوشه نشین
morphic U وابسته به شکل وابسته به شکل شناسی خواب الود
Neanderthal U وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
associated U وابسته وابسته کردن
associate U وابسته وابسته کردن
associating U وابسته وابسته کردن
associates U وابسته وابسته کردن
popliteal U وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
epistemologycal U وابسته به معرفت شناسی وابسته به شناخت شناسی
poplitaeal U وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
physico chemical U وابسته به فیزیک و شیمی وابسته به شیمی فیزیکی
life cycle hypothesis U فرضیه درامد در طول عمر فرضیهای است که بر اساس ان مصرف وابسته به درامدهای پیش بینی شده درطول عمر میباشد . این فرضیه در مقابل فرضیه اولیه کینز قرار دارد که به موجب ان مصرف وابسته به درامد فصلی است .
appurtenant U وابسته
hanger on U وابسته
subordinate U وابسته
subordinates U وابسته
subordinating U وابسته
subordinated U وابسته
attache U وابسته
attendants U وابسته
pertaining U وابسته
syncop U وابسته به غش
cephalic U وابسته به سر
attendant U وابسته
commissarial U وابسته به
pyretic U وابسته به تب
pyrexial U وابسته به تب
comprador U وابسته
congenerous U وابسته
israelitish U وابسته به
thereof=of that U وابسته به ان
levitical U وابسته به
aquatic U وابسته به اب
cantabrigian U وابسته به
dependant U وابسته
dependants U وابسته
carpal U وابسته به مچ
elfin U وابسته به جن
pyrexic U وابسته به تب
of kin U وابسته
pertianing U وابسته
elysian U وابسته به
federate U وابسته
akin U وابسته
federated U وابسته
federates U وابسته
messianic U وابسته به
adjectives U وابسته
dependent U وابسته
thereof U وابسته به ان
plantar U وابسته به کف پا
riverrine U وابسته به
diphtheric U وابسته به
germane U وابسته
belonging U وابسته ها
febile U وابسته به تب
relative U وابسته
sexual organs U وابسته به
tuitionary U وابسته به
adjective U وابسته
monitorial U وابسته به
related U وابسته
contingents U وابسته
affiliate U وابسته
affiliated U وابسته
correspondent U وابسته
affiliates U وابسته
affiliating U وابسته
interdependent U وابسته
contingent U وابسته
correspondents U وابسته
pertinent U وابسته
attached U وابسته
federating U وابسته
attributable U وابسته به
wedded U وابسته
relevant U وابسته
sorcerous U وابسته به جادوگری
stomatal U وابسته به دهان
soudanese U وابسته به soudan
supererogatory U وابسته به بس پردازی
subunits U یکانهای وابسته
dramaturgic U وابسته به فن نمایش
sudanese U وابسته به سودان
commercial attache U وابسته تجاری
commercial attache U وابسته تجارتی
communistic U وابسته بکمونیسم
diametral U وابسته بقطر
commercial attache U وابسته بازرگانی
eleemosynary U وابسته به صدقه
eleemosinary U وابسته به صدقه
dominical U وابسته بخداوند
dependent variable U متغیر وابسته
stimulus bound U محرک- وابسته
dependant variable U متغیر وابسته
cufic U وابسته به کوفه
cuticular U وابسته به پوست
deltaic U وابسته به دلتا
deathy U وابسته بمردن
cuttural attache U وابسته فرهنگی
cycloidal U وابسته به دایره
dermatic U وابسته به زیرپوست
device dependent U وابسته به دستگاه
diaconal U وابسته بشماس
compunctious U وابسته به پشیمانی
dipteran U وابسته به دوبالان
diphtheritic U وابسته به خناق
congestive U وابسته به تراکم
dioecious U وابسته به مگ س گیران
subordinate class U طبقه وابسته
specie U وابسته بسکه
corneal U وابسته به قرنیه
pessimistic U وابسته به بدبینی
stomatic U وابسته بدهان
darky U وابسته به نژادسیاه
air attache U وابسته هوایی
trachean U وابسته به نای
paralytics U وابسته به فلج
paralytic U وابسته به فلج
materialistic U وابسته به مادیات
connubial U وابسته به زناشویی
marines U وابسته به دریانوردی
marine U وابسته به دریانوردی
maritime U وابسته بدریانوردی
naval U وابسته به کشتی
generic U وابسته به تیره
totemistic U وابسته به توتم
landed U وابسته بزمین
affiliated company U شرکت وابسته
aesculapian U وابسته به دارگونه طب
aerological U وابسته بهواشناسی
adipic U وابسته به چربی
acoustical U وابسته به شنوایی
degenerative U وابسته به انحطاط
pancreatic U وابسته به لوزالمعده
emotive U وابسته به احساسات
totemic U وابسته به توتم
trigonometric U وابسته به مثلثات
missions U وابسته به ماموریت
mission U وابسته به ماموریت
structural U وابسته به بنا
structural U وابسته به ساختمان
humans U وابسته بانسان
human U وابسته بانسان
ethnicity U وابسته به نژادشناسی
ethnic U وابسته به نژادشناسی
tussive U وابسته به سرفه
tutelary U وابسته بقیمومت
seminal U وابسته به منی
structurally U وابسته به ساختمان
structurally U وابسته به بنا
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com