Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
feudal
U
وابسته به تیول فئودال
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
seigniorial
U
وابسته بصاحب تیول
feudal
U
فئودال
feudal class
U
طبقه فئودال
seigneur
U
سنیور فئودال
vassalage
U
تیول
feu
U
تیول
fiet
U
تیول
feudality
U
تیول
fief
U
تیول
fiefs
U
تیول
feudalism
U
تیول گرایی
liege
U
صاحب تیول
enfeoff
U
تیول بخشیدن
feoffee
U
تیول دار
seignior
U
صاحب تیول
feoffer
U
تیول بخش
feoffment
U
واگذاری تیول
feoffee
U
گیرنده تیول
feoffment
U
سندواگذاری تیول
feoffor
U
تیول بخش
feudal
U
تیول گرای
feudary
U
صاحب تیول
infeudation
U
واگذاری به تیول
feudatory
U
صاحب تیول
feudatory
U
تابع شرایط تیول
mansion house
U
خانه صاحب تیول
lord paramount
U
صاحب تیول عمده
manor house
U
خانه ارباب یا صاحب تیول
manor houses
U
خانه ارباب یا صاحب تیول
feudally
U
به ترتیب ملوک الطوایف بطور تیول
quitrent
U
اجازه مقطوع تیولدارجز به صاحب تیول
seignorage
U
حق الضرب حق ویژه ارباب صاحب تیول
seigniorage
U
حق الضرب حق ویژه ارباب صاحب تیول
feudalization
U
عمل ملوک الطوایفی کردن تبدیل به تیول
vassal
U
رعیتی که در ملک مورد تیول کار میکند
vassals
U
رعیتی که در ملک مورد تیول کار میکند
leet
U
دادگاهی که تیول داران سالی یا ششماه یکبار برپا می کردند
subinfeudate
U
اعطای اراضی تیول از طرف امیری به امیردیگری برای بیعت با او
sergeanty
U
انجام خدمات مختلف در دوره ملوک الطوایفی برای تملک تیول
phallic
U
وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
copyhold
U
تصرف زمین بموجب رونوشت صورتی که درمحکمه ارباب تیول تنظیم میش
syzygial
U
وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
olympian
U
اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
bureaucratic
U
وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
telepathic
U
وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
subglacial
U
وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
dialectological
U
وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
choral
U
وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
sothic
U
وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
puritanical
U
وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
vehicular
U
وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
rectal
U
وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
phylar
U
وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
lexicographic
U
وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
kinetic
U
وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
erotic
U
وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
cliquy
U
وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
supervisory
U
وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
cliquey
U
وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
monarchic
U
وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
zygose
U
وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
lithic
U
وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
frontal
U
وابسته به پیشانی وابسته بجلو
sister services
U
یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
Neanderthal
U
وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
morphic
U
وابسته به شکل وابسته به شکل شناسی خواب الود
hermitical
U
وابسته به گوشه نشینی وابسته بزاهدهای گوشه نشین
associating
U
وابسته وابسته کردن
associates
U
وابسته وابسته کردن
associated
U
وابسته وابسته کردن
associate
U
وابسته وابسته کردن
poplitaeal
U
وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
epistemologycal
U
وابسته به معرفت شناسی وابسته به شناخت شناسی
physico chemical
U
وابسته به فیزیک و شیمی وابسته به شیمی فیزیکی
popliteal
U
وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
life cycle hypothesis
U
فرضیه درامد در طول عمر فرضیهای است که بر اساس ان مصرف وابسته به درامدهای پیش بینی شده درطول عمر میباشد . این فرضیه در مقابل فرضیه اولیه کینز قرار دارد که به موجب ان مصرف وابسته به درامد فصلی است .
congenerous
U
وابسته
plantar
U
وابسته به کف پا
levitical
U
وابسته به
aquatic
U
وابسته به اب
attendant
U
وابسته
attendants
U
وابسته
comprador
U
وابسته
commissarial
U
وابسته به
relative
U
وابسته
monitorial
U
وابسته به
attached
U
وابسته
pertianing
U
وابسته
pyrexic
U
وابسته به تب
pyrexial
U
وابسته به تب
pyretic
U
وابسته به تب
dependant
U
وابسته
dependants
U
وابسته
dependent
U
وابسته
diphtheric
U
وابسته به
pertaining
U
وابسته
affiliating
U
وابسته
thereof
U
وابسته به ان
cantabrigian
U
وابسته به
hanger on
U
وابسته
attributable
U
وابسته به
wedded
U
وابسته
federating
U
وابسته
federates
U
وابسته
federated
U
وابسته
akin
U
وابسته
adjective
U
وابسته
affiliates
U
وابسته
affiliated
U
وابسته
affiliate
U
وابسته
related
U
وابسته
appurtenant
U
وابسته
carpal
U
وابسته به مچ
pertinent
U
وابسته
interdependent
U
وابسته
cephalic
U
وابسته به سر
attache
U
وابسته
federate
U
وابسته
israelitish
U
وابسته به
belonging
U
وابسته ها
tuitionary
U
وابسته به
contingents
U
وابسته
subordinated
U
وابسته
contingent
U
وابسته
thereof=of that
U
وابسته به ان
subordinates
U
وابسته
febile
U
وابسته به تب
subordinate
U
وابسته
correspondent
U
وابسته
syncop
U
وابسته به غش
sexual organs
U
وابسته به
correspondents
U
وابسته
riverrine
U
وابسته به
messianic
U
وابسته به
adjectives
U
وابسته
of kin
U
وابسته
elysian
U
وابسته به
germane
U
وابسته
subordinating
U
وابسته
elfin
U
وابسته به جن
relevant
U
وابسته
associated company
U
شرکت وابسته
mythologic
U
وابسته به اساطیر
army attache
U
وابسته نظامی
missions
U
وابسته به ماموریت
army attache
U
وابسته زمینی
homicidal
U
وابسته به ادمکشی
psychiatric
U
وابسته به روانپزشکی
oleic
U
وابسته بروغن
olfactive
U
وابسته به بویایی
menstrual
U
وابسته به قاعده گی
structural
U
وابسته به بنا
tetanal
U
وابسته به کزاز
porcine
U
وابسته بخوک
archimedean
U
وابسته به ارشمیدس
terpsichorean
U
وابسته به رقص
therof
U
وابسته بان
nassal
U
وابسته به بینی
onomastic
U
وابسته به اسم
paschal
U
وابسته به عیررستاخیزمسیح
texas
U
وابسته به تکزاس
astronautical
U
وابسته به فضانوردان
myelogenous
U
وابسته بمغزاستخوان
auricular
U
وابسته بشنوایی
planetary
U
وابسته به سیاره
avian
U
وابسته به مرغان
focal
U
وابسته بکانون
monotheistic
U
وابسته به توحید
discos
U
وابسته به دیسکو
bacchanal
U
وابسته به باکوس
oratorical
U
وابسته به سخنرانی
nasal
U
وابسته به بینی
theosophical
U
وابسته به عرفان
deathy
U
وابسته بمردن
patrimonial
U
وابسته میراث
photographic
U
وابسته به عکاسی
auditive
U
وابسته به شنوایی
mission
U
وابسته به ماموریت
attache
U
وابسته نظامی
pessimistic
U
وابسته به بدبینی
naval attache
U
وابسته دریایی
nasal
U
وابسته به منخرین
structurally
U
وابسته به بنا
passerine
U
وابسته به گنجشک
subversion
U
وابسته به خرابکاری
nasolabial
U
وابسته به لب و بینی
social
U
وابسته بجامعه
solar
U
وابسته بخورشید
ornithic
U
وابسته به مرغان
disco
U
وابسته به دیسکو
structural
U
وابسته به ساختمان
orthopedic
U
وابسته به استخوانپزشکی
maritime
U
وابسته بدریانوردی
outer directed
U
برون وابسته
emotive
U
وابسته به احساسات
pancreatic
U
وابسته به لوزالمعده
ovular
U
وابسته به تخمک
degenerative
U
وابسته به انحطاط
non self maintained discharge
U
تخلیه وابسته
nomological
U
وابسته به قانون
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com