Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
auto-immune
U
وابسته به تولید پادتنهای مضر
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
polyvalent
U
دارای پادگن ها یا پادتنهای گوناگون
fixed costs
U
هزینههای که وابسته به حجم تولید نمیباشد
hydroelectric
U
وابسته به تولید نیروی برق بوسیله اب یا بخار
clonal
U
وابسته به تولید مثل یا ابستنی غیر جنسی
genetic
U
وابسته به پیدایش یا اصل هر چیز مربوط به تولید و وراثت
capacity cost
U
هزینه تولید وقتی که واحدتولید کننده حداکثر فرفیت خودرا برای تولید به کار برد هزینه تولید با حداکثر فرفیت
pilot line operation
U
کار تولید حداقل کالاهای نظامی فقط به منظور حفظ سیستم تولید
embryophyte
U
گیاهی که تولید گیاهک تخم زانموده و درنتیجه تولید بافتهای اوندی مینماید
component
U
1-قطعهای که وارد آخرین تولید میشود 2-وسیله اکترونیک که یک سیگنال الکتریکی تولید میکند
components
U
1-قطعهای که وارد آخرین تولید میشود 2-وسیله اکترونیک که یک سیگنال الکتریکی تولید میکند
producer's goods
U
هرچیزی که تولید کننده یا صاحب کارخانه در جهت تولید جنس دیگری ازان استفاده کند
seconds
U
مجوز دادن به تولیدکننده برای تولید یک قطعه الکترونیکی وقتی که گنجایش تولید درحد نیاز نیست
second
U
مجوز دادن به تولیدکننده برای تولید یک قطعه الکترونیکی وقتی که گنجایش تولید درحد نیاز نیست
seconding
U
مجوز دادن به تولیدکننده برای تولید یک قطعه الکترونیکی وقتی که گنجایش تولید درحد نیاز نیست
seconded
U
مجوز دادن به تولیدکننده برای تولید یک قطعه الکترونیکی وقتی که گنجایش تولید درحد نیاز نیست
euler theorem
U
در صورتی که تابع تولید همگن درجه یک باشد بر اساس قضیه اولر کل تولید مساوی مجموع پرداختی ها به عوامل تولیدمیباشد
production overheads
U
هزینههای بالاسری تولید هزینههای سربار تولید هزینههای غیرمستقیم تولید
increasing cost industry
U
حالتی است که چند موسسه به صنعت خاصی بپردازند ودر نتیجه محدودیت عوامل تولید و کمبود انها هزینه تولید بالا رود
phallic
U
وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
planar
U
روش تولید مدارهای مجتمع بار اعمال مواد شیمیایی به یک قطعه سیلیکن برای تولید قطعه متفاوت
derived demand
U
تقاضابرای یک عامل تولید که خوداز تقاضا برای کالایی که ان عامل تولید در ان بکار میرودناشی میشود .
cost fraction
U
نتیجه مستقیم هزینههای مستقیم تولید یا خدمت به تعداد واحدهای تولید شده یاکمیت خدمات
declassified cost
U
هزینه کالای تولید شده که دران سهم هر یک از عوامل تولید مشخص شده باشد
oem
U
شرکتی ه قط عاتی تولید میکند که بخشهای اصلی را تولید کنندههای دیگر ساخته اند و محصول را برای کاربر خاص ایجاد میکند
matrixes
U
چاپگری که حروف توسط مجموعهای از نقاط کنار هم تولید می شوند و صفحه را خط به خط تولید می کنند. این چاپگر برای چاپ با ریبون یا thermal یا چاپ الکترواستاتیک به کار می رود
matrix
U
چاپگری که حروف توسط مجموعهای از نقاط کنار هم تولید می شوند و صفحه را خط به خط تولید می کنند. این چاپگر برای چاپ با ریبون یا thermal یا چاپ الکترواستاتیک به کار می رود
bureaucratic
U
وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
olympian
U
اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
syzygial
U
وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
telepathic
U
وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
dialectological
U
وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
choral
U
وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
subglacial
U
وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
acceleration principle
U
یعنی سرمایه گذاری مساوی است باحاصلضرب ضریب شتاب میزان سرمایه گذاری لازم برای افزایش یک واحد تولید در تغییرات در تولید
rectal
U
وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
phylar
U
وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
vehicular
U
وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
puritanical
U
وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
lexicographic
U
وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
sothic
U
وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
spermary
U
غده تولید کننده منی محل تولید منی
cliquy
U
وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
cliquey
U
وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
monarchic
U
وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
supervisory
U
وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
erotic
U
وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
kinetic
U
وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
family
U
محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
families
U
محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
mixed capitalism
U
نظام اقتصادی که در ان بیشتروسایل و ابزار تولید درمالکیت خصوصی قرار داشته و بازار چگونگی تعیین قیمت و تولید را به عهده دارد ولی با وجود این دولت نیز ازطریق سیاستهای پولی مالی و قوانین مختلف درفعالیتهای اقتصادی تاثیرمیگذارد
fullest
U
مدار تفریق دودویی که اختلاف دو ورودی را تولید میکند و یک رقم نقلی ورودی می پذیرد و در صورت لزوم رقم ثقلی خروجی تولید میکند
full
U
مدار تفریق دودویی که اختلاف دو ورودی را تولید میکند و یک رقم نقلی ورودی می پذیرد و در صورت لزوم رقم ثقلی خروجی تولید میکند
gnp gap
U
شکاف تولید ناخالص ملی اختلاف بین تولید ناخالص ملی واقعی وتولیدناخالص ملی بالقوه
frontal
U
وابسته به پیشانی وابسته بجلو
zygose
U
وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
lithic
U
وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
sister services
U
یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
half
U
جمع کننده دودویی که میتواند نتیجه جمع دو ورودی را تولید کند. و رقم نقل خروجی تولید میکند ولی نمیتواند رقم نقل ورودی بپذیرد
producers burden of tax
U
بار مالیات تولید کنندگان سهم تولید کنندگان از مالیات
Neanderthal
U
وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
hermitical
U
وابسته به گوشه نشینی وابسته بزاهدهای گوشه نشین
morphic
U
وابسته به شکل وابسته به شکل شناسی خواب الود
associated
U
وابسته وابسته کردن
associate
U
وابسته وابسته کردن
associates
U
وابسته وابسته کردن
associating
U
وابسته وابسته کردن
epistemologycal
U
وابسته به معرفت شناسی وابسته به شناخت شناسی
popliteal
U
وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
poplitaeal
U
وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
physico chemical
U
وابسته به فیزیک و شیمی وابسته به شیمی فیزیکی
life cycle hypothesis
U
فرضیه درامد در طول عمر فرضیهای است که بر اساس ان مصرف وابسته به درامدهای پیش بینی شده درطول عمر میباشد . این فرضیه در مقابل فرضیه اولیه کینز قرار دارد که به موجب ان مصرف وابسته به درامد فصلی است .
manufactures
U
تولید
product
U
تولید
manufactured
U
تولید
generations
U
تولید
low productivity
U
تولید کم
turn out
U
تولید
productions
U
تولید
fabrication
U
تولید
assembly
U
تولید
production
U
تولید
genesis
U
تولید
progeniture
U
تولید
total output
U
تولید کل
articulation
U
تولید
production technique
U
فن تولید
production rule
U
تولید
production line
U
خط تولید
production lines
U
خط تولید
outputs
U
تولید
output
U
تولید
manufacture
U
تولید
assembly lines
U
خط تولید
total product
U
تولید کل
products
U
تولید
assembly line
U
خط تولید
aggregate output
U
تولید کل
generation
U
تولید
produces
U
تولید کردن
productive
U
تولید کننده
produced
U
تولید کردن
marginal output
U
تولید نهائی
pilot production
U
تولید نمونه
producing
U
گنجایش تولید
surplus production
U
تولید اضافی
factory
U
مرکز تولید
fetch up
U
تولید کردن
factories
U
مرکز تولید
surplus production
U
مازاد تولید
surplus production
U
فزونی تولید
mass production
U
تولید بمقدارزیاد
mass production
U
تولید ماشینی
suppuration
U
تولید جراحت
production process
U
فرایند تولید
fabrics
U
محصول تولید
full production
U
تولید در حداکثرفرفیت
jamming
U
تولید پارازیت
full production
U
تولید کامل
fabric
U
محصول تولید
forces of production
U
نیروهای تولید
flow of production
U
گردش تولید
flow of production
U
جریان تولید
begotten
U
تولید کرده
manufacturing cost
U
هزینه تولید
manufacturer
U
تولید کننده
production
U
تولید محصول
productions
U
تولید محصول
production program
U
برنامه تولید
turn out
U
تولید کردن
production programme
U
برنامه تولید
production routine
U
روال تولید
production account
U
حساب تولید
production capacity
U
فرفیت تولید
production coefficient
U
ضریب تولید
production control
U
کنترل تولید
productions
U
تولید دستهای
production cost
U
هزینه تولید
production efficiency
U
کارائی تولید
production efficiency
U
کارائی در تولید
production process
U
جریان تولید
productions
U
تولید کردن
production period
U
دوره تولید
production
U
تولید کردن
production
U
تولید دستهای
producible
U
قابل تولید
incendiarism
U
تولید حریق
generations
U
تولید کردن
generations
U
تولید نیرو
generation
U
تولید کردن
generation
U
تولید نیرو
production index
U
شاخص تولید
production management
U
مدیریت تولید
inbreed
U
تولید کردن
procreation
U
تولید مثل
production method
U
روش تولید
production part
U
بخش تولید
production facility
U
سهولت تولید
production frontier
U
مرز تولید
reporduce
U
تولید مجدد
report generation
U
تولید گزارش
reproductivity
U
استعداد تولید
generation of oscillations
U
تولید نوسان
generation of current
U
تولید جریان
production engineer
U
مهندس تولید
generating tool
U
ابزار تولید
scale of production
U
مقیاس تولید
generable
U
قابل تولید
gas generation
U
تولید گاز
gas making
U
تولید گاز
produce
U
تولید کردن
relations of production
U
رابطه تولید
regeneracy
U
تولید مجدد
potential output
U
تولید بالقوه
production function
U
تابع تولید
production gap
U
شکاف تولید
production time
U
زمان تولید
productive capacity
U
فرفیت تولید
progenitive
U
تولید کننده
ingenerate
U
تولید کردن
ingot production
U
تولید شمش
homogenesis
U
تولید مثل
labor intensive production
U
تولید کاربر
home country
U
محل تولید
pyogenesis
U
تولید چرک
power of production
U
نیروی تولید
rate of output
U
نرخ تولید
rate of output
U
میزان تولید
manufacturers
U
تولید کننده
branches of production
U
رشتههای تولید
aggradation of permafrost
U
تولید مه شبنم
manufactures
U
تولید کردن
manufactured
U
تولید کردن
manufacture
U
تولید کردن
overproduction
U
تولید مازاد
national product
U
تولید ملی
period of production
U
دوره تولید
national output
U
تولید ملی
means of production
U
ابزار تولید
aggregate production function
U
تابع تولید کل
cost of production
U
هزینه تولید
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com