Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
truncal
U
وابسته به تنه انسان یا درخت
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
Neanderthal
U
وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
hu man
U
وابسته ب ه انسان بشری
neoanthropic
U
وابسته به انسان جدید
theophanic
U
وابسته به تجلی خدا به انسان
anthropometric
U
وابسته به مبحث اندازه گیری بدن انسان
quercine
U
وابسته به درخت بلوط
service
U
درخت سنجد وابسته بخدمت
serviced
U
درخت سنجد وابسته بخدمت
cacuminal
U
وابسته به نوک وانتهای درخت
Manx
U
وابسته به جزیره انسان لهجهای که در جزیره نامبرده بدان سخن میگویند
tree of life
U
درخت زندگی
[این نگاره بگونه های مختلف در فرش های مناطق مختلف بکار رفته و جلوه ای از حیات انسان را تداعی می کند.]
anthrop
U
پیشوند بمعانی > انسان < و > جنس انسان <
anthropo
U
پیشوند بمعانی >انسان < و > جنس انسان <
artificial intelligence
U
طراحی برنامههای کامپیوتری که ازهوش انسان و توابع تصمیم گیری تقلید میکند و ارائه کننده دلایل پایه و خصوصیات انسان است
intelligence
U
طراحی برنامههای کامپیوتری که ازهوش انسان و توابع تصمیم گیری تقلید میکند و ارائه کننده دلایل پایه و خصوصیات انسان است
id
U
مجموع تمایلات انسان که نفس یا شخصیت انسان و تمایلات شهوانی وجنسی ازان ناشی میشود
anthropography
U
علم ساختمان بدن انسان رشتهای از علم انسان شناسی که درباره تاثیراوضاع جغرافیایی بر روی نژادها صحبت میکند
feelings indigenous to man
U
احساسات طبیعی انسان احساساتی که در انسان بومی یا طبیعی هستند
rootery
U
توده ریشه وکنده درخت درباغها که درخت روی ان میکارند
papaw
U
درخت پاپااو یا درخت نخل امریکای جنوبی
ceiba
U
درخت گل ابریشم گرمسیری درخت پنبه هندی
underbrush
U
درخت کوچک روینده درزیر درخت
myrica
U
درخت شیشعان درخت موم
phallic
U
وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
gambier
U
درخت کاد هندی درخت کاد اصفر
gambir
U
درخت کاد هندی درخت کاد اصفر
bureaucratic
U
وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
olympian
U
اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
syzygial
U
وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
telepathic
U
وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
subglacial
U
وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
choral
U
وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
dialectological
U
وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
Cypress design
U
طرح درخت سرو
[سرو بعنوان اسطوره سرسبزی و سرافرازی و قامت بلند در اکثر طرح های ایران خصوصا فرش، جای خاص خود را داشته و عده ای طرح بته جقه را جلوه ای از درخت سرو دانسته اند.]
lexicographic
U
وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
vehicular
U
وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
puritanical
U
وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
phylar
U
وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
rectal
U
وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
sothic
U
وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
kinetic
U
وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
monarchic
U
وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
supervisory
U
وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
cliquey
U
وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
cliquy
U
وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
erotic
U
وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
lithic
U
وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
zygose
U
وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
sister services
U
یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
frontal
U
وابسته به پیشانی وابسته بجلو
man
U
انسان
mans
U
انسان
homosapiens
U
انسان
human beings
U
انسان
homo
U
انسان
mortal
U
انسان
human being
U
انسان
mortals
U
انسان
in human shape
U
انسان
loard of creation
U
انسان
humanitarian
U
انسان گرایانه
misanthropy
U
انسان بیزاری
humanly
U
مثل انسان
homo faber
U
انسان ابزارساز
humanist
U
انسان گرا
egalitarian
U
طرفدارتساوی انسان
misanthrope
U
انسان گریز
primitive
U
انسان اولیه
The human body
U
بدن انسان
misanthropes
U
انسان گریز
homo economicus
U
انسان اقتصادی
the outward man
U
انسان فاهر
mankind
U
نوع انسان
anthropoids
U
انسان نما
anthropophobia
U
انسان هراسی
manward
U
بطرف انسان
anthropoid
U
انسان نما
infrahuman
U
پایین تر از انسان
human nature
U
طبیعت انسان
rump
U
کفل انسان
rumps
U
کفل انسان
anthropoid
U
شبه انسان
infrahuman
U
مادون انسان
anthropoids
U
شبه انسان
brisket
U
سینه انسان
economic man
U
انسان اقتصادی
marginal man
U
انسان حاشیهای
homo politicus
U
انسان اجتماعی
eudemonology
U
گفتاردرسعادت انسان
anthropocentrism
U
انسان محوری
anthropomorphism
U
انسان انگاری
homosapiens
U
نوع انسان
humansit
U
انسان دوست
palm
U
کف دست انسان
anthropologist
U
انسان شناس
anthropomorphic
U
شبیه انسان
superhuman
U
برتر از انسان
godman
U
انسان خداوار
voices
U
صدای انسان
humanoid
U
شبیه انسان
dewlaps
U
غبغب انسان
dewlap
U
غبغب انسان
heidelberg man
U
انسان هایدلبرگ
anthropology
U
انسان شناسی
humankind
U
نوع انسان
palms
U
کف دست انسان
human movement
U
حرکت انسان
hominid
U
جنس انسان
atomy
U
اسکلت انسان
humanoids
U
شبیه انسان
cannibalism
U
ادمخواری انسان
kindlity
U
انسان وار
bod
U
بدن انسان
subhuman
U
مادون انسان
voicing
U
صدای انسان
voice
U
صدای انسان
bods
U
بدن انسان
pithecanthrope
U
انسان میمونی
prehuman
U
پیش از پیدایش انسان
trunk
U
خرطوم بینی انسان
superman
U
موجود مافوق انسان
anthropometry
U
انسان سنجی جسمانی
supermen
U
موجود مافوق انسان
neoanthropic
U
شبیه انسان جدید
anthropology
U
علم انسان شناسی
pre adamite
U
انسان پیش از ادم
kindlily
U
بطورملایم انسان وار
cultural anthropology
U
انسان شناسی فرهنگی
homo sapiens
U
انسان اندیشه ورز
buffs
U
جلا پوست انسان
voice
U
صدای سخنرانی انسان
voices
U
صدای سخنرانی انسان
humankind
U
بشریت نژاد انسان
man-made
U
ساخته دست انسان
voicing
U
صدای سخنرانی انسان
man-made
U
مصنوع انسان انسانی
aped
U
میمون انسان نما
man made
U
مصنوع انسان انسانی
anthropomorphic
U
دارای شکل انسان
hypomorph
U
انسان سرگرد وپاکوتاه
buff
U
جلا پوست انسان
feces
U
مدفوع انسان وحیوان
foliate mask
U
صورت مجسمه انسان
varment
U
انسان یاحیوان مزاحم
varmint
U
انسان یاحیوان مزاحم
ape
U
میمون انسان نما
apes
U
میمون انسان نما
aping
U
میمون انسان نما
trunks
U
خرطوم بینی انسان
equalitarian
U
طرفدار تساوی انسان
man made
U
ساخته دست انسان
misanthropic
U
مربوط به انسان گریزی
theophany
U
تجلی خدا به انسان
ethos
U
صفات وشخصیت انسان
manxman
U
اهل جزیره انسان
man trap
U
دام برای انسان
man of mould
U
انسان خاکی یا فانی
physical anthropology
U
انسان شناسی جسمانی
theophany
U
فهور خدابه انسان
humanism
U
مکتب اصالت انسان
homosapiens
U
نام علمی انسان
automaton
U
ماشینی که کارهای انسان را میکند
anthropophagous
U
تغذیه کننده از گوشت انسان
crutches
U
محل انشعاب بدن انسان
as memory serves
U
هر وقت بیاد انسان بیاید
anthropogenic
U
مربوط به پیدایش و تکامل انسان
hu man
U
دارای خوی انسانی انسان
gorilla
U
بزرگترین میمون شبیه انسان
gorillas
U
بزرگترین میمون شبیه انسان
man eater
U
جانوری که انسان را میخورد ادمخوار
man-eater
U
جانوری که انسان را میخورد ادمخوار
man-eaters
U
جانوری که انسان را میخورد ادمخوار
pithecanthrope
U
برزخ میان انسان و میمون
crutch
U
محل انشعاب بدن انسان
ash
U
بقایای جسد انسان پس از مرگ
automatons
U
ماشینی که کارهای انسان را میکند
polygenesis
U
پیدایش انسان ازنژادهاومبادی مختلف
anthropology
U
مبحث روابط انسان با خدا
non human
U
غیر متعلق به نژاد انسان
humanization
U
انسان پروری متمدن سازی
non-human
U
غیر متعلق به نژاد انسان
superhuman
U
ابر انسان فوق بشری
kinesiology
U
تشریح حرکات بدنی انسان
preadolescence
U
دوره قبل از بلوغ انسان
subhuman
U
دارای صفاتی شبیه انسان
satyr
U
موجود نیمه انسان ونیمه بز
satyrs
U
موجود نیمه انسان ونیمه بز
zombi
U
انسان زنده شد ادم احمق
macaca
U
بوزینه دم کوتاه شبیه انسان
anthropic
U
مربوط به دوران پیدایش انسان
man is a risible creature
U
انسان مخلوقی است خنده کن
trichotomy
U
تقسیم وجود انسان به سه قسمت
glanders
U
بیماری مسری اسب و انسان
macaque
U
بوزینه دم کوتاه شبیه انسان
zombies
U
انسان زنده شد ادم احمق
zombie
U
انسان زنده شد ادم احمق
floruit
U
دوره رشد وپیشرفت انسان
droid
U
یک ادم ماشینی شبیه انسان
self born
U
پیدا شده در نفس انسان
morphic
U
وابسته به شکل وابسته به شکل شناسی خواب الود
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com