Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
orthoepic
U
وابسته به تلفظ درست
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
orthoepist
U
درست تلفظ کن
orthoepy
U
فن درست تلفظ کردن
orthoepist
U
کسیکه با تلفظ درست چیز میخواند
spoonerism
U
اشتباه در تلفظ حروف تعویض حروف در تلفظ برحسب تصادف
intersections
U
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که هر دو ورودی درست باشند
join
U
تابع منط قی که اگر هر ورودی درست باشد نتیجه درست میدهد
joined
U
تابع منط قی که اگر هر ورودی درست باشد نتیجه درست میدهد
joins
U
تابع منط قی که اگر هر ورودی درست باشد نتیجه درست میدهد
OR function
U
تابع منط قی که وقتی خروجی درست میدهد که یک ورودی درست باشد
coincidence function
U
تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که هر دو ورودی درست باشد
meet
U
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که هر دو ورودی درست باشند
meets
U
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که هر دو ورودی درست باشند
intersection
U
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که هر دو ورودی درست باشند
and
U
تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که هر دو ورودی درست باشد
conjunctions
U
تابع منط قی که اگر همه ورودی ها درست باشند درست خواهد بود
alternation
U
تابع منط قی که یک خروجی درست را در صورتی که هر یک از ورودی ها درست باشد ایجاد میکند
conjunction
U
تابع منط قی که اگر همه ورودی ها درست باشند درست خواهد بود
false
U
1-اشتباه نه درست و نه صحیح . 2-اصط لاح منط قی معادل دودویی مخالف درست
assertion
U
1-عبارت برنامه از یک قاعده یا قانون 2-قاعدهای که درست است یا درست فرض میشود
either or operation
U
تابع منط قی که وقتی خروجی درست دارد که یک ورودی درست داشته باشد
union
U
تابع منط قی که اگر هر ورودی درست باشد نتیجه درست خواهد بود
unions
U
تابع منط قی که اگر هر ورودی درست باشد نتیجه درست خواهد بود
disjunction
U
تابع منط قی که در صورتی که ورودی درست باشد خروجی درست تولید میکند
temper
U
درست ساختن درست خمیر کردن
tempered
U
درست ساختن درست خمیر کردن
tempers
U
درست ساختن درست خمیر کردن
judiciousness
U
قضاوت درست تشخیص درست
phallic
U
وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
be the spitting image of someone
<idiom>
U
درست مثل کسی بودن
[درست شبیه کسی به نظر رسیدن]
accents
U
تلفظ
pronunciation
U
تلفظ
cacoepy
U
تلفظ بد
pronouncing
U
تلفظ
accenting
U
تلفظ
pronunciations
U
تلفظ
accented
U
تلفظ
accent
U
تلفظ
olympian
U
اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
syzygial
U
وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
bureaucratic
U
وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
The convict cannot distinguish between right and wrong
[distinguish right from wrong]
.
U
این مجرم نمی تواند بین درست و نادرست را تشخیص
[تشخیص درست را از نادرست]
بدهد.
choral
U
وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
telepathic
U
وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
subglacial
U
وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
dialectological
U
وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
vocalization
U
تلفظ صوتی
pronouncing
U
تلفظ دار
velarization
U
تلفظ کامی
pronounces
U
تلفظ کردن
lam dacism
U
تلفظ حرف
enunciated
U
تلفظ کردن
enunciates
U
تلفظ کردن
enunciating
U
تلفظ کردن
tunes
U
لحن تلفظ
tune
U
لحن تلفظ
mispronunciations
U
تلفظ غلط
mispronunciations
U
تلفظ نادرست
pronounceable
U
قابل تلفظ
laissez aller
U
تلفظ به فرانسه
mispronounciation
U
تلفظ نادرست
pronounce
U
تلفظ کردن
mispronunciation
U
تلفظ نادرست
enunciate
U
تلفظ کردن
enounce
U
تلفظ کردن
mispronunciation
U
تلفظ غلط
puritanical
U
وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
phylar
U
وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
rectal
U
وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
lexicographic
U
وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
sothic
U
وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
vehicular
U
وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
burred
U
غلیظ تلفظ کردن
phonics
U
تلفظ وهجاهای کلمات
enunciation
U
تلفظ واضح و روشن
aspirations
U
تلفظ حرف H ازحلق
diction
U
تلفظ واضح و روشن
emphatic
U
باقوت تلفظ شده
enouce
U
تلفظ کردن افهارکردن
anglicization
U
تلفظ یا نوشتن بطرزانگلیسی
burrs
U
غلیظ تلفظ کردن
mispronouncing
U
غلط تلفظ کردن
burring
U
غلیظ تلفظ کردن
tolay street on
U
باتکیه تلفظ کردن
intonation
U
طرز قرائت تلفظ
intonations
U
طرز قرائت تلفظ
burr
U
غلیظ تلفظ کردن
aspiration
U
تلفظ حرف H ازحلق
tonemic
U
دارای تلفظ مشابه
accentuates
U
با تکیه تلفظ کردن
anglicizes
U
بطرزانگلیسی تلفظ کردن
anglicizing
U
بطرزانگلیسی تلفظ کردن
aspirate
U
بانفس تلفظ کردن
aspirates
U
بانفس تلفظ کردن
sibilation
U
تلفظ بشکل حرف " س "
aspirating
U
بانفس تلفظ کردن
sigmatism
U
تلفظ نادرست حرف " س "
sigmatismus lateralis
U
تلفظ کناری حرف " س "
cacology
U
تلفظ یا انشاء غلط
well spoken
U
دارای تلفظ خوب
well-spoken
U
دارای تلفظ خوب
accentuated
U
با تکیه تلفظ کردن
accentuate
U
با تکیه تلفظ کردن
mispronounce
U
غلط تلفظ کردن
mispronounced
U
غلط تلفظ کردن
anglicised
U
بطرزانگلیسی تلفظ کردن
anglicising
U
بطرزانگلیسی تلفظ کردن
anglicize
U
بطرزانگلیسی تلفظ کردن
anglicized
U
بطرزانگلیسی تلفظ کردن
accentuating
U
با تکیه تلفظ کردن
jaw breaking
U
دشوار برای تلفظ
lisping
U
شل وسرزبانی تلفظ کردن
zee
U
تلفظ امریکایی حرف Z
anglicises
U
بطرزانگلیسی تلفظ کردن
emphasized
U
باقوت تلفظ کردن
emphasizing
U
باقوت تلفظ کردن
zed
U
تلفظ انگلیسی حرف Z
emphasizes
U
باقوت تلفظ کردن
emphasize
U
باقوت تلفظ کردن
emphasising
U
باقوت تلفظ کردن
lisps
U
شل وسرزبانی تلفظ کردن
mispronounces
U
غلط تلفظ کردن
emphasises
U
باقوت تلفظ کردن
sibilate
U
مانندحرف " س " تلفظ کردن
lisp
U
شل وسرزبانی تلفظ کردن
emphasised
U
باقوت تلفظ کردن
lisped
U
شل وسرزبانی تلفظ کردن
velarize
U
حروف را از کام تلفظ کردن
intonate
U
با لحن خاصی تلفظ کردن
vocalize
U
تلفظ کردن تشکیل دادن
Your pronunciation is good.
U
تلفظ شما خوب است.
articulation
U
تلفظ شمرده طرز گفتار
lenis
U
دارای تلفظ نرم رقیق
sigmatismus interdentalis
U
تلفظ میان دندانی حرف " س "
sigmatismus adentalis
U
تلفظ روی دندانی حرف " س "
cliquey
U
وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
kinetic
U
وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
erotic
U
وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
supervisory
U
وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
cliquy
U
وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
monarchic
U
وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
alternatives
U
تابع منط قی که خروجی آن در صورتی که تمام ورودی ها درست باشند نادرست است و وقتی درست است که یک ورودی نادرست باشد
alternative
U
تابع منط قی که خروجی آن در صورتی که تمام ورودی ها درست باشند نادرست است و وقتی درست است که یک ورودی نادرست باشد
EXOR
U
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و وقتی نادرست است که هر ورودی مشابه باشند
exjunction
U
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و وقتی نادرست است که هر ورودی مشابه باشند
differences
U
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و نادرست است وقتی ورودی ها مشابه اند
difference
U
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و نادرست است وقتی ورودی ها مشابه اند
exclusive
U
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یک ورودی درست باشد و وقتی نادرست است که ورودی ها مثل هم باشند
tongue-twister
U
کلمه یا عبارت دارای تلفظ دشوار
tongue-twisters
U
کلمه یا عبارت دارای تلفظ دشوار
tongue twister
U
کلمه یا عبارت دارای تلفظ دشوار
slobbers
U
تلفظ کلمات با جاری ساختن اب دهان
slobbering
U
تلفظ کلمات با جاری ساختن اب دهان
How do you pronounce
[say]
that
[this]
word?
U
این واژه چه جور تلفظ می شود؟
slobbered
U
تلفظ کلمات با جاری ساختن اب دهان
slobber
U
تلفظ کلمات با جاری ساختن اب دهان
phonemics
U
علم شناسایی تلفظ کلمات وصداها
phonrtic drill
U
مشتق تلفظ ازروی صدای حروف
jaw breaker
U
سنگ شکن کلمهای که تلفظ ان دشواراست
etacism
U
تلفظ e یونانی مانند a انگلیسی در emal
phonetics
U
مبحث تلفظ صوتی حرف وکلمات
extends
U
مجموعهای از حروف خاص که حاوی تلفظ ها
diphthongize
U
تلفظ کردن دو صدای جداگانه در یک وهله
extending
U
مجموعهای از حروف خاص که حاوی تلفظ ها
extend
U
مجموعهای از حروف خاص که حاوی تلفظ ها
fortis
U
دارای تلفظ شدید همراه بابازدم قوی
rough breathing
U
که دردستوریونانی تلفظ شدن حرف اول را می رساند
lection
U
اختلاف معنی یا تلفظ یک کلمه بامتن چیزی
fricative
U
تلفظ شده با اصطکاک نفس ووقفه تنفس
labiovelar
U
تلفظ شده بوسیله گرد کردن لبها
syllabary
U
جدول راهنمای تلفظ هجاهای مقطع کلمات
slide
U
تبدیل تلفظ حرفی به حرف دیگری لغزنده
smooth breathing
U
که دردستوریونانی عدم تلفظ حرف اول رامیرساند
slides
U
تبدیل تلفظ حرفی به حرف دیگری لغزنده
velarization
U
تلفظ حرف بوسیله قراردادن زبان برپشت سقف
aspirates
U
حرف H اول کلمهای را بطور حلقی تلفظ کردن
aspirate
U
حرف H اول کلمهای را بطور حلقی تلفظ کردن
toneme
U
لفظی که درالسنه اهنگی تلفظ خاصی داشته باشد
labialism
U
حالت حروفی که با لب تلفظ می شوند تمایل بتلفظ باصداهابا لب
aspirating
U
حرف H اول کلمهای را بطور حلقی تلفظ کردن
zygose
U
وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
sister services
U
یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
lithic
U
وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
frontal
U
وابسته به پیشانی وابسته بجلو
transliteration
U
نقل عین تلفظ کلمه یا عبارتی از زبانی بزبان دیگر
homonym
U
کلمهای که تلفظ ان با کلمه دیگر یکسان ولی معنی ان دگرگون باشد
denials
U
تابع منط قی که نتیجه آن نادرست است وقتی همه ورودی ها درست باشد و درست است اگر ورودی نادرست باشد
dispersion
U
تابع منط قی که خروجی آن نادرست است وقتی تمام ورودی ها درست باشند و درست است وقتی یک ورودی نادرست باشد
denial
U
تابع منط قی که نتیجه آن نادرست است وقتی همه ورودی ها درست باشد و درست است اگر ورودی نادرست باشد
symmetric difference
U
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشند و وقتی نادرست است که هر دو ورودی مثل هم باشند
NAND function
U
تابع منط قی که خروجی آن وقتی نادرست است که تمام ورودی ها درست باشند و وقتی درست است که یک ورودی نادرست باشد
palatals
U
حروف لطعی یا حنکی حروفی که با گذاردن زبان بکام دهان تلفظ میشوند
dieresis
U
دو نقطهای که بر روی بعضی ازحروف میگذارند تا تلفظ ان حرف راازحرف مجاورش جداسازد
diaeresis
U
دو نقطهای که بر روی بعضی ازحروف میگذارند تا تلفظ ان حرف راازحرف مجاورش جداسازد
interdental consonant
U
حرف مصمتی که با گذاردن زبان در میان دندانهای بالاو پایین تلفظ میشود
equality
U
تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که یا دو ورودی درست باشند و وقتی نادرست است که ورودی ها مثل هم باشند
except
U
تابع منط قی که مقدار آن وقتی درست است که هر دو ورودی درست باشند. و وقتی نادرست است که ورودی ها مشابه باشند
hermitical
U
وابسته به گوشه نشینی وابسته بزاهدهای گوشه نشین
morphic
U
وابسته به شکل وابسته به شکل شناسی خواب الود
Neanderthal
U
وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
associates
U
وابسته وابسته کردن
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com