Perdic | وابسته به تعلیمات نوین مذهبی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (11 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	neologian U	وابسته به تعلیمات نوین مذهبی

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	neologian U	متمایل به تعلیمات نوین مذهبی
	neological U	ناشی از تجد د مذهبی وابسته به اصول نوین یاواژه سازی در زبان
	catechetic U	وابسته به تعالیم مذهبی
	sacramental U	وابسته به مراسم مذهبی
	interdenominational U	وابسته به فرقههای مذهبی و روابط انها با یکدیگر
	ritualist U	ویژه گر تشریفات مذهبی وابسته به تشریفات
	concordat U	پیمان دولت با جماعت مذهبی پیمان رسمی میان دو فرقه مذهبی
	propaedeutic U	تعلیمات مقدماتی
	academics U	تعلیمات افلاطون
	public instractions U	تعلیمات همگانی
	basic training U	تعلیمات ابتدایی
	civics U	تعلیمات مدنی
	catechesis U	کتاب تعلیمات دینی
	exoterics U	تعلیمات برونی یاعمومی
	rabbinism U	تعلیمات خاخام هایاعلمای یهود
	refresher course U	دوره یاداوری تعلیمات نظامی
	trainband U	گروه نظامی تعلیمات دیده
	refresher courses U	دوره یاداوری تعلیمات نظامی
	boot camps U	اردوگاه تعلیمات نظامی نیروی دریایی
	boot camp U	اردوگاه تعلیمات نظامی نیروی دریایی
	modern U	نوین
	latter-day U	نوین
	younger U	نوین
	young U	نوین
	new marxism U	مارکسیسم نوین
	modernly U	بطرز نوین
	modernism U	نوین گرایی
	modern sector U	بخش نوین
	modernization U	نوین سازی
	modernization U	نوین گری
	Art Nouveau U	هنر نوین
	modernist U	نوین گرا
	modernists U	نوین گرا
	new fashion U	طرز نوین
	modern system U	نظام نوین
	newer U	نوین جدیدا
	new- U	نوین جدیدا
	new U	نوین جدیدا
	modernizes U	نوین کردن
	modernized U	نوین کردن
	modernize U	نوین کردن
	modernising U	نوین کردن
	modernises U	نوین کردن
	modern physics U	فیزیک نوین
	modernizing U	نوین کردن
	neo hebraic U	عبری نوین
	anew U	بطرز نوین
	newest U	نوین جدیدا
	neodoxy U	اصول نوین
	modernised U	نوین کردن
	neologize U	دارای عقاید نوین
	neo platonism U	فلسفه افلاطونی نوین
	neo romanesque U	رومی وار نوین
	verslibre U	شعر بسبک نوین
	neo plasticism U	شکل افرینی نوین
	new general catalogue U	فهرست عمومی نوین
	neo christianity U	دین نوین مسیح
	misoneism U	مخالف با نظم نوین یااصلاحات تازه
	phallic U	وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
	syzygial U	وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
	olympian U	اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
	bureaucratic U	وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
	subglacial U	وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
	choral U	وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
	telepathic U	وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
	dialectological U	وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
	religious U	مذهبی
	churchgoer U	مذهبی
	churchly U	مذهبی
	churchgoers U	مذهبی
	puritanical U	وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
	sothic U	وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
	vehicular U	وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
	rectal U	وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
	lexicographic U	وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
	phylar U	وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
	rearming U	تجهیز کردن بااسلحه نوین تجدید جنگ افزار کردن
	holy day U	تعطیل مذهبی
	spirituality U	روحیه مذهبی
	holidays U	تعطیل مذهبی
	holiday U	تعطیل مذهبی
	religionism U	غیرت مذهبی
	pontifex U	شورای مذهبی
	religiose U	مذهبی بودن
	religiosity U	تعصب مذهبی
	missionaries U	مبلغ مذهبی
	missionary U	مبلغ مذهبی
	religious rites U	شعائر مذهبی
	neologize U	مذهبی بودن
	religious matters U	مسائل مذهبی
	service book U	کتب مذهبی
	religious tenets U	عقاید مذهبی
	clergymen U	عالم مذهبی
	clergyman U	عالم مذهبی
	missioner U	مبلغ مذهبی
	converter U	مبلغ مذهبی
	revival U	جنبش مذهبی
	ritual U	تشریفات مذهبی
	pastoral psychiatry U	روانپزشکی مذهبی
	devout U	مذهبی عابد
	revivals U	جنبش مذهبی
	tenet U	متعقدات مذهبی
	semireligious U	نیمه مذهبی
	guru U	معلم مذهبی
	convertor U	مبلغ مذهبی
	R.E U	تحصیلات مذهبی
	sects U	فرقه مذهبی
	gurus U	معلم مذهبی
	sect U	فرقه مذهبی
	dogmatism U	تعصب مذهبی
	kinetic U	وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
	cliquy U	وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
	supervisory U	وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
	erotic U	وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
	monarchic U	وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
	cliquey U	وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
	psalm U	سرود مذهبی خواندن
	psalms U	سرود مذهبی خواندن
	tabu U	منع یانهی مذهبی
	swami U	رهبر مذهبی هندی
	taboos U	منع یانهی مذهبی
	chaplain activities fund U	اعتبار امور مذهبی
	taboo U	منع یانهی مذهبی
	Mother Superior U	رئیس بنیاد مذهبی
	priggism U	تعصب سخت مذهبی
	holyday U	روز تعطیل مذهبی
	ecclesiogenic neurosis U	روان رنجوری مذهبی
	rite U	مراسم تشریفات مذهبی
	Religious (political) fanaticism U	تعصبات مذهبی ( سیاسی )
	Mother Superiors U	رئیس بنیاد مذهبی
	crusade U	جنگ مذهبی نهضت
	wowser U	مذهبی و خرده گیر
	crusades U	جنگ مذهبی نهضت
	soul music U	موسیقی مذهبی سیاهپوستان
	pauli U	اصول مذهبی پولس
	crusading U	جنگ مذهبی نهضت
	dogmatics U	مبحث شعائر مذهبی
	catechism U	تعلیم ودستور مذهبی
	religious sentiments U	احساسات وعقاید مذهبی
	psalter U	سرود مذهبی مزامیر
	revivalists U	طرفدار احیای مذهبی
	crusaded U	جنگ مذهبی نهضت
	hymnbook U	کتاب سرود مذهبی
	catechesis U	تعالیم مذهبی شفاهی
	revivalism U	اصول بیداری مذهبی
	cantor U	اواز خوان مذهبی
	traditor U	خائن در امر مذهبی
	revivalist U	طرفدار احیای مذهبی
	synods U	مجلس منافره مذهبی
	catechism U	پرسش نامه مذهبی
	rectorate U	ریاست بنگاه مذهبی
	Easter Sepulchre U	تشریفات مذهبی تدفین
	catechisms U	تعلیم ودستور مذهبی
	synod U	مجلس منافره مذهبی
	catechisms U	پرسش نامه مذهبی
	church U	کلیسایی درکلیسامراسم مذهبی بجااوردن
	indifferentism U	لاقیدی نسبت به مسائل مذهبی
	indoctrinate U	تعالیم مذهبی یاحزبی را اموختن به
	archdiocese U	قلمرو مذهبی اسقف اعظم
	revivalist movement U	جنبش اصول بیداری مذهبی
	Scientology U	ساینتولوژی [یک نوع سیستم مذهبی]
	dogmatize U	تعصب مذهبی نشان دادن
	menology U	سالنمای جشنها وسوگوارهای مذهبی
	anagogy U	تفسیرروحانی و صوفیانهء مطالب مذهبی
	churches U	کلیسایی درکلیسامراسم مذهبی بجااوردن
	vigilantism U	پیروی از اصول جمعیتهای مذهبی
	indoctrinates U	تعالیم مذهبی یاحزبی را اموختن به
	indoctrinated U	تعالیم مذهبی یاحزبی را اموختن به
	anagoge U	تفسیرروحانی و صوفیانهء مطالب مذهبی
	sisterhood U	انجمن خیریه مذهبی نسوان
	indoctrinating U	تعالیم مذهبی یاحزبی را اموختن به
	sacrilegious U	مربوط به بیحرمتی به شعائر مذهبی
	secular U	دورهای غیر مذهبی دنیائی
	inquisition U	تفتیش عقاید مذهبی از طرف کلیسا
	inquisitions U	تفتیش عقاید مذهبی از طرف کلیسا
	jacobin U	عضو فرقه مذهبی مخالف دولت
	character guidance U	راهنمایی و مشاوره با افراد سخنرانی مذهبی
	theocracy U	حکومتی که زمامداران اصلی ان پیشوایان مذهبی باشند
	vicarage U	محل اقامت خلیفه نوعی منصب مذهبی
	vicarages U	محل اقامت خلیفه نوعی منصب مذهبی
	gregorian chant U	سرود مذهبی ساده کلیسای کاتولیک رومی
	casuistry U	حل مسائل احلاقی ووجدانی با قوانین مذهبی واجتماعی
	simoniac U	خرید وفروش کننده مناصب ومشاغل مذهبی
	scholasticism U	شیوه تعلیم وفلسفه مذهبی قرون وسطی
	theocracies U	حکومتی که زمامداران اصلی ان پیشوایان مذهبی باشند
	druze U	یکی از فرقههای سیاسی و مذهبی اسلام بلوردان
	taperer U	حامل شمع در مراسم مذهبی باریک کننده
	frontal U	وابسته به پیشانی وابسته بجلو
	lithic U	وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
	zygose U	وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
	sister services U	یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
	rigorist U	کسیکه در قوانین مذهبی زیادسخت گیری ودقت میکند
	revealed religion U	مذهبی که بوسیله پیغمبران بمردم ابلاغ شده باشد
	religioner U	شخص مذهبی یا دین دار عضو تیرهای از راهبان
	last rites U	مراسم مذهبی که کمی پیش از مرگ انجام میشود
	exegeses U	تفسیرمتون مذهبی از لحاظ ادبی و فقهی و شرعی و قضایی
	the r. U	مذهبی درسده شانزدهم میلادی برای اصطلاح کلیسای رم
	shout song U	سرودهای مذهبی خیلی بلندسیاه پوستان جنوب امریکا
	superstitious uses U	مخارجی که برای امور مذهبی غیرقانونی صرف شود
	exegesis U	تفسیرمتون مذهبی از لحاظ ادبی و فقهی و شرعی و قضایی