Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
triglyphic
U
وابسته به تزئینات برجسته سه ترک
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
anaglyph
U
تزئینات برجسته
disc
U
[تزئینات به شکل ستون صاف، مدور و برجسته]
agraffe
U
سنگ سر طاق
[دارای تزئینات برجسته کاری شده]
agrafe
U
سنگ سر طاق
[دارای تزئینات برجسته کاری شده]
stereometric
U
وابسته بترسیمات برجسته
alto-rilievo
U
[ویژگی های نقش برجسته ای که در آن شکل ها به اندازه ای بیش از نصف ضخامت خود برجسته اند.]
embossing
U
طرح برجسته
[برجسته کردن زمینه فرش]
perspective spatial model
U
مدل برجسته زمین زیر برجسته بین
embossment
U
نقوش برجسته برجسته کاری
supereminent
U
برجسته فوق العاده برجسته
salience
U
نکته برجسته موضوع برجسته
bas relif
U
حجاری ونقوش برجسته برجسته
saliency
U
نکته برجسته موضوع برجسته
stereoscope
U
جهان نما دوربین یا عینک برجسته نما مبحث اشکال برجسته
stereograph
U
نوشته یاتصویر برجسته نما برجسته نما کردن
repousse
U
برجسته نمایاحکاکی برجسته
bijouterie
U
تزئینات
passementerie
U
تزئینات
dressed
U
تزئینات
drapery
U
تزئینات پردهای
wall hanging
U
تزئینات دیواری
flourishes
U
تزئینات نگارشی
flourished
U
تزئینات نگارشی
flourish
U
تزئینات نگارشی
draperies
U
تزئینات پردهای
interlace
U
[تزئینات در هم بافته]
foliated
U
[تزئینات با برگ گل]
frill
U
زواید تزئینات
drop-ornament
U
تزئینات آویزان
brattishing
U
تزئینات سنگر
frills
U
زواید تزئینات
anaglyph
U
عکس رنگی برجسته بینی تجزیه رنگ عکس در برجسته بینی
acompaniment
U
تزئینات اضافی در ساختمان
redecorated
U
تزئینات تازه کردن
scrollwork
U
تزئینات طوماری شکل
shellwork
U
تزئینات صدف مانند
redecorating
U
تزئینات تازه کردن
Fleur-de-lis
U
[تزئینات گل زنبق یا سوسن]
redecorate
U
تزئینات تازه کردن
drop-tracery
U
تزئینات مشبک کاری
curlicue
U
تزئینات خطاطی وغیره
parament
U
تزئینات اویختنی کلیسا
flush bead moulding
U
[تزئینات گچ بری دوتایی]
fleur-de-lys
U
[تزئینات گل زنبق یا سوسن]
redecorates
U
تزئینات تازه کردن
bed molding
U
گچ بری و تزئینات نزدیک سقف
languet
U
[تزئینات زبانه ای شکل]
[معماری]
husk
U
[تزئینات کلاسیک شبیه حلقه گل]
quirk
U
تزئینات یا خصوصیات خط نویسی شخص
quirks
U
تزئینات یا خصوصیات خط نویسی شخص
with all the frills
U
با همه تزئینات که باهاش می آید
lacertine
U
[تزئینات پیچکی در دوره سلتیکی]
phallic
U
وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
ambiance
U
نقوش و تزئینات اطراف یک تابلو نقاشی
feathering
U
[تزئینات با نگین تراشیده شده کوچک]
corbeil
U
[معماری شبیه سبدی با تزئینات گل و میوه]
ambience
U
نقوش و تزئینات اطراف یک تابلو نقاشی
modillion
U
تزئینات معماری روی قرنیس ساختمان
tracery
U
تزئینات ونقش ونگار پنجرههای گوتیک
corbeille
U
[معماری شبیه سبدی با تزئینات گل و میوه]
C-scroll
U
[پیچک هایی به شکل سی و اس بویژه در تزئینات روکوکو]
Frigi darium
U
[تزئینات زیبا و بزرگ در حمام های رومی]
gutta
U
تزئینات مخروطی شکل سردیوار ساختمانهای قدیم
sgraffito
U
تزئینات هنری روی فروف سفالین وغیره
drop
U
[تزئینات مخروطی شکل سر دیوار ساختمان های قدیمی]
guilloche
U
[تزئینات کلاسیک با نوار یا قیان به هم تابیده شده]
[معماری]
Floreale
U
[سبک تزئینات منزل در معماری هنر نوی ایتالیا]
ornament
U
[تزئینات و اجسامی که برای تزئین به فرش دوخته می شوند.]
egg-and-dart
U
[تزئینات کلاسیک با ابزار محدب به شکل تخم مرغ و نیش]
fusarole
U
[حلقه ای به شکل نیم دایره در تزئینات میله استوانه ای ستون ها]
accessorize
U
اضافه کردن وسایل جانبی و تزئینات به لباس و اتاق و غیره
Ditterling
U
[تزئینات خارق العاده شمال اروپا به سبک گروتسکو بی تناسب]
strigil
U
برس یاماهوت پاکن مخصوص بدن یکرشته تزئینات موجی ساختمان
olympian
U
اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
syzygial
U
وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
bureaucratic
U
وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
choral
U
وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
dialectological
U
وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
subglacial
U
وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
telepathic
U
وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
rectal
U
وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
vehicular
U
وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
puritanical
U
وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
phylar
U
وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
sothic
U
وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
lexicographic
U
وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
cliquy
U
وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
monarchic
U
وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
supervisory
U
وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
erotic
U
وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
kinetic
U
وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
cliquey
U
وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
bay-leaf
U
[تزئینات کلاسیک بر طبق برگ خشک کرده ی برگ بو]
zygose
U
وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
frontal
U
وابسته به پیشانی وابسته بجلو
lithic
U
وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
sister services
U
یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
overriding
U
برجسته
torose
U
برجسته
cordon bleu
U
برجسته
salient
U
برجسته
dominant
U
برجسته
pre eminent
U
برجسته
outstandingly
U
برجسته
mainline
U
برجسته
mainlining
U
برجسته
mainlines
U
برجسته
mainlined
U
برجسته
prosilient
U
برجسته
prominent
U
برجسته
illustrious
U
برجسته
stereometric
U
خط برجسته
par excellence
U
برجسته
stereometric
U
برجسته
relievo
U
برجسته
crowned
U
برجسته
relief emboss
U
برجسته
rilievo
U
برجسته
noted
U
برجسته
raised
U
برجسته
strikingly
U
برجسته
kenspeckle
U
برجسته
predominant
U
برجسته
outstanding
U
برجسته
masterwork
U
برجسته
eminent
U
برجسته
staring
U
برجسته
of d.
U
برجسته
primed
U
برجسته
prime
U
برجسته
striking
U
برجسته
starring
U
برجسته
distinguished
U
برجسته
in relief
U
برجسته
illustrous
U
برجسته
convex
U
برجسته
pre-eminent
U
برجسته
laureate
U
برجسته
illustrated
U
برجسته
conspicuous
U
برجسته
ridged
U
برجسته
primes
U
برجسته
Alhambra
U
تزئینات الحمرا
[در ساختمان غربی اسپانیا استفاده می شود که شامل مجموعه ای از غرفه های به هم متصل شده با دو حیاط بزرگ در هر گوشه می شود.]
to put forward
U
برجسته نمودارکردن
embossed
U
برجسته شده
projected
U
برجسته بودن
to stand out
U
برجسته بودن
bosses
U
ارباب برجسته
cordon bleu
U
آدم برجسته
projects
U
برجسته بودن
topographic map
U
نقشه برجسته
bossing
U
ارباب برجسته
poet laureate
U
شاعر برجسته
bas-relief
U
برجسته کوتاه
illustriously
U
برجسته وار
acrography
U
گچ کاری برجسته
feats
U
کار برجسته
feat
U
کار برجسته
bas relief
U
نقش کم برجسته
bas relief
U
برجسته کوتاه
in relief
U
بطور برجسته
smatt
U
برجسته زیرکانه
raised figure
طرح برجسته
signally
U
بطور برجسته
bossed
U
ارباب برجسته
stereoscopic
U
برجسته بینی
stereoscopic
U
برجسته بین
milestone
U
مرحله برجسته
milestones
U
مرحله برجسته
magnific
U
معروف برجسته
eminently
U
بطور برجسته
stucco relief
U
گچبریهای برجسته
stereoscopics
U
برجسته نمایی
laureatel
U
شاعر برجسته
premier
U
هنرپیشه برجسته
premiers
U
هنرپیشه برجسته
mezzo rillievo
U
نیم برجسته
leading
U
عمده برجسته
to make one's mark
U
برجسته شدن
boss
U
ارباب برجسته
project
U
برجسته بودن
stand out
U
برجسته بودن
stand out
U
برجسته عالی
topography
U
برجسته نگاری
relief
U
حجاری برجسته
predominantly
U
بطور برجسته
distinguished
U
برجسته مهم
relief
U
برجسته کاری
alto relievo
U
برجسته بلند
swell
U
برجسته شیک
relief emboss
U
نقشه برجسته
relief map
U
نقشه برجسته
exaggerated stereoscopy
U
برجسته بین
fash butt welding
U
جوش برجسته
to create an image for oneself as somebody
U
برجسته شدن
notbility
U
شخص برجسته
egregious
U
برجسته نمایان
effigy
U
تصویر برجسته
humdingers
U
تفوق برجسته
humdinger
U
تفوق برجسته
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com