Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
ovular
U
وابسته به تخمک
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
seed bud
U
تخمک
ovum
U
تخمک
egg
U
تخمک
ovule
U
تخمک
ova
U
تخمک ها
ovulates
U
تخمک دادن
ovular growth
U
رویش تخمک
ovulating
U
تخمک دادن
ovulations
U
تخمک گذاری ها
oogenesis
U
رشد تخمک
ovulation
U
تخمک گذاری
ovulate
U
تخمک دادن
secundine
U
مشیمه تخمک
ovulated
U
تخمک دادن
ovum
U
سلول نطفه ماده تخمک
ovulating
U
تخمک گذاردن تولید اوول کردن
ovulated
U
تخمک گذاردن تولید اوول کردن
ovulates
U
تخمک گذاردن تولید اوول کردن
ovulate
U
تخمک گذاردن تولید اوول کردن
phallic
U
وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
orthotropous
U
دارای تخمک راست راست اسه
bureaucratic
U
وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
olympian
U
اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
syzygial
U
وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
dialectological
U
وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
choral
U
وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
subglacial
U
وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
telepathic
U
وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
phylar
U
وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
vehicular
U
وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
lexicographic
U
وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
puritanical
U
وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
rectal
U
وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
sothic
U
وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
cliquy
U
وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
monarchic
U
وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
cliquey
U
وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
supervisory
U
وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
erotic
U
وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
kinetic
U
وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
lithic
U
وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
sister services
U
یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
frontal
U
وابسته به پیشانی وابسته بجلو
zygose
U
وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
Neanderthal
U
وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
morphic
U
وابسته به شکل وابسته به شکل شناسی خواب الود
hermitical
U
وابسته به گوشه نشینی وابسته بزاهدهای گوشه نشین
associate
U
وابسته وابسته کردن
associated
U
وابسته وابسته کردن
associating
U
وابسته وابسته کردن
associates
U
وابسته وابسته کردن
physico chemical
U
وابسته به فیزیک و شیمی وابسته به شیمی فیزیکی
epistemologycal
U
وابسته به معرفت شناسی وابسته به شناخت شناسی
popliteal
U
وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
poplitaeal
U
وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
life cycle hypothesis
U
فرضیه درامد در طول عمر فرضیهای است که بر اساس ان مصرف وابسته به درامدهای پیش بینی شده درطول عمر میباشد . این فرضیه در مقابل فرضیه اولیه کینز قرار دارد که به موجب ان مصرف وابسته به درامد فصلی است .
dependants
U
وابسته
affiliating
U
وابسته
belonging
U
وابسته ها
attributable
U
وابسته به
subordinating
U
وابسته
elysian
U
وابسته به
pyrexic
U
وابسته به تب
monitorial
U
وابسته به
dependant
U
وابسته
diphtheric
U
وابسته به
dependent
U
وابسته
aquatic
U
وابسته به اب
affiliates
U
وابسته
affiliated
U
وابسته
federate
U
وابسته
tuitionary
U
وابسته به
appurtenant
U
وابسته
cephalic
U
وابسته به سر
cantabrigian
U
وابسته به
adjectives
U
وابسته
interdependent
U
وابسته
adjective
U
وابسته
akin
U
وابسته
pertianing
U
وابسته
thereof=of that
U
وابسته به ان
federated
U
وابسته
federates
U
وابسته
affiliate
U
وابسته
related
U
وابسته
pertinent
U
وابسته
carpal
U
وابسته به مچ
plantar
U
وابسته به کف پا
thereof
U
وابسته به ان
congenerous
U
وابسته
comprador
U
وابسته
commissarial
U
وابسته به
syncop
U
وابسته به غش
of kin
U
وابسته
attendant
U
وابسته
attendants
U
وابسته
federating
U
وابسته
attache
U
وابسته
subordinates
U
وابسته
levitical
U
وابسته به
israelitish
U
وابسته به
contingents
U
وابسته
contingent
U
وابسته
messianic
U
وابسته به
elfin
U
وابسته به جن
germane
U
وابسته
correspondent
U
وابسته
febile
U
وابسته به تب
correspondents
U
وابسته
pertaining
U
وابسته
wedded
U
وابسته
relative
U
وابسته
subordinated
U
وابسته
subordinate
U
وابسته
sexual organs
U
وابسته به
riverrine
U
وابسته به
attached
U
وابسته
pyrexial
U
وابسته به تب
relevant
U
وابسته
pyretic
U
وابسته به تب
hanger on
U
وابسته
vital
U
وابسته به زندگی
menstrual
U
وابسته به قاعده گی
pygmaean
U
وابسته به پیگمی ها
investigatory
U
وابسته به رسیدگی
pygmean
U
وابسته به پیگمی ها
vital
U
وابسته بزندگی
scientific
U
وابسته بعلم
photic
U
وابسته به تولیدنور
photic
U
وابسته به نوروروشنایی
psychologic
U
وابسته به روانشناسی
seminal
U
وابسته به منی
adipic
U
وابسته به چربی
municipal
U
وابسته بشهرداری
puberal
U
وابسته به بلوغ
pubertal
U
وابسته به بلوغ
pyrrhic
U
وابسته به " پیروس "
pythian
U
وابسته به "اپولو"
aortal
U
وابسته بشاهرگ
aortic
U
وابسته بشاهرگ
antichristian
U
وابسته به دجال
porcine
U
وابسته بخوک
army attache
U
وابسته نظامی
photographic
U
وابسته به عکاسی
rectorial
U
وابسته به rector
army attache
U
وابسته زمینی
peruvian
U
وابسته به پرو
rhinal
U
وابسته به بینی
associated company
U
شرکت وابسته
surgical
U
وابسته به جراحی
oracular
U
وابسته به وحی
astronautical
U
وابسته به فضانوردان
jugulars
U
وابسته بوریدوداجی
jugular
U
وابسته بوریدوداجی
perlitic
U
وابسته به مروارید
petiolar
U
وابسته به برگدم
archimedean
U
وابسته به ارشمیدس
psychiatric
U
وابسته به روانپزشکی
marines
U
وابسته به دریانوردی
radio carpal
U
وابسته به زندبالاومچ
radio ulnar
U
وابسته به زندبالاوزندپائین
matrimonial
U
وابسته به عروسی
pharyngal
U
وابسته به گلوگاه
pharmacologic
U
وابسته بداروشناسی
homicidal
U
وابسته به ادمکشی
pharisaic
U
وابسته به فریسی
ranine
U
وابسته به وزغ
rectal
U
وابسته به مقعد
solar
U
وابسته بخورشید
petrologic
U
وابسته به سنگ
cosmic
U
وابسته بگیتی
malic
U
وابسته به سیب
predial or prae
U
وابسته به زمین
nasal
U
وابسته به منخرین
generic
U
وابسته به تیره
press attache
U
وابسته مطبوعاتی
presbyterial
U
وابسته به کشیش ها
oratorical
U
وابسته به سخنرانی
pocky
U
وابسته به ابله
focal
U
وابسته بکانون
landed
U
وابسته بزمین
plumbous
U
وابسته به سرب
pleural
U
وابسته به شامه شش
planetary
U
وابسته به سیاره
social
U
وابسته بجامعه
paralytics
U
وابسته به فلج
pessimistic
U
وابسته به بدبینی
mission
U
وابسته به ماموریت
potamic
U
وابسته به رودها
naval
U
وابسته به کشتی
preemptive
U
وابسته به حق شفعه
maritime
U
وابسته بدریانوردی
marine
U
وابسته به دریانوردی
preemptive
U
وابسته به پیشدستی
prefectoral
U
وابسته به اداری
connubial
U
وابسته به زناشویی
prefectorial
U
وابسته به اداری
materialistic
U
وابسته به مادیات
paralytic
U
وابسته به فلج
missions
U
وابسته به ماموریت
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com