Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
self congratulatory
U
وابسته به تجلیل نفس
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
exaltation
U
تجلیل
glorification
U
تجلیل
celebrations
U
تجلیل
celebration
U
تجلیل
magnification
U
تجلیل
magnifications
U
تجلیل
homage
U
تجلیل
aggrantizement
U
تجلیل
kudos
U
تجلیل
homage
U
تجلیل
celebrates
U
تجلیل کردن
celebrate
U
تجلیل کردن
glorifies
U
تجلیل کردن
ennoble
U
تجلیل کردن
exalt
U
تجلیل کردن
ennobled
U
تجلیل کردن
exalts
U
تجلیل کردن
celebrating
U
تجلیل کردن
self exaltation
U
تجلیل نفس
glorify
U
تجلیل کردن
glorified
U
تجلیل یافته
ennobling
U
تجلیل کردن
glorifying
U
تجلیل کردن
exalting
U
تجلیل کردن
ennobles
U
تجلیل کردن
psycho analysis
U
تجزیه و تجلیل روحی
glorifier
U
تکریم و تجلیل کننده
self congratulation
U
تعریف از خود تجلیل نفس
obsequy
U
مجلس ترحیم یا تجلیل متوفی فرمانبرداری
phallic
U
وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
olympian
U
اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
syzygial
U
وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
bureaucratic
U
وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
subglacial
U
وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
dialectological
U
وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
choral
U
وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
telepathic
U
وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
rectal
U
وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
phylar
U
وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
sothic
U
وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
vehicular
U
وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
puritanical
U
وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
lexicographic
U
وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
supervisory
U
وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
kinetic
U
وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
monarchic
U
وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
cliquey
U
وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
cliquy
U
وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
erotic
U
وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
homager
U
تجلیل کننده کرنش کننده
sister services
U
یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
frontal
U
وابسته به پیشانی وابسته بجلو
lithic
U
وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
zygose
U
وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
hermitical
U
وابسته به گوشه نشینی وابسته بزاهدهای گوشه نشین
Neanderthal
U
وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
morphic
U
وابسته به شکل وابسته به شکل شناسی خواب الود
associating
U
وابسته وابسته کردن
associates
U
وابسته وابسته کردن
associated
U
وابسته وابسته کردن
associate
U
وابسته وابسته کردن
poplitaeal
U
وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
physico chemical
U
وابسته به فیزیک و شیمی وابسته به شیمی فیزیکی
popliteal
U
وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
epistemologycal
U
وابسته به معرفت شناسی وابسته به شناخت شناسی
life cycle hypothesis
U
فرضیه درامد در طول عمر فرضیهای است که بر اساس ان مصرف وابسته به درامدهای پیش بینی شده درطول عمر میباشد . این فرضیه در مقابل فرضیه اولیه کینز قرار دارد که به موجب ان مصرف وابسته به درامد فصلی است .
monitorial
U
وابسته به
akin
U
وابسته
adjective
U
وابسته
pertianing
U
وابسته
interdependent
U
وابسته
diphtheric
U
وابسته به
dependant
U
وابسته
dependants
U
وابسته
congenerous
U
وابسته
comprador
U
وابسته
commissarial
U
وابسته به
attendant
U
وابسته
attendants
U
وابسته
tuitionary
U
وابسته به
of kin
U
وابسته
cephalic
U
وابسته به سر
carpal
U
وابسته به مچ
cantabrigian
U
وابسته به
adjectives
U
وابسته
aquatic
U
وابسته به اب
dependent
U
وابسته
belonging
U
وابسته ها
attributable
U
وابسته به
germane
U
وابسته
pertaining
U
وابسته
elfin
U
وابسته به جن
sexual organs
U
وابسته به
attached
U
وابسته
pyretic
U
وابسته به تب
pyrexial
U
وابسته به تب
pyrexic
U
وابسته به تب
affiliating
U
وابسته
affiliates
U
وابسته
attache
U
وابسته
affiliated
U
وابسته
appurtenant
U
وابسته
federate
U
وابسته
federated
U
وابسته
federates
U
وابسته
federating
U
وابسته
syncop
U
وابسته به غش
thereof
U
وابسته به ان
plantar
U
وابسته به کف پا
pertinent
U
وابسته
related
U
وابسته
affiliate
U
وابسته
riverrine
U
وابسته به
elysian
U
وابسته به
febile
U
وابسته به تب
subordinate
U
وابسته
subordinated
U
وابسته
correspondent
U
وابسته
correspondents
U
وابسته
subordinates
U
وابسته
contingents
U
وابسته
contingent
U
وابسته
subordinating
U
وابسته
hanger on
U
وابسته
relative
U
وابسته
levitical
U
وابسته به
israelitish
U
وابسته به
thereof=of that
U
وابسته به ان
relevant
U
وابسته
wedded
U
وابسته
messianic
U
وابسته به
predial or prae
U
وابسته به زمین
preemptive
U
وابسته به حق شفعه
gutturo nasal
U
وابسته بگلووبینی
intercollegiate
U
وابسته بکالج ها
preemptive
U
وابسته به پیشدستی
gnomonic
U
وابسته به شاخص
infusorial
U
وابسته به نمرویان
interferential
U
وابسته به دخالت
internuptial
U
وابسته به عروسی
landed
U
وابسته بزمین
marine
U
وابسته به دریانوردی
gular
U
وابسته به مری
inspectoral
U
وابسته به بازرس ها
marines
U
وابسته به دریانوردی
maritime
U
وابسته بدریانوردی
connubial
U
وابسته به زناشویی
inhibitive
U
وابسته به جلوگیری
materialistic
U
وابسته به مادیات
paralytic
U
وابسته به فلج
paralytics
U
وابسته به فلج
naval
U
وابسته به کشتی
generic
U
وابسته به تیره
inner directed
U
درون وابسته
gregorian
U
وابسته به گریگوری
potamic
U
وابسته به رودها
pocky
U
وابسته به ابله
glandulous
U
وابسته به غدد
emotive
U
وابسته به احساسات
pistillary
U
وابسته به مادگی گل
altitudinal
U
وابسته به اوج
photic
U
وابسته به تولیدنور
piscatory
U
وابسته به صیدماهی
piscatory
U
وابسته به ماهیگیری
piscatorial
U
وابسته به صیدماهی
piscatorial
U
وابسته به ماهیگیری
analphabetic
U
وابسته به بیسوادی
anginal
U
وابسته به گلودرد
geomantic
U
وابسته به رمالی
isthmian
U
وابسته به باریکه
antichristian
U
وابسته به دجال
isthmic
U
وابسته به باریکه
jesuitic
U
وابسته به یسوعیون
kufic
U
وابسته به کوفه
aortal
U
وابسته بشاهرگ
air attache
U
وابسته هوایی
irrigational
U
وابسته به ابیاری
pancreatic
U
وابسته به لوزالمعده
degenerative
U
وابسته به انحطاط
plumbous
U
وابسته به سرب
glandulose
U
وابسته به غدد
interoceptive
U
وابسته به احشاء
interrogatory
U
وابسته به سئوال
gerontic
U
وابسته به پیری
pleural
U
وابسته به شامه شش
acoustical
U
وابسته به شنوایی
platinic
U
وابسته به پلاتین
iranian
U
وابسته به ایران
adipic
U
وابسته به چربی
aerological
U
وابسته بهواشناسی
aesculapian
U
وابسته به دارگونه طب
affiliated company
U
شرکت وابسته
iraqi
U
وابسته به عراق
aortic
U
وابسته بشاهرگ
prefectoral
U
وابسته به اداری
jugular
U
وابسته بوریدوداجی
menstrual
U
وابسته به قاعده گی
vital
U
وابسته بزندگی
hydrological
U
وابسته به خواص اب
horatian
U
وابسته به هوراس
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com