Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
aramaean
U
وابسته به بین النهرین
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
mespot
U
بین النهرین
mesopotamia
U
بین النهرین
aramaea
U
شامات و بین النهرین
aramaean
U
اهل بین النهرین
phallic
U
وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
syzygial
U
وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
olympian
U
اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
bureaucratic
U
وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
dialectological
U
وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
choral
U
وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
telepathic
U
وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
subglacial
U
وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
sothic
U
وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
lexicographic
U
وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
phylar
U
وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
puritanical
U
وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
vehicular
U
وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
rectal
U
وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
cliquy
U
وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
cliquey
U
وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
supervisory
U
وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
kinetic
U
وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
monarchic
U
وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
erotic
U
وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
zygose
U
وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
frontal
U
وابسته به پیشانی وابسته بجلو
lithic
U
وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
sister services
U
یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
hermitical
U
وابسته به گوشه نشینی وابسته بزاهدهای گوشه نشین
morphic
U
وابسته به شکل وابسته به شکل شناسی خواب الود
Neanderthal
U
وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
associate
U
وابسته وابسته کردن
associated
U
وابسته وابسته کردن
associates
U
وابسته وابسته کردن
associating
U
وابسته وابسته کردن
epistemologycal
U
وابسته به معرفت شناسی وابسته به شناخت شناسی
popliteal
U
وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
physico chemical
U
وابسته به فیزیک و شیمی وابسته به شیمی فیزیکی
poplitaeal
U
وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
life cycle hypothesis
U
فرضیه درامد در طول عمر فرضیهای است که بر اساس ان مصرف وابسته به درامدهای پیش بینی شده درطول عمر میباشد . این فرضیه در مقابل فرضیه اولیه کینز قرار دارد که به موجب ان مصرف وابسته به درامد فصلی است .
akin
U
وابسته
subordinates
U
وابسته
subordinated
U
وابسته
dependant
U
وابسته
pyrexic
U
وابسته به تب
pyrexial
U
وابسته به تب
dependants
U
وابسته
subordinate
U
وابسته
israelitish
U
وابسته به
attendant
U
وابسته
sexual organs
U
وابسته به
adjectives
U
وابسته
pyretic
U
وابسته به تب
riverrine
U
وابسته به
hanger on
U
وابسته
interdependent
U
وابسته
febile
U
وابسته به تب
adjective
U
وابسته
attendants
U
وابسته
levitical
U
وابسته به
affiliates
U
وابسته
cantabrigian
U
وابسته به
pertaining
U
وابسته
attache
U
وابسته
elfin
U
وابسته به جن
thereof=of that
U
وابسته به ان
appurtenant
U
وابسته
dependent
U
وابسته
belonging
U
وابسته ها
germane
U
وابسته
attached
U
وابسته
carpal
U
وابسته به مچ
syncop
U
وابسته به غش
cephalic
U
وابسته به سر
elysian
U
وابسته به
diphtheric
U
وابسته به
federate
U
وابسته
federated
U
وابسته
federates
U
وابسته
federating
U
وابسته
thereof
U
وابسته به ان
congenerous
U
وابسته
pertinent
U
وابسته
comprador
U
وابسته
related
U
وابسته
affiliate
U
وابسته
affiliated
U
وابسته
affiliating
U
وابسته
commissarial
U
وابسته به
aquatic
U
وابسته به اب
tuitionary
U
وابسته به
plantar
U
وابسته به کف پا
subordinating
U
وابسته
monitorial
U
وابسته به
pertianing
U
وابسته
attributable
U
وابسته به
correspondent
U
وابسته
of kin
U
وابسته
contingents
U
وابسته
messianic
U
وابسته به
contingent
U
وابسته
relative
U
وابسته
correspondents
U
وابسته
relevant
U
وابسته
wedded
U
وابسته
olfactive
U
وابسته به بویایی
tarsal
U
وابسته بقوزک پا
buccal
U
وابسته به گونه
tenruial
U
وابسته بتصدی
oleic
U
وابسته بروغن
cephalalgic
U
وابسته بسردرد
catabolic
U
وابسته به فروساخت
synesthetic
U
وابسته به همرنجی
syncretic
U
وابسته به همتایی
ogygian
U
وابسته بروزگار
floricultural
U
وابسته به گلکاری
cellulosic
U
وابسته بسلولز
terpsichorean
U
وابسته به رقص
balsamic
U
وابسته به بلسان
tetanal
U
وابسته به کزاز
outer directed
U
برون وابسته
ovular
U
وابسته به تخمک
palatal
U
وابسته به کام
attache
U
وابسته نظامی
palatal
U
وابسته سق دهانی
palating
U
وابسته بسق
photic
U
وابسته به تولیدنور
astronautical
U
وابسته به فضانوردان
auditive
U
وابسته به شنوایی
orthopedic
U
وابسته به استخوانپزشکی
theosophical
U
وابسته به عرفان
bacterial
U
وابسته به باکتری
texas
U
وابسته به تکزاس
bacchanal
U
وابسته به باکوس
avian
U
وابسته به مرغان
auricular
U
وابسته بشنوایی
onomastic
U
وابسته به اسم
ornithic
U
وابسته به مرغان
associated company
U
شرکت وابسته
deltaic
U
وابسته به دلتا
congestive
U
وابسته به تراکم
non self maintained discharge
U
تخلیه وابسته
numbered fleet
U
ناوگان وابسته
compunctious
U
وابسته به پشیمانی
numerary
U
وابسته به اعداد
nunnish
U
وابسته به راهبات
pistillary
U
وابسته به مادگی گل
piscatory
U
وابسته به صیدماهی
stomatic
U
وابسته بدهان
corneal
U
وابسته به قرنیه
stomatal
U
وابسته به دهان
deathy
U
وابسته بمردن
darky
U
وابسته به نژادسیاه
cycloidal
U
وابسته به دایره
cuttural attache
U
وابسته فرهنگی
cuticular
U
وابسته به پوست
cufic
U
وابسته به کوفه
stimulus bound
U
محرک- وابسته
hypochondriacal
U
وابسته به تهیگاه
piscatory
U
وابسته به ماهیگیری
piscatorial
U
وابسته به صیدماهی
supererogatory
U
وابسته به بس پردازی
odontic
U
وابسته به دندان
clerkly
U
وابسته به کشیش
swinish
U
وابسته به خوک
chlorotic
U
وابسته به یرقان
sympathetics
U
پی یا عصب که وابسته به
chaldaic
U
وابسته بکلده
symphyseal
U
وابسته به همرویش
clitoral
U
وابسته به چوچوله
clitoric
U
وابسته به چوچوله
cloistral
U
وابسته به صومعه
communistic
U
وابسته بکمونیسم
piscatorial
U
وابسته به ماهیگیری
commercial attache
U
وابسته تجاری
commercial attache
U
وابسته تجارتی
commercial attache
U
وابسته بازرگانی
subordinate class
U
طبقه وابسته
subunits
U
یکانهای وابسته
sudanese
U
وابسته به سودان
oesophageal
U
وابسته به مری
army attache
U
وابسته زمینی
marines
U
وابسته به دریانوردی
trophic
U
وابسته بتغذیه
oratorical
U
وابسته به سخنرانی
perlitic
U
وابسته به مروارید
troy
U
وابسته به تروا
penological
U
وابسته به کیفرشناسی
focal
U
وابسته بکانون
planetary
U
وابسته به سیاره
social
U
وابسته بجامعه
trigonometric
U
وابسته به مثلثات
nasal
U
وابسته به بینی
nasal
U
وابسته به منخرین
marine
U
وابسته به دریانوردی
maritime
U
وابسته بدریانوردی
naval
U
وابسته به کشتی
trachean
U
وابسته به نای
missions
U
وابسته به ماموریت
mission
U
وابسته به ماموریت
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com