Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
postnatal
U
وابسته به بعد از تولد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
aborning
U
در بدو تولد در حال تولد
postnatal
U
پس از تولد
birth
U
تولد
geniture
U
تولد
births
U
تولد
get
U
زایش تولد
gets
U
زایش تولد
prenatal
U
پیش از تولد
getting
U
زایش تولد
birthdays
U
جشن تولد
antenatal
U
پیش از تولد
birthday
U
جشن تولد
regeneration
U
تولد تازه
rebirth
U
تولد دوباره
rebirth
U
تولد تازه
the birth of a nation
U
تولد یک ملت
Nativity
U
تولد عیسی
nee
U
تولد یافته
antenatals
U
پیش از تولد
date of birth
U
تاریخ تولد
place of birth
U
محل تولد
birth certificate
U
گواهی تولد
birth cry
U
اوای تولد
birth injury
U
اسیب تولد
birth trauma
U
ضربه تولد
regeneracy
U
تولد تازه
nascent
U
درحال تولد
birthday cake
U
کیک تولد
reborn
U
تولد تازه یافته
redivivus
U
تولد تازه یافته
antenatal
U
مربوط به قبل از تولد
nascence
U
نوفهوری و اغازی تولد
nascency
U
نوفهوری و اغازی تولد
post natal
U
واقع شونده پس از تولد
newborn
U
تازه تولد شده
additional production personnel
عوامل دیگر تولد
post-natal
U
واقع شونده پس از تولد
antenatals
U
مربوط به قبل از تولد
Yuletide
U
ایام عید تولد عیسی
precocial
U
دارای استقلال ازهنگام تولد
viability
U
قدرت ادامه زندگی پس از تولد
new born
U
زاییده شده تازه تولد یافته
phallic
U
وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
palingenesis
U
تجوید از راه تولد ایین تعمید مسیحیان
birthright
U
حقوقی که در اثر تولد بخص تعلق می گیرد
lord of misrule
U
متصدی وسرپرست تفریحات ونمایشات مخصوص عید تولد مسیح
christian era
U
مبداء تاریخ کشورهای مسیحی که از زمان تولد مسیح اغازمیگردد
syzygial
U
وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
bureaucratic
U
وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
olympian
U
اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
choral
U
وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
telepathic
U
وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
dialectological
U
وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
subglacial
U
وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
puritanical
U
وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
rectal
U
وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
phylar
U
وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
vehicular
U
وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
sothic
U
وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
lexicographic
U
وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
cliquey
U
وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
kinetic
U
وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
monarchic
U
وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
supervisory
U
وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
erotic
U
وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
cliquy
U
وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
Their birthdays are four days apart.
U
روز تولد شان چهار روز با هم فاصله دارد
zygose
U
وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
sister services
U
یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
frontal
U
وابسته به پیشانی وابسته بجلو
lithic
U
وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
Neanderthal
U
وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
hermitical
U
وابسته به گوشه نشینی وابسته بزاهدهای گوشه نشین
morphic
U
وابسته به شکل وابسته به شکل شناسی خواب الود
associated
U
وابسته وابسته کردن
associates
U
وابسته وابسته کردن
associate
U
وابسته وابسته کردن
associating
U
وابسته وابسته کردن
physico chemical
U
وابسته به فیزیک و شیمی وابسته به شیمی فیزیکی
epistemologycal
U
وابسته به معرفت شناسی وابسته به شناخت شناسی
poplitaeal
U
وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
popliteal
U
وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
life cycle hypothesis
U
فرضیه درامد در طول عمر فرضیهای است که بر اساس ان مصرف وابسته به درامدهای پیش بینی شده درطول عمر میباشد . این فرضیه در مقابل فرضیه اولیه کینز قرار دارد که به موجب ان مصرف وابسته به درامد فصلی است .
wedded
U
وابسته
pyrexial
U
وابسته به تب
thereof
U
وابسته به ان
levitical
U
وابسته به
pyretic
U
وابسته به تب
akin
U
وابسته
congenerous
U
وابسته
israelitish
U
وابسته به
elysian
U
وابسته به
appurtenant
U
وابسته
pyrexic
U
وابسته به تب
attendants
U
وابسته
aquatic
U
وابسته به اب
subordinating
U
وابسته
hanger on
U
وابسته
commissarial
U
وابسته به
dependants
U
وابسته
dependant
U
وابسته
thereof=of that
U
وابسته به ان
riverrine
U
وابسته به
attache
U
وابسته
comprador
U
وابسته
carpal
U
وابسته به مچ
pertianing
U
وابسته
attached
U
وابسته
interdependent
U
وابسته
syncop
U
وابسته به غش
adjectives
U
وابسته
dependent
U
وابسته
relevant
U
وابسته
affiliate
U
وابسته
cantabrigian
U
وابسته به
federate
U
وابسته
federated
U
وابسته
federates
U
وابسته
federating
U
وابسته
related
U
وابسته
plantar
U
وابسته به کف پا
affiliated
U
وابسته
belonging
U
وابسته ها
pertaining
U
وابسته
adjective
U
وابسته
of kin
U
وابسته
tuitionary
U
وابسته به
diphtheric
U
وابسته به
affiliates
U
وابسته
sexual organs
U
وابسته به
messianic
U
وابسته به
germane
U
وابسته
febile
U
وابسته به تب
subordinate
U
وابسته
cephalic
U
وابسته به سر
subordinated
U
وابسته
pertinent
U
وابسته
monitorial
U
وابسته به
contingents
U
وابسته
contingent
U
وابسته
attendant
U
وابسته
subordinates
U
وابسته
elfin
U
وابسته به جن
affiliating
U
وابسته
correspondent
U
وابسته
correspondents
U
وابسته
relative
U
وابسته
attributable
U
وابسته به
eponymic
U
وابسته به سرخاندان
tarsal
U
وابسته بقوزک پا
commercial attache
U
وابسته تجاری
commercial attache
U
وابسته بازرگانی
congestive
U
وابسته به تراکم
synesthetic
U
وابسته به همرنجی
commercial attache
U
وابسته تجارتی
specie
U
وابسته بسکه
compunctious
U
وابسته به پشیمانی
lactic
U
وابسته به شیر
syncretic
U
وابسته به همتایی
dependant variable
U
متغیر وابسته
dramaturgic
U
وابسته به فن نمایش
dependent variable
U
متغیر وابسته
dermatic
U
وابسته به زیرپوست
stimulus bound
U
محرک- وابسته
device dependent
U
وابسته به دستگاه
diaconal
U
وابسته بشماس
communistic
U
وابسته بکمونیسم
diametral
U
وابسته بقطر
dominical
U
وابسته بخداوند
dipteran
U
وابسته به دوبالان
diphtheritic
U
وابسته به خناق
stomatic
U
وابسته بدهان
stomatal
U
وابسته به دهان
deltaic
U
وابسته به دلتا
deathy
U
وابسته بمردن
symphyseal
U
وابسته به همرویش
sympathetics
U
پی یا عصب که وابسته به
swinish
U
وابسته به خوک
corneal
U
وابسته به قرنیه
supererogatory
U
وابسته به بس پردازی
sudanese
U
وابسته به سودان
subunits
U
یکانهای وابسته
cufic
U
وابسته به کوفه
eleemosynary
U
وابسته به صدقه
cuticular
U
وابسته به پوست
cuttural attache
U
وابسته فرهنگی
cycloidal
U
وابسته به دایره
eleemosinary
U
وابسته به صدقه
subordinate class
U
طبقه وابسته
darky
U
وابسته به نژادسیاه
dioecious
U
وابسته به مگ س گیران
air attache
U
وابسته هوایی
tubulifloral
U
وابسته به استکانیان
landed
U
وابسته بزمین
generic
U
وابسته به تیره
tussive
U
وابسته به سرفه
tutelary
U
وابسته بقیمومت
paralytics
U
وابسته به فلج
paralytic
U
وابسته به فلج
materialistic
U
وابسته به مادیات
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com