Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
denunciatory
U
وابسته به بدگویی و اتهام
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
obloquy
U
بدگویی
defamation
U
بدگویی
vilification
U
بدگویی
malediction
U
بدگویی
detraction
U
بدگویی
backbiting
U
بدگویی
denunciations
U
بدگویی
denunciation
U
بدگویی
vituperation
U
بدگویی سرزنش
speak ill of
U
بدگویی کردن از
vilified
U
بدگویی کردن بهتان زدن
vilify
U
بدگویی کردن بهتان زدن
vilifies
U
بدگویی کردن بهتان زدن
vilifying
U
بدگویی کردن بهتان زدن
information
U
اتهام
imputation
U
اتهام
impeachment
U
اتهام
indictment
U
اتهام
indictments
U
اتهام
on charge of
U
به اتهام
accusation
U
اتهام
accusations
U
اتهام
delation
U
اتهام
plaint
U
اتهام
charge
U
اتهام
arraignment
U
اتهام
plaints
U
اتهام
inculpation
U
اتهام
charges
U
اتهام
charges
U
حمله اتهام
denunciation
U
اتهام شکایت
charge
U
حمله اتهام
discharges
U
رفع اتهام
discharge
U
رفع اتهام
recrimination
U
اتهام متقابل
recriminations
U
اتهام متقابل
impeachable
U
قابل اتهام
crimination
U
اتهام بجنایت
crimination
U
اتهام جنایت
denunciation
U
اتهام نقض
denunciations
U
اتهام شکایت
denunciations
U
اتهام نقض
self accusation
U
اتهام به خود
quietus
U
رفع اتهام
chargeable
U
اتهام پذیر
accusingly
U
بطریق اتهام
indicement
U
اتهام بموجب ادعانامه
indictable
<adj.>
U
اتهام پذیر
[حقوقی]
accusable
U
قابل اتهام متهم
penal
<adj.>
U
اتهام پذیر
[حقوقی]
punishable
<adj.>
U
اتهام پذیر
[حقوقی]
actionable
<adj.>
U
اتهام پذیر
[حقوقی]
imputatively
U
از راه اسناد یا اتهام
culpable
<adj.>
U
اتهام پذیر
[حقوقی]
chargeable
<adj.>
U
اتهام پذیر
[حقوقی]
criminate
U
در معرض اتهام قرار دادن
bewary
U
بدگویی کردن از راز کسی را از روی عداوت فاش کردن
allegation
[against somebody]
U
تهمت
[اتهام]
[در برابر کسی]
[ قانون]
phallic
U
وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
to leave yourself open to the charge of lacking seriousness
U
خود را در معرض اتهام فاقد جدیت بودن گذاشتن
bureaucratic
U
وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
olympian
U
اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
syzygial
U
وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
choral
U
وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
subglacial
U
وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
telepathic
U
وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
dialectological
U
وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
maledict
U
بدگویی کردن لعن کردن
vehicular
U
وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
rectal
U
وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
sothic
U
وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
phylar
U
وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
puritanical
U
وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
lexicographic
U
وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
supervisory
U
وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
kinetic
U
وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
cliquy
U
وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
cliquey
U
وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
erotic
U
وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
monarchic
U
وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
zygose
U
وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
sister services
U
یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
frontal
U
وابسته به پیشانی وابسته بجلو
lithic
U
وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
recriminate
U
اتهام متقابل وارد کردن دعوای متقابل طرح کردن دوباره متهم ساختن
incriminatory
U
تهمت امیز اتهام امیز
morphic
U
وابسته به شکل وابسته به شکل شناسی خواب الود
Neanderthal
U
وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
hermitical
U
وابسته به گوشه نشینی وابسته بزاهدهای گوشه نشین
associating
U
وابسته وابسته کردن
associate
U
وابسته وابسته کردن
associated
U
وابسته وابسته کردن
associates
U
وابسته وابسته کردن
popliteal
U
وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
poplitaeal
U
وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
epistemologycal
U
وابسته به معرفت شناسی وابسته به شناخت شناسی
physico chemical
U
وابسته به فیزیک و شیمی وابسته به شیمی فیزیکی
life cycle hypothesis
U
فرضیه درامد در طول عمر فرضیهای است که بر اساس ان مصرف وابسته به درامدهای پیش بینی شده درطول عمر میباشد . این فرضیه در مقابل فرضیه اولیه کینز قرار دارد که به موجب ان مصرف وابسته به درامد فصلی است .
tuitionary
U
وابسته به
attache
U
وابسته
affiliate
U
وابسته
riverrine
U
وابسته به
cantabrigian
U
وابسته به
carpal
U
وابسته به مچ
thereof=of that
U
وابسته به ان
attendants
U
وابسته
germane
U
وابسته
attached
U
وابسته
wedded
U
وابسته
belonging
U
وابسته ها
dependent
U
وابسته
levitical
U
وابسته به
pyretic
U
وابسته به تب
pyrexial
U
وابسته به تب
pyrexic
U
وابسته به تب
israelitish
U
وابسته به
attendant
U
وابسته
cephalic
U
وابسته به سر
hanger on
U
وابسته
affiliating
U
وابسته
affiliates
U
وابسته
affiliated
U
وابسته
related
U
وابسته
pertinent
U
وابسته
febile
U
وابسته به تب
thereof
U
وابسته به ان
federating
U
وابسته
federates
U
وابسته
federated
U
وابسته
federate
U
وابسته
elysian
U
وابسته به
diphtheric
U
وابسته به
commissarial
U
وابسته به
comprador
U
وابسته
congenerous
U
وابسته
elfin
U
وابسته به جن
interdependent
U
وابسته
syncop
U
وابسته به غش
pertaining
U
وابسته
adjective
U
وابسته
adjectives
U
وابسته
appurtenant
U
وابسته
akin
U
وابسته
aquatic
U
وابسته به اب
sexual organs
U
وابسته به
relevant
U
وابسته
pertianing
U
وابسته
attributable
U
وابسته به
subordinates
U
وابسته
correspondent
U
وابسته
correspondents
U
وابسته
contingent
U
وابسته
contingents
U
وابسته
plantar
U
وابسته به کف پا
monitorial
U
وابسته به
relative
U
وابسته
subordinate
U
وابسته
subordinated
U
وابسته
messianic
U
وابسته به
dependants
U
وابسته
dependant
U
وابسته
of kin
U
وابسته
subordinating
U
وابسته
dependent variable
U
متغیر وابسته
subunits
U
یکانهای وابسته
platinic
U
وابسته به پلاتین
cellulosic
U
وابسته بسلولز
chaldaic
U
وابسته بکلده
cephalalgic
U
وابسته بسردرد
dependant variable
U
متغیر وابسته
pleural
U
وابسته به شامه شش
plumbous
U
وابسته به سرب
chlorotic
U
وابسته به یرقان
texas
U
وابسته به تکزاس
oesophageal
U
وابسته به مری
tetanal
U
وابسته به کزاز
clerkly
U
وابسته به کشیش
folkish
U
وابسته به فولکلور
theosophical
U
وابسته به عرفان
thermometric
U
وابسته به گرماسنجی
time dependent
U
وابسته به زمان
tibial
U
وابسته بدرشت نی
piscatorial
U
وابسته به صیدماهی
buccal
U
وابسته به گونه
potamic
U
وابسته به رودها
therof
U
وابسته بان
diaconal
U
وابسته بشماس
device dependent
U
وابسته به دستگاه
odontic
U
وابسته به دندان
communistic
U
وابسته بکمونیسم
piscatory
U
وابسته به ماهیگیری
thermometric
U
وابسته به گرماسنج
dermatic
U
وابسته به زیرپوست
piscatory
U
وابسته به صیدماهی
catabolic
U
وابسته به فروساخت
pistillary
U
وابسته به مادگی گل
terpsichorean
U
وابسته به رقص
clitoral
U
وابسته به چوچوله
pocky
U
وابسته به ابله
corneal
U
وابسته به قرنیه
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com