Perdic | وابسته به اماس غده بناگوشی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (11 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	parotitic U	وابسته به اماس غده بناگوشی

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	parotiditis U	اماس غده بناگوشی
	iritic U	وابسته به اماس عنبیه
	myomatous U	وابسته به اماس ماهیچه
	phlebitic U	وابسته به اماس دیواره ورید
	phlogistic U	وابسته به اصل اتش مربوط به اماس وتب
	parotis U	غده بناگوشی
	parotid gland U	غده بناگوشی
	parotid U	غده بناگوشی
	antineuritic U	برضد اماس عصب مخاف اماس عصبی
	appendicitis U	اماس ضمیمه روده اماس اپاندیس
	phallic U	وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
	bureaucratic U	وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
	olympian U	اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
	syzygial U	وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
	choral U	وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
	dialectological U	وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
	subglacial U	وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
	telepathic U	وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
	vehicular U	وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
	phylar U	وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
	lexicographic U	وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
	puritanical U	وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
	rectal U	وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
	sothic U	وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
	lymphdenomia U	اماس
	vulvitis U	اماس کس
	lymphangitis U	اماس
	neuritis U	پی اماس
	tuberosity U	اماس
	single pneumonia U	اماس یک شش
	phlegmasia U	اماس
	edema U	اماس
	double pneumonia U	اماس هر دو شش
	tumefaction U	اماس
	tumescence U	اماس
	tumidity U	اماس
	turgidity U	اماس
	dilation U	اماس
	swelling U	اماس
	swellings U	اماس
	encephalitis U	اماس مخ
	myelitis U	اماس
	frost hoil U	اماس
	phrenitis U	اماس مخ
	poke U	اماس
	inflammation U	اماس
	pulmonitis U	اماس شش
	inturgescence U	اماس
	pokes U	اماس
	intumescence U	اماس
	poking U	اماس
	poked U	اماس
	orchitis U	اماس خایه
	blepharitis U	اماس پلک
	turgescent U	اماس کننده
	turgescence U	اماس بادکردگی
	gastritis U	اماس معده
	ileitis U	اماس ایلئون
	ague cake U	اماس اسپرزازنوبه
	splenitis U	اماس اسپرز
	intumesce U	اماس کردن
	palpebritis U	اماس پلک
	huff U	اماس کردن
	dactylitis U	اماس انگشت
	bunchout U	اماس کردن
	retinitis U	اماس شبکیه
	phlogosis U	اماس برونی
	brainfever U	اماس مغز
	ophthalmitis U	اماس چشم
	nephritis U	اماس گرده
	arteritis U	اماس شریان
	gnathitis U	اماس گونه
	dermatosis U	اماس پوست
	swells U	اماس کردن
	podarthritis U	اماس بندهای پا
	fretty U	اماس کرده
	swelled U	اماس کردن
	fibroma U	اماس لیفی
	swell U	اماس کردن
	nasitis U	اماس بینی
	scleritis U	اماس صلبیه
	inoma U	اماس لیفی
	antiphlogistic U	اماس نشان
	garget U	اماس پستان
	intumescent U	اماس کرده
	intumescent U	اماس کننده
	colitis U	اماس قولون
	faucitis U	اماس گلو
	salpingitis U	اماس شیپور
	iritis U	اماس عنبیه
	pyelitis U	اماس لگن چه
	metritis U	اماس زهدان
	myositis U	اماس ماهیچه
	swollen U	اماس کرده
	tonsillitis U	اماس لوزه
	enchondroma U	اماس غضروفی
	tracheitis U	اماس نای
	odontitis U	اماس دندان
	carcinoma U	اماس سرطانی
	conjunctivitis U	اماس ملتحمه
	crystallitis U	اماس جلیدیه
	hydrocile U	اماس خایه
	otitis U	اماس گوش
	turgid U	اماس دار
	lentitis U	اماس جلیدیه
	quinsy U	اماس چرکدارلوزتین
	cystitis U	اماس مثانه
	arthritis U	اماس مفصل
	hysteritis U	اماس زهدان
	enteritis U	اماس روده
	tumid U	اماس کرده
	colpitis U	اماس مهبل
	osteitis U	اماس استخوان
	dermatitis U	اماس پوست
	keratitis U	اماس قرنیه
	tumefactive U	اماس دار
	cutitis U	اماس زیرپوست
	glandular swelling U	اماس غدد
	hepatitis U	اماس کبدی
	bronchitis U	اماس نایژه
	kinetic U	وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
	supervisory U	وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
	monarchic U	وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
	cliquey U	وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
	cliquy U	وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
	erotic U	وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
	hyalitis U	اماس رطوبت شیشهای
	iritic U	دچار اماس عنبیه
	myocarditis U	اماس ماهیچه قلب
	sylosis U	اماس پلک وسفتی
	antiphlogistic U	داروی اماس نشان
	laminitis U	اماس لایههای حساس
	moon blind U	دچار اماس نوبتی
	endo arterities U	اماس درونی شریان
	vaginitis U	اماس یا ورم مهبل
	endocarditis U	اماس غشاء درونی دل
	diaphragmatitis U	اماس حجاب حاجز
	fibro chondritis U	اماس غضروف لیفی
	diaphragmitis U	اماس حجاب حاجز
	endometritis U	اماس درونی زهدان
	gastro enteritis U	اماس معده وروده
	duodenitis U	اماس روده اثناعشر
	oophoritis U	اماس تخم دان
	tumescent U	اماس کرده اماسیده
	ophthalmia U	اماس چشم رمد
	acromastitis U	اماس نوک پستان
	gnathitis U	اماس ارواره بالا
	deliescence U	تحلیل ناگهانی اماس
	lymphadenitis U	اماس غدد لفناوی
	bursitis U	اماس کیسههای مفصلی
	paranephritis U	اماس بافتهای گرداگردگرده
	ileitis U	اماس روده دراز
	pericarditis U	اماس ابشامه قلب
	arthritic U	مبتلا به اماس مفصل
	mesenteritis U	اماس روده بند
	housemaid's knee U	اماس کاسه زانو
	pleurisy U	اماس شامه ریه
	phlegmasia alba dolens U	اماس سیاهرگهای نفاسی
	his eyes were inflammed U	چشمهایش اماس کرد
	enostosis U	اماس درونی استخوان
	mastoditis U	اماس زائده پستانی
	mastitis U	اماس غدههای پستان
	scrotitis U	اماس کیسه خایه
	tumify U	اماس کردن متورم ساختن
	phlebitic U	دچار اماس جدار ورید
	arthritic U	مربوط به ورم و اماس مفصل
	encephalomyelitis U	اماس مغز ونخاع شوکی
	excrescency U	اماس گیاهی یا حیوانی برامدگی
	internal ophthalmia U	اماس درونی تخم چشم
	uteritis U	اماس زهدان التهاب رحم
	gingivitis U	اماس و التهاب لثه دندان
	mallenders U	اماس پشت زانوی اسب
	meningitis U	اماس پاشام مغز مننژیت
	paranephritis U	اماس غده روی گرده
	parosteitis U	اماس بافتهای پیرامون استخوان
	malanders U	اماس پشت زانوی اسب
	moon blindness U	اماس نوبتی در چشم اسب
	rhachitis U	اماس یا ورم مهره پشت
	rachitis U	اماس یا ورم مهره پشت
	external ophthalmia U	اماس برونی تخم چشم
	pericarditis U	اماس برون شامه قلب
	periostitis U	اماس پوشش یا ضریع استخوان
	parotitic U	دچار اماس در غده بنا گوشی
	typhlitis U	اماس روده کور ورم اعور
	acanthoma U	اماس سلولهای خارداربافت پوششی مالپیقی
	laryngitis U	اماس خشک نای التهاب حنجره
	adhesion U	اتصال و پیوستگی غیرطبیعی سطوح در اماس
	sister services U	یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
	zygose U	وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
	lithic U	وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
	frontal U	وابسته به پیشانی وابسته بجلو
	pleurohepatitis U	اماس شامه شش وجگر التهاب غشاریه وکبد
	urethritis U	اماس مجرای پیشاب ورم مجاری بول
	phlegmon U	اماس بافت اگینی که یکجوران دنبل است
	hermitical U	وابسته به گوشه نشینی وابسته بزاهدهای گوشه نشین
	Neanderthal U	وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
	morphic U	وابسته به شکل وابسته به شکل شناسی خواب الود
	associate U	وابسته وابسته کردن
	associated U	وابسته وابسته کردن
	associating U	وابسته وابسته کردن