English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
erythematic U وابسته به التهاب پوست التهاب اور
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
erythema U التهاب پوست
fervor U التهاب
phlogosis U التهاب
phlegmasia U التهاب
ophthalmia U التهاب
fervour U التهاب
inflammation U التهاب
incandescence U التهاب
boil U التهاب هیجان
tumult U اشوب التهاب
boiled U التهاب هیجان
pulmonitis U التهاب ریه
intermediate anneal U التهاب میانی
boils U التهاب هیجان
pharyngitis U التهاب حلق
Tendinitis U التهاب تاندون
pharyngitis U التهاب گلو
ophthalmitis U التهاب چشم
carditis U التهاب قلب
parotitis U التهاب غددبناگوشی
adenitis U التهاب غده
encephalitis U التهاب مغز
annealing U التهاب گداختگی
pack annealing U التهاب لفافی
ovaritis U التهاب تخمدان
keratitis U التهاب قرنیه
inflammable U التهاب پذیر
arthritis U التهاب مفصل
metritis U التهاب رحم
peritonitis U التهاب صفاق
phlebitis U التهاب وریدها
podarthritis U التهاب مفاصل پا
pneumonia U التهاب ریه
leucophlegmasia U التهاب سفید
box anneal U التهاب جعبهای
gastritis U التهاب معده
neuritis U التهاب عصبی
brainfever U التهاب دماغ
pack annealing furnace U کوره التهاب لفافی
coil annealing furnace U کوره التهاب القایی
glow U التهاب تابش گداختگی
white heat U نور سفید التهاب
glows U التهاب تابش گداختگی
glowed U التهاب تابش گداختگی
pot annealing furnace U کوره التهاب کفچهای
bright drawn U کشیدن در حالت التهاب
otitis U التهاب گوش [پزشکی]
osteomyelitis U التهاب موضعی و مخرب استخوان
gingivitis U اماس و التهاب لثه دندان
uteritis U اماس زهدان التهاب رحم
gastroenteritis U التهاب معده و رودهی باریک
hay fever [med.] U التهاب مخاط بینی آلرژیک [پزشکی]
pollinosis [med.] U التهاب مخاط بینی آلرژیک [پزشکی]
hayfever [med.] U التهاب مخاط بینی آلرژیک [پزشکی]
pollenosis [med.] U التهاب مخاط بینی آلرژیک [پزشکی]
laryngitis U اماس خشک نای التهاب حنجره
allergic rhinitis [med.] U التهاب مخاط بینی آلرژیک [پزشکی]
pleurohepatitis U اماس شامه شش وجگر التهاب غشاریه وکبد
mastoiditis ماستوئیدیت [التهاب استخوان پشت گوش] [پزشکی]
phlegm [secretion in the airway during inflammation] U بلغم [مخاط] [ترشح در دستگاه تنفسی در زمان التهاب] [پزشکی]
neuritis U التهاب یا اماس وزخم عصبی که دردناک است وسبب ناراحتی عصبی وگاهی فلج میگردد
anti blush tinner U ماده رقیق کننده ایکه به کندی خشک میشود و در شرایط رطوبت زیاد برای جلوگیری از التهاب لعاب روی سطح بکار میرود
cuticular U وابسته به پوست
endermic U انجه که درروی پوست یا دربین پوست عمل میکند
scleroderma U مرض پینه خوردگی پوست تصلب پوست
dermatological U مربوط به پوست شناسی یا امراض پوست
skins U پوست کندن با پوست پوشاندن
skinning U پوست کندن با پوست پوشاندن
skin U پوست کندن با پوست پوشاندن
skinned U پوست کندن با پوست پوشاندن
slough U پوست دله زخم پوسته پوسته شدگی پوست انداختن
phallic U وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
peels U پوست انداختن پوست
peel U پوست انداختن پوست
tegumnentum U پوست طبیعی پوست
bureaucratic U وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
olympian U اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
syzygial U وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
subglacial U وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
telepathic U وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
dialectological U وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
choral U وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
puritanical U وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
lexicographic U وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
vehicular U وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
sothic U وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
rectal U وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
phylar U وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
erotic U وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
monarchic U وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
cliquy U وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
cliquey U وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
supervisory U وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
kinetic U وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
xanthochroid U شخص بور و سفید پوست شخص مو زرد و سفید پوست
zygose U وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
frontal U وابسته به پیشانی وابسته بجلو
sister services U یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
lithic U وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
hermitical U وابسته به گوشه نشینی وابسته بزاهدهای گوشه نشین
morphic U وابسته به شکل وابسته به شکل شناسی خواب الود
Neanderthal U وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
associating U وابسته وابسته کردن
associated U وابسته وابسته کردن
associate U وابسته وابسته کردن
associates U وابسته وابسته کردن
popliteal U وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
poplitaeal U وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
epistemologycal U وابسته به معرفت شناسی وابسته به شناخت شناسی
physico chemical U وابسته به فیزیک و شیمی وابسته به شیمی فیزیکی
skinned U پوست
skin U پوست
goats U پوست بز
strippers U پوست کن
shale U پوست
encrustation U پوست
goat U پوست بز
stripper U پوست کن
skinless U بی پوست
tegmen U پوست
scalp U پوست سر
swanskin U پوست قو
tunc U پوست
skins U پوست
skinning U پوست
goatskins U پوست بز
goatskin U پوست بز
cortex U پوست
skinner U پوست کن
cortices U پوست
tegmentum U پوست
peltry U پوست
peels U پوست
husks U پوست
rind U پوست
hull U پوست
rinds U پوست
integument U پوست
neurilemma or lema U پوست پی
hulls U پوست
hides U پوست
peel پوست
glume U پوست
parer U پوست کن
bark U پوست
husk U پوست
flayer U پوست کن
barked U پوست
barking U پوست
hide U پوست
dermis U پوست
crustal U پوست
cuticle U پوست
shells U پوست
dermatalgia U پوست
shelling U پوست
shell U پوست
barks U پوست
encrustations U پوست
peeling U پوست
scalps U پوست سر بامو
slough U پوست مار
slough U پوست سبوس
whity U سفید پوست
moults U پوست انداختن
moulted U پوست انداختن
peeling U پوست انداختن
scalp U پوست سر بامو
slouch U پوست انداختن
slouched U پوست انداختن
slouches U پوست انداختن
scalp U پوست فرق سر
scalps U پوست فرق سر
slouching U پوست انداختن
bran U پوست گندم
scalp U پوست کندن از سر
molted U پوست انداختن
molts U پوست انداختن
moult U پوست انداختن
pelt U پوست خام
scrotums U پوست بیضه
scabs U پوست زخم
pares U پوست کندن
buckskin U پوست اهو
buckskin U پوست گوزن
encrustation U پوست زخم
buckskins U پوست گوزن
deerskin U پوست اهو
deerskin U پوست گوزن
scab U پوست زخم
Afrikaner U سفید پوست
moulting U پوست اندازی
Afrikaners U سفید پوست
mantles U پوست روکش
skinny U پوست واستخوان
mantle U پوست روکش
encrustations U پوست زخم
pared U پوست کندن
pare U پوست کندن
pelt U پوست کندن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com