Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
iliac
U
وابسته به استخوان لگن خاصره
ilial
U
وابسته به استخوان لگن خاصره
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
hipbone
U
استخوان لگن خاصره
hip joint
U
مفصل استخوان خاصره وران
pelvic
U
وابسته به لگن خاصره
skeletal
U
وابسته به استخوان بندی
myelogenic
U
وابسته بمغز استخوان
submaxilla
U
وابسته به استخوان فک پایین
osteologic
U
وابسته به استخوان شناسی
sacrosciatic
U
وابسته به استخوان خاجی وچاربند
phalangeal
U
وابسته به استخوان انگشت یاپنجه
nasoethmoidal
U
وابسته به بینی و استخوان غربالی
osteoplastic
U
وابسته به روش جراحی ترمیمی استخوان
hyprostosis
U
رویش غیر طبیعی استخوان کلفت شدگی استخوان برامدگی استخوان
pelvis
U
لگن خاصره حفره لگن خاصره
pelvises
U
لگن خاصره حفره لگن خاصره
green stick
U
شکستگی استخوان درکودکان بدان گونه که یک سوی استخوان شکسته سو
osteotomy
U
برش استخوان و جداکردن و خارج کردن قسمتی از استخوان
pelvic arch
U
حلقه لگن خاصره
thurl
U
مفصل خاصره گوسفند
pelvic girdle
U
حلقه لگن خاصره
pelvic
U
واقع درنزدیک لگن خاصره
astragalus
U
استخوان قوزک یا اشتالنگ استخوان کعب
syynostosis
U
ترکیب دو استخوان وتکمیل استخوان واحدی
zygoma
U
استخوان قوس وجنه استخوان گونه
condyle
U
مهره استخوان- برامدگی استخوان
ischium
U
استخوان ورک استخوان نشیمنگاهی
periosteum
U
پوشش استخوان ضریع استخوان
occiput
U
استخوان قمحدوه استخوان پس سر
vomer
U
استخوان میانی بینی استخوان تیغه بینی
phallic
U
وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
bureaucratic
U
وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
olympian
U
اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
syzygial
U
وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
dialectological
U
وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
choral
U
وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
telepathic
U
وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
subglacial
U
وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
vehicular
U
وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
sothic
U
وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
puritanical
U
وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
lexicographic
U
وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
rectal
U
وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
phylar
U
وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
monarchic
U
وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
cliquy
U
وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
cliquey
U
وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
supervisory
U
وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
erotic
U
وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
kinetic
U
وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
frontal
U
وابسته به پیشانی وابسته بجلو
zygose
U
وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
sister services
U
یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
lithic
U
وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
osteotome
U
استخوان بر
natchbone
U
استخوان
tarsus
U
استخوان مچ پا
jawbone
U
استخوان فک
ossicle
U
استخوان چه
jawbones
U
استخوان فک
boneless
U
بی استخوان
boned
U
استخوان
boning
U
استخوان
fleshier
U
بی استخوان
bone
U
استخوان
fleshiest
U
بی استخوان
bones
U
استخوان
fleshy
U
بی استخوان
skeletons
U
استخوان بندی
rickety
U
نرم استخوان
ossification
U
تشکیل استخوان
os pubis
U
استخوان شرمگاه
marrows
U
مغز استخوان
marrow
U
مغز استخوان
kneecaps
U
استخوان کشگک
ossific
U
استخوان ساز
kneecap
U
استخوان کشگک
reckets
U
ملاست استخوان
reckets
U
استخوان نرمی
osteitis
U
اماس استخوان
blade
U
استخوان پهن
reckets
U
نرمی استخوان
raspatory
U
استخوان ساب
osteitis
U
ورم استخوان
osteal
U
شبیه استخوان
raspatory
U
استخوان تراش
bone marrow
U
مغز استخوان
caries
U
پوسیدگی استخوان
anvil
U
استخوان سندانی
thighbone
U
استخوان ران
anvils
U
استخوان سندانی
carcasses
U
استخوان بندی
carcass
U
استخوان بندی
carcases
U
استخوان بندی
bony
U
استخوان دار
boney
U
استخوان دار
stirrup
U
استخوان رکابی
stirrups
U
استخوان رکابی
tarsometatarsus
U
استخوان مچ پاواستخوان کف پا
hulking
U
درشت استخوان
temporal bone
U
استخوان گیجگاه
pubis
U
استخوان شرمگاه
humerus
U
استخوان بازو
occipital bone
U
استخوان قمحدوه
navicular bone
U
استخوان زورقی
thigh bone
U
استخوان ران
orthopedics
U
جراحی استخوان
fracture
U
شکستگی استخوان
humeruses
U
استخوان عضله
scaular
U
استخوان شانه
cheekbone
U
استخوان گونه
skelton
U
استخوان بندی
cheekbones
U
استخوان گونه
xyster
U
استخوان تراش
ckeek bone
U
استخوان گونه
zygomatic bone
U
استخوان گونه
osteomalacia
U
ملاست استخوان
osteomalacia
U
نرمی استخوان
scalping iron
U
استخوان تراش
parietal
U
استخوان اهیانه
palating
U
استخوان کام
shacklebone
U
استخوان مچ دست
shacklebone
U
استخوان قاپ
humeruses
U
استخوان بازو
humerus
U
استخوان عضله
scroll bone
U
استخوان فرفرهای
ostosis
U
استخوان سازی
humeri
U
استخوان عضله
shoulder blade
U
استخوان شانه
shoulder blades
U
استخوان شانه
humeri
U
استخوان بازو
osteoma
U
ورم استخوان
spillikin
U
ریزه استخوان
osteography
U
شرح استخوان ها
osteogenesis
U
تشکیل استخوان
jawbones
U
استخوان ارواره
hammers
U
استخوان چکشی
jawbone
U
استخوان ارواره
osteogenesis
U
پیدایش استخوان
fracturing
U
شکستگی استخوان
fractures
U
شکستگی استخوان
osteoid
U
استخوان وار
hammered
U
استخوان چکشی
stapes
U
استخوان رکابی
scapula
U
استخوان کتف
sacrum
U
استخوان خاجی
stirrup bone ;stirrup bone
U
استخوان رکابی
scapulas
U
استخوان کتف
osteology
U
استخوان شناسی
osteologist
U
استخوان شناس
skeleton
U
استخوان بندی
hammer
U
استخوان چکشی
fractured
U
شکستگی استخوان
aitch bone
U
استخوان کفل
baleen
U
استخوان نهنگ
epiphysis
U
شاخ استخوان
ethmoid
U
استخوان غربالی
the humeral bone
U
استخوان عضد
the humeral bone
U
استخوان بازو
humeeerus
U
استخوان عضد
humeeerus
U
استخوان بازو
bonemeal
U
گرد استخوان
dengue
U
تب استخوان شکن
pith
U
مخ استخوان اهمیت
talus
U
استخوان قاپ
metacarpal
U
استخوان کف دست
carcass
U
استخوان بندی
carcse
U
استخوان بندی
hyperostosis
U
برامدگی استخوان
breast bone
U
استخوان سینه
barebone
U
استخوان خالی
hyoid bone
U
استخوان لامی
bonemeal
U
استخوان کوبیده
bonemeal
U
آرد استخوان
skull and crossbones
U
جمجمه و دو استخوان
fish bone
U
استخوان ماهی
foot bone
U
خرده استخوان پا
cartilage
U
نرمه استخوان
anklebone
U
استخوان قوزک
ankle bone
U
استخوان قوزک
frontal bone
U
استخوان پیشانی
To set a bone.
U
استخوان جا انداختن
femurs
U
استخوان ران
femur
U
استخوان ران
ethmoid
U
استخوان پرویزنی
frameworks
U
استخوان بندی
exostosis
U
برامدگی استخوان
huckle bone
U
استخوان لگن
framework
U
استخوان بندی
huckle bone
U
استخوان چاربند
anvil bone
U
استخوان سندانی
femora
U
استخوان ران
ilium
U
استخوان حرقفی
hollownes
U
پوکی استخوان
dislocation
U
دررفتگی استخوان
malar bone
U
استخوان گونه
carpale
U
استخوان مچ دست
luxation
U
در رفتگی استخوان
ungual bone
U
استخوان ناخنی
malleolus
U
استخوان غوزک
malleus
U
استخوان چکشی
wishbones
U
استخوان جناق
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com