Perdic | وابسته به اراعموم اهالی مبنی بر یا افهارعقیده عامه | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (12 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	plebiscitary U	وابسته به اراعموم اهالی مبنی بر یا افهارعقیده عامه

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	moorish U	وابسته به اهالی شمال افریقا
	irredentism U	نهضت استرداد منظور جنبشی است که هدف ان پیوستن قسمتی از اراضی مجاور یک کشورکه اهالی ان به زبان اهالی کشور منشاء نهضت صحبت می کنند به این مملکت باشد
	petrographic U	وابسته به شرح سنگ ها مبنی بر شرح احجاز
	observations U	افهارعقیده
	observation U	افهارعقیده
	to state one's opinion U	افهارعقیده کردن
	to give an opinion U	افهارعقیده کردن
	laryngological U	وابسته به حنجره شناسی مبنی بر علم حنجره شناسی
	townsflk U	اهالی شهر
	townspeople U	اهالی شهر
	kakistocracy U	حکومت به دست بدترین اهالی
	jayhawker U	لقب اهالی استان کانزاس دراتازونی
	the common people U	عامه
	the public U	عامه
	public U	عامه
	omnibuses U	عامه
	plebs U	عامه
	omnibus U	عامه
	lowest common denominator U	عامه پسند
	endowments to the public U	اوقاف عامه
	public works U	فواید عامه
	public interest U	منافع عامه
	folkway U	عقیده عامه
	lowest common denominators U	عامه پسند
	public interests U	مصالح عامه
	public U	عامه اشکار
	new england U	نام شش ایالت در شمال خاوراتازونی در امتداداقیانوس اهالی انراگویند
	popularity U	جلب محبوبیت عامه
	endowment for the benefit of the public U	وقف بر مصالح عامه
	conventional U	مورد قبول عامه
	popularity U	قابل قبول عامه
	myrmidon U	یکی از اهالی جنگجوی thessalyکه در جنگ troyپادشاه خودرا پیروی کردند
	municipium U	شهری که اهالی ان از حقوق شهر نشینان رومی بهره مند میشدند
	ochlocracy U	حکومت عامه یا گروهی ازمردم
	putative U	مفروض مورد قبول عامه
	jack johnson U	د راصطلاح عامه سربازها نارنجک بزرگ المانی
	newsworthy U	قابل توجه عامه برای درج درروزنامه
	public information U	اطلاعات مورد نیاز عامه مردم وافکار عمومی
	utilitarianism U	بدی هرچیزی بسته بدرجه سودمندی ان برای عامه مردم است
	phallic U	وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
	yodeling U	صدای اواز مانند دلی دلی که اهالی سویس و مردم کوهستانی دراواز خود تکرارمیکنند
	yodeled U	صدای اواز مانند دلی دلی که اهالی سویس و مردم کوهستانی دراواز خود تکرارمیکنند
	yodelled U	صدای اواز مانند دلی دلی که اهالی سویس و مردم کوهستانی دراواز خود تکرارمیکنند
	yodelling U	صدای اواز مانند دلی دلی که اهالی سویس و مردم کوهستانی دراواز خود تکرارمیکنند
	yodel U	صدای اواز مانند دلی دلی که اهالی سویس و مردم کوهستانی دراواز خود تکرارمیکنند
	yodels U	صدای اواز مانند دلی دلی که اهالی سویس و مردم کوهستانی دراواز خود تکرارمیکنند
	expressive of U	مبنی بر
	based on U	مبنی بر
	reposing upon U	مبنی بر
	nonary U	مبنی بر عد د نه
	denoting U	مبنی بر
	bassedon or basedupon U	مبنی بر
	based U	مبنی
	the inhabitants of tehran U	ساکنان یا اهالی تهران زیستوران تهران
	purposive U	مبنی برمنظور
	investigative U	مبنی بر رسیدگی
	condolatory U	مبنی برهمدردی
	theorematic U	مبنی بر قاعده
	paraphrastic U	مبنی برتفسیر
	ill-advised U	مبنی بر بی اطلاعی
	egotistic U	مبنی بر خودپسندی
	geomantic U	مبنی بر رمل
	irreverential U	مبنی بر بی حرمتی
	licentious U	مبنی بر هرزگی
	heretical U	مبنی برفساد
	inversive U	مبنی بر قلب
	sophistic U	مبنی بر مغالطه
	mediatorial U	مبنی بر میانجیگری
	impostrous U	مبنی بر شیادی
	misogynic U	مبنی بربیزاری از زن
	monometallic U	مبنی بر یک فلز
	castigatory U	مبنی برتنبیه
	prophetic U	مبنی بر پیشگویی
	suppositional U	مبنی بر فرض
	matricidal U	مبنی بر مادرکشی
	revocatory U	مبنی بر فسخ
	deprecative U	مبنی بربیمیلی
	euphuistic U	مبنی برتصنع
	polytheistic U	مبنی بر شرک
	octonal U	مبنی برهشت
	equivocatory U	مبنی برایهام
	selectively U	مبنی بر انتخاب
	empiric U	مبنی بر تجربه
	octonary U	مبنی برهشت
	causal U	مبنی بر سبب
	observational U	مبنی بر مشاهده
	dualistic U	مبنی برخداشناس
	usurious U	مبنی بررباخواری
	polytheeistic U	مبنی بر شرک
	abstentious U	مبنی برپرهیزکاری
	to the effect that U	مبنی براینکه
	visitorial U	مبنی بر سرکشی
	selective U	مبنی بر انتخاب
	ill advised U	مبنی بر بی اطلاعی
	fratricidal U	مبنی بربرادرکشی
	syzygial U	وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
	bureaucratic U	وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
	olympian U	اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
	dialectological U	وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
	telepathic U	وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
	subglacial U	وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
	choral U	وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
	polygamic U	مبنی بر تعدد ازواج
	inquisitorial U	مبنی بربازجویی زیاد
	cavilling U	مبنی برخرده گیری
	documentaries U	مبنی بر مدرک یا سند
	documentary U	مبنی بر مدرک یا سند
	soritical U	مبنی برقیام مسلسل
	rose coloured U	مبنی برخوش بینی
	royalistic U	مبنی برسلطنت خواهی
	resumptive U	مبنی برادامه یاتجدید
	scepsis U	فلسفه مبنی برتردید
	skepsisŠskepticŠetc U	فلسفه مبنی برتردید
	negotiatory U	مبنی بر معامله یا گفتگو
	rationalistic U	مبنی براستدلال عقلی
	negatory U	مبنی بر نفی یا انکار
	rationalistic U	مبنی براصالت عقل
	orthoepic U	مبنی بر درست خوانی
	papistic U	مبنی برپاپ پرستی
	phonologic U	مبنی بر صدا شناسی
	procrastinatory U	مبنی برمسامحه یاتعلل
	retrocessive U	مبنی برواگذاری ثانوی
	precrastinative U	مبنی بر مسامحه یا تعلل
	compatriotic U	مبنی برهم میهنی
	in perspective U	مبنی براصول منافرومرایا
	illusional U	مبنی باشتباه بینائی
	a posteriori U	مبنی بر تجربه و مشاهده
	naturalistic U	مبنی بر طبیعت بازی
	sentimental U	مبنی بر احساسات یا عقیده
	sensuous U	مبنی بر لذات جسمانی
	documental U	مبنی برمدرک یاسند
	elenctic U	مبنی برتکذیب منطقی
	investigatory U	تحقیقی مبنی بر رسیدگی
	individualistic U	مبنی بر استقلال تکی
	well intentioned U	مبنی بر نیت خوب
	commutative U	مبنی بر تبدیل یامبادله
	egoistic U	مبنی بر اثصول خودپرستی
	acclamatory U	مبنی برهلهله و تحسین
	pantheistic U	مبنی بر وحدت وجود
	deliberative U	مبنی بر تامل و مشاوره
	irrepentant U	مبنی بر عدم پشیمانی
	censorial U	مبنی بر بازرسی مطبوعات و
	appreciative U	مبنی بر قدردانی قدرشناس
	historic U	معروف مبنی بر تاریخ
	oblatory U	مبنی بر نذر یا هدیه
	appreciatively U	مبنی بر قدردانی قدرشناس
	insinuative U	مبنی بر خود شیرینی
	sensuously U	مبنی بر لذات جسمانی
	popularising U	مورد پسند عامه کردن معروف ومشهور کردن
	popularize U	مورد پسند عامه کردن معروف ومشهور کردن
	popularized U	مورد پسند عامه کردن معروف ومشهور کردن
	popularised U	مورد پسند عامه کردن معروف ومشهور کردن
	popularizes U	مورد پسند عامه کردن معروف ومشهور کردن
	popularises U	مورد پسند عامه کردن معروف ومشهور کردن
	popularizing U	مورد پسند عامه کردن معروف ومشهور کردن
	vehicular U	وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
	sothic U	وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
	phylar U	وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
	rectal U	وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
	lexicographic U	وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
	puritanical U	وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
	petitory U	مبنی بردادخواهی نسبت به مالکیت
	slaughterous U	مبنی بر خونریزی و کشتار کشنده
	doctrinal U	عقیدهای مبنی بر عقاید نظری
	imperialistic U	مبنی برطرفداری از حکومت امپریالیستی
	consensual U	مبنی بر رضایت طرفین رضایتی
	pre-emptive U	عمل مبنی بر اخذ شفعه
	traditional U	مبنی بر حدیث یا خبر باستانی
	federative U	مبنی بر سازمان کشورهای متحد
	intuitive U	مبنی بردرک یا انتقال مستقیم
	atheistical U	مبنی برانکار هستی خدا
	pluviometric U	مبنی بر سنجش مقدار بارندگی
	associational U	مبنی بر شرکت یا معاشرت متداعی
	evidentiary U	مبنی برمدرک مدرک دار
	dedications U	اهداء کردن اهداء وقف بر مصالح عامه اختصاص اموال خصوصی جهت مصارف و منافع عمومی
	dedication U	اهداء کردن اهداء وقف بر مصالح عامه اختصاص اموال خصوصی جهت مصارف و منافع عمومی
	residents of tehran U	سکنه تهران اهالی تهران
	ritualistic U	مبنی بر رعایت ایین ومراسم دینی
	euphonical U	مبنی برخوش صدایی یاسهولت ادا
	abjuratory U	پیمان شکنی مبنی بر نقض عهد
	humoristic U	مبنی بربذله گویی یا فکاهی نویسی
	renunciatory U	مبنی بر چشم پوشی یا ترک دعوی
	renunciative U	مبنی بر چشم پوشی یا ترک دعوی
	iconoclastic U	مبنی بر بت شکنی یا شمایل ویران کنی
	monarchic U	وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
	cliquey U	وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
	cliquy U	وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
	supervisory U	وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
	erotic U	وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
	kinetic U	وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
	deistic U	مبنی بر خدا پرستی بدون اعتقاد به مذهب
	catechetical U	مبنی براموزش زبانی ازراه پرسش وپاسخ
	communalistic U	مبنی برحکومت بوسیله استقلال داخلی بخش ها
	traditinal U	مبنی بر حدیث یاخبر روایت شده نقلی
	revisional U	مبنی برتجدید نظر یا تجدید چاپ تازه
	augural U	تفالی مبنی بر پیشگویی حاکی از خیر یا شر در اینده
	prefectorial U	مبنی براموزشگاه بدست مشتی ازشاگردان یا مبصران
	empircism U	روش و فرضیهای که مبنی برتجربه و ازمایش باشد
	deistical U	مبنی بر خدا پرستی بدون اعتقاد به مذهب
	prefectoral U	مبنی براداره اموزشگاه بدست مشتی ازشاگردان یامبصران