English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
slavic U وابسته بنژاد اسلاو
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
Slav U اسلاو
sclav ect U اسلاو
Slavs U اسلاو
slavophil U طرفدارفرهنگ اسلاو
Slav U از نژاد اسلاو
Slavs U از نژاد اسلاو
slav declined U اسلاو پذیرفته نشده
slav accepted U اسلاو پذیرفته شده
slavophil U دوستدار اقوام اسلاو
czech defence U نام منسوخ دفاع اسلاو
slav defence U دفاع اسلاو در گامبی وزیرشطرنج
semi slav U شبه اسلاو در وامبی وزیرشطرنج
schlechter variation U واریاسیون شلشتر در دفاع اسلاو شطرنج
anti meran gambit U گامبی ضد مران در دفاع اسلاو شطرنج
accelerated meran U مران شتابان دلار دفاع اسلاو
balto slavic U شاخهء زبان هند و اروپایی رایج در سواحل بالتیک و بین اقوام اسلاو
russian defence U دفاع پتروف نام قدیمی دفاع اسلاو
phallic U وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
syzygial U وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
olympian U اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
bureaucratic U وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
telepathic U وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
dialectological U وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
choral U وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
subglacial U وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
phylar U وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
sothic U وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
lexicographic U وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
vehicular U وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
puritanical U وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
rectal U وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
cliquy U وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
erotic U وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
monarchic U وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
supervisory U وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
cliquey U وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
kinetic U وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
sister services U یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
frontal U وابسته به پیشانی وابسته بجلو
zygose U وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
lithic U وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
Neanderthal U وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
hermitical U وابسته به گوشه نشینی وابسته بزاهدهای گوشه نشین
morphic U وابسته به شکل وابسته به شکل شناسی خواب الود
associate U وابسته وابسته کردن
associating U وابسته وابسته کردن
associates U وابسته وابسته کردن
associated U وابسته وابسته کردن
epistemologycal U وابسته به معرفت شناسی وابسته به شناخت شناسی
poplitaeal U وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
physico chemical U وابسته به فیزیک و شیمی وابسته به شیمی فیزیکی
popliteal U وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
life cycle hypothesis U فرضیه درامد در طول عمر فرضیهای است که بر اساس ان مصرف وابسته به درامدهای پیش بینی شده درطول عمر میباشد . این فرضیه در مقابل فرضیه اولیه کینز قرار دارد که به موجب ان مصرف وابسته به درامد فصلی است .
tuitionary U وابسته به
subordinated U وابسته
attendant U وابسته
federating U وابسته
syncop U وابسته به غش
carpal U وابسته به مچ
of kin U وابسته
subordinate U وابسته
federates U وابسته
federated U وابسته
attendants U وابسته
dependent U وابسته
dependant U وابسته
dependants U وابسته
affiliating U وابسته
affiliates U وابسته
affiliated U وابسته
affiliate U وابسته
plantar U وابسته به کف پا
congenerous U وابسته
comprador U وابسته
commissarial U وابسته به
diphtheric U وابسته به
subordinates U وابسته
subordinating U وابسته
elysian U وابسته به
attributable U وابسته به
thereof U وابسته به ان
monitorial U وابسته به
aquatic U وابسته به اب
belonging U وابسته ها
pertinent U وابسته
contingents U وابسته
related U وابسته
relative U وابسته
pertianing U وابسته
riverrine U وابسته به
attached U وابسته
wedded U وابسته
akin U وابسته
appurtenant U وابسته
sexual organs U وابسته به
thereof=of that U وابسته به ان
hanger on U وابسته
pyrexic U وابسته به تب
pyrexial U وابسته به تب
pyretic U وابسته به تب
attache U وابسته
adjective U وابسته
adjectives U وابسته
interdependent U وابسته
relevant U وابسته
febile U وابسته به تب
cephalic U وابسته به سر
levitical U وابسته به
correspondent U وابسته
correspondents U وابسته
federate U وابسته
germane U وابسته
pertaining U وابسته
messianic U وابسته به
contingent U وابسته
elfin U وابسته به جن
israelitish U وابسته به
cantabrigian U وابسته به
astronautical U وابسته به فضانوردان
peruvian U وابسته به پرو
aesculapian U وابسته به دارگونه طب
attache U وابسته نظامی
aerological U وابسته بهواشناسی
platinic U وابسته به پلاتین
adipic U وابسته به چربی
affiliated company U شرکت وابسته
piscatorial U وابسته به ماهیگیری
air attache U وابسته هوایی
petiolar U وابسته به برگدم
associated company U شرکت وابسته
pharyngal U وابسته به گلوگاه
analphabetic U وابسته به بیسوادی
anginal U وابسته به گلودرد
photic U وابسته به نوروروشنایی
photic U وابسته به تولیدنور
naval attache U وابسته دریایی
aortic U وابسته بشاهرگ
aortal U وابسته بشاهرگ
piscatorial U وابسته به صیدماهی
pharmacologic U وابسته بداروشناسی
piscatory U وابسته به صیدماهی
petrologic U وابسته به سنگ
army attache U وابسته زمینی
pistillary U وابسته به مادگی گل
army attache U وابسته نظامی
piscatory U وابسته به ماهیگیری
pharisaic U وابسته به فریسی
altitudinal U وابسته به اوج
archimedean U وابسته به ارشمیدس
antichristian U وابسته به دجال
jugular U وابسته بوریدوداجی
pygmean U وابسته به پیگمی ها
pygmaean U وابسته به پیگمی ها
pythian U وابسته به "اپولو"
pyrrhic U وابسته به " پیروس "
municipal U وابسته بشهرداری
seminal U وابسته به منی
pubertal U وابسته به بلوغ
puberal U وابسته به بلوغ
psychologic U وابسته به روانشناسی
ethnic U وابسته به نژادشناسی
ethnicity U وابسته به نژادشناسی
fetal U وابسته به جنین
human U وابسته بانسان
humans U وابسته بانسان
provencal U وابسته بشهر
structural U وابسته به بنا
lactic U وابسته به شیر
scientific U وابسته بعلم
investigatory U وابسته به رسیدگی
jugulars U وابسته بوریدوداجی
matrimonial U وابسته به عروسی
oracular U وابسته به وحی
surgical U وابسته به جراحی
rhinal U وابسته به بینی
photographic U وابسته به عکاسی
solar U وابسته بخورشید
homicidal U وابسته به ادمکشی
rectorial U وابسته به rector
rectal U وابسته به مقعد
ranine U وابسته به وزغ
radio ulnar U وابسته به زندبالاوزندپائین
psychiatric U وابسته به روانپزشکی
porcine U وابسته بخوک
radio carpal U وابسته به زندبالاومچ
menstrual U وابسته به قاعده گی
vital U وابسته بزندگی
structurally U وابسته به ساختمان
structurally U وابسته به بنا
subversion U وابسته به خرابکاری
vital U وابسته به زندگی
maritime U وابسته بدریانوردی
marine U وابسته به دریانوردی
marines U وابسته به دریانوردی
connubial U وابسته به زناشویی
materialistic U وابسته به مادیات
paralytic U وابسته به فلج
paralytics U وابسته به فلج
generic U وابسته به تیره
naval U وابسته به کشتی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com