English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
gastroscopic U وابسته بمعده بینی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
gastro colic U وابسته بمعده وقولون
gastro intestinal U وابسته بمعده وروده
nasal U وابسته به بینی
rhinal U وابسته به بینی
nasolabial U وابسته به لب و بینی
nassal U وابسته به بینی
previsional U وابسته به پیش بینی
rhiopharyngeal U وابسته به بینی وگلوگاه
oculonasal U وابسته بچشم و بینی
narial U وابسته به سوراخ بینی
previsionary U وابسته به پیش بینی
nasofrontal U وابسته به بینی و پیشانی
nasopalatal U وابسته بکام و بینی
nasopalatine U وابسته بکام و بینی
animalcular U وابسته به جانوران ذره بینی
nasoethmoidal U وابسته به بینی و استخوان غربالی
astrologic U وابسته به نجوم بینی یا طالع شناسی
prognostic U وابسته به اثار اتی وپیش بینی مرض
life cycle hypothesis U فرضیه درامد در طول عمر فرضیهای است که بر اساس ان مصرف وابسته به درامدهای پیش بینی شده درطول عمر میباشد . این فرضیه در مقابل فرضیه اولیه کینز قرار دارد که به موجب ان مصرف وابسته به درامد فصلی است .
snub nosed U دارای بینی کوتاه وسر بالا پهن بینی
snub-nosed U دارای بینی کوتاه وسر بالا پهن بینی
pug nosed U دارای بینی کوتاه وسر بالا پهن بینی
septum U حفرههای بینی پره بینی
phallic U وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
guided propagation U تبلیغات پیش بینی شده انتشار امواج رادار در مسیرپیش بینی شده ردیابی هدایت شده رادار
bureaucratic U وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
syzygial U وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
olympian U اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
choral U وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
telepathic U وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
subglacial U وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
dialectological U وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
vomer U استخوان میانی بینی استخوان تیغه بینی
lexicographic U وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
rectal U وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
phylar U وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
vehicular U وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
sothic U وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
puritanical U وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
weather forecast U پیش بینی اوضاع جوی گزارش هواشناسی پیش بینی جوی
weather forecasts U پیش بینی اوضاع جوی گزارش هواشناسی پیش بینی جوی
anaglyph U عکس رنگی برجسته بینی تجزیه رنگ عکس در برجسته بینی
anticipated stock losses U تلفات پیش بینی شده اماد ضایعات پیش بینی شده
erotic U وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
kinetic U وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
supervisory U وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
cliquy U وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
cliquey U وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
monarchic U وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
frontal U وابسته به پیشانی وابسته بجلو
sister services U یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
lithic U وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
zygose U وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
predicting interval U فاصله زمانی پیش بینی شده هدف سبقت پیش بینی شده هدف
morphic U وابسته به شکل وابسته به شکل شناسی خواب الود
Neanderthal U وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
hermitical U وابسته به گوشه نشینی وابسته بزاهدهای گوشه نشین
associates U وابسته وابسته کردن
associate U وابسته وابسته کردن
associated U وابسته وابسته کردن
associating U وابسته وابسته کردن
popliteal U وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
poplitaeal U وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
epistemologycal U وابسته به معرفت شناسی وابسته به شناخت شناسی
physico chemical U وابسته به فیزیک و شیمی وابسته به شیمی فیزیکی
nose U بینی
mucus of the nose U اب بینی
noses U بینی
nozzle U بینی
snoot U بینی
palmistry U کف بینی
snot U اب بینی
nozzles U بینی
the handle of the face U بینی
nasally U از بینی
double vision U دو بینی
cross eye U کج بینی
sniveling U اب بینی
hand reading U کف بینی
snivelling U اب بینی
night bilndness U شب بینی
neb U بینی
rhinologist U بینی
snivels U اب بینی
rheum U اب بینی
snivel U اب بینی
sniveled U اب بینی
graphology U خط بینی
pecker U بینی
chiromancy U کف بینی
snivelled U اب بینی
cross eye U دو بینی
optimism U خوش بینی
forecasted U پیش بینی
forecasts U پیش بینی
erythropsia U سرخ بینی
optimism U نیک بینی
foresight U پیش بینی
stricture U باریک بینی
nares U مجراهای بینی
strictures U باریک بینی
lenticular U ذره بینی
subtility U باریک بینی
clairvoyance U غیب بینی
anticipation U پیش بینی
near sight U نزدیک بینی
spectroscopy U طیف بینی
myopy U نزدیک بینی
precautions U پیش بینی
spectroscope U طیف بینی
second sight U دور بینی
paranasal U نزدیک بینی
precaution U پیش بینی
near sightedness U نزدیک بینی
clairvoyance U روشن بینی
priggery U خود بینی
second sight U روشن بینی
predictions U پیش بینی
nasute U گنده بینی
sniff U بینی گرفتن
myopia U نزدیک بینی
megalomania U خودبزرگ بینی
nearsightedness U نزدیک بینی
nasitis U اماس بینی
pregiurement U پیش بینی
nasion U بیخ بینی
astrology U اختر بینی
sniffs U بینی گرفتن
nasal U مربوط به بینی
keenness of sight U تیز بینی
nasoscope U بینی بین
sniffed U بینی گرفتن
astrology U طالع بینی
nasology U مبحث بینی
sniffing U بینی گرفتن
nose leather U چرم بینی
My nose is running. U از بینی ام آب می آید
nose U بینی اسب
nasality U وابستگی به بینی
pessimistically U ازروی بد بینی
laryngoscopy U حنجره بینی
nostrils U سوراخ بینی
nostril U سوراخ بینی
night bilndness U روز بینی
stereoscopic U برجسته بینی
forecasting U پیش بینی
prediction U پیش بینی
astronomy U طالع بینی
prognostications U پیش بینی
prognostication U پیش بینی
nasiform U بینی شکل
strology U زایجه بینی
auguries U پیش بینی
isomorphism U هم ریخت بینی
augury U پیش بینی
forecast U پیش بینی
prevision U پیش بینی
priggism U اندک بینی
hook nosed U دارای بینی کج
microscopy U ذره بینی
microscopy U ریز بینی
quillet U باریک بینی
platyrrhine U پهن بینی
ozena U قرحه بینی
forcasting U پیش بینی
microscopic U ذره بینی
biopsy U زنده بینی
rhiopharyngeal U بینی حلقی
genethlilogy U طالع بینی
projections U پیش بینی
self imprtance U خود بینی
projection U پیش بینی
introspection U باطن بینی
the tip of the nose U نوک بینی
ornithoscopy U مرغ بینی
objectivity U واقع بینی
genethlilogy U زایچه بینی
the two nostrils U دو سوراخ بینی
moon blindness U روز بینی
worldview U جهان بینی
to blow nose U گرفتن بینی
preparations U پیش بینی
vibrissa U موی بینی
preparation U پیش بینی
otoscopy U گوش بینی
realism U واقع بینی
inferiority complex U خود کم بینی
inferiority complexes U خود کم بینی
insolence U خود بینی
subtlety U باریک بینی
subtleties U باریک بینی
crystal gazing U بلور بینی
fortune telling U طالع بینی
conchoscope U بینی بین
scintillating scotoma U اخگر بینی
caution U پیش بینی
cautioned U پیش بینی
to read people's hands U کف بینی کردن
macropsia U درشت بینی
cautioning U پیش بینی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com