Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
parotid
U
وابسته بغده بزاق زیرگوش
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
thyroid
U
وابسته بغده درقی
thyroids
U
وابسته بغده درقی
ganglionic
U
وابسته بغده عصب شبیه به غده عصب
adrenal
U
مربوط بغده فوق کلیوی
saliva
U
بزاق
spits
U
بزاق
sputum
U
بزاق
spit
U
بزاق
slobbering
U
بزاق زدن به
slobbers
U
بزاق گلیز
salivation
U
بزاق اوری
slobber
U
بزاق گلیز
slobbering
U
بزاق گلیز
slobbered
U
بزاق زدن به
slobbered
U
بزاق گلیز
slobber
U
بزاق زدن به
sialagogue
U
مدر بزاق
sialagogic
U
بزاق اور
salivation
U
ایجاد بزاق
salivation
U
ترشح بزاق
slobbers
U
بزاق زدن به
insalivation
U
اختلاط با بزاق
ptyalism
U
سیلان بزاق
salivating
U
بزاق ایجادکردن
salivates
U
بزاق ایجادکردن
salivate
U
بزاق ایجادکردن
salivated
U
بزاق ایجادکردن
ptyalin
U
ماده تخمیری بزاق
salivates
U
بزاق ترشح کردن
salivating
U
بزاق ترشح کردن
salivated
U
بزاق ترشح کردن
salivate
U
بزاق ترشح کردن
insalivate
U
با خدو اغشتن با بزاق امیختن
saliva test
U
ازمایش بزاق دهان اسب
phallic
U
وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
slaver
U
گلیز مالیدن بزاق از دهان ترشح کردن اب افتادن دهان
olympian
U
اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
syzygial
U
وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
bureaucratic
U
وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
dialectological
U
وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
subglacial
U
وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
telepathic
U
وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
choral
U
وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
phylar
U
وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
lexicographic
U
وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
sothic
U
وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
rectal
U
وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
puritanical
U
وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
vehicular
U
وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
supervisory
U
وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
cliquey
U
وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
cliquy
U
وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
monarchic
U
وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
erotic
U
وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
kinetic
U
وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
zygose
U
وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
lithic
U
وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
frontal
U
وابسته به پیشانی وابسته بجلو
sister services
U
یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
hermitical
U
وابسته به گوشه نشینی وابسته بزاهدهای گوشه نشین
morphic
U
وابسته به شکل وابسته به شکل شناسی خواب الود
Neanderthal
U
وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
associates
U
وابسته وابسته کردن
associating
U
وابسته وابسته کردن
associated
U
وابسته وابسته کردن
associate
U
وابسته وابسته کردن
physico chemical
U
وابسته به فیزیک و شیمی وابسته به شیمی فیزیکی
epistemologycal
U
وابسته به معرفت شناسی وابسته به شناخت شناسی
popliteal
U
وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
poplitaeal
U
وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
life cycle hypothesis
U
فرضیه درامد در طول عمر فرضیهای است که بر اساس ان مصرف وابسته به درامدهای پیش بینی شده درطول عمر میباشد . این فرضیه در مقابل فرضیه اولیه کینز قرار دارد که به موجب ان مصرف وابسته به درامد فصلی است .
pertaining
U
وابسته
adjective
U
وابسته
federating
U
وابسته
israelitish
U
وابسته به
cantabrigian
U
وابسته به
adjectives
U
وابسته
carpal
U
وابسته به مچ
affiliate
U
وابسته
dependants
U
وابسته
dependant
U
وابسته
interdependent
U
وابسته
thereof=of that
U
وابسته به ان
federates
U
وابسته
federated
U
وابسته
levitical
U
وابسته به
elfin
U
وابسته به جن
elysian
U
وابسته به
affiliated
U
وابسته
attendant
U
وابسته
aquatic
U
وابسته به اب
attendants
U
وابسته
diphtheric
U
وابسته به
comprador
U
وابسته
riverrine
U
وابسته به
congenerous
U
وابسته
thereof
U
وابسته به ان
pertinent
U
وابسته
sexual organs
U
وابسته به
commissarial
U
وابسته به
febile
U
وابسته به تب
syncop
U
وابسته به غش
pyretic
U
وابسته به تب
pyrexial
U
وابسته به تب
pyrexic
U
وابسته به تب
cephalic
U
وابسته به سر
affiliating
U
وابسته
hanger on
U
وابسته
akin
U
وابسته
federate
U
وابسته
affiliates
U
وابسته
attache
U
وابسته
tuitionary
U
وابسته به
messianic
U
وابسته به
germane
U
وابسته
relative
U
وابسته
wedded
U
وابسته
subordinate
U
وابسته
contingents
U
وابسته
monitorial
U
وابسته به
correspondents
U
وابسته
correspondent
U
وابسته
appurtenant
U
وابسته
attributable
U
وابسته به
belonging
U
وابسته ها
plantar
U
وابسته به کف پا
subordinated
U
وابسته
dependent
U
وابسته
pertianing
U
وابسته
contingent
U
وابسته
attached
U
وابسته
subordinating
U
وابسته
subordinates
U
وابسته
related
U
وابسته
of kin
U
وابسته
relevant
U
وابسته
materialistic
U
وابسته به مادیات
diametral
U
وابسته بقطر
connubial
U
وابسته به زناشویی
specie
U
وابسته بسکه
marines
U
وابسته به دریانوردی
dioecious
U
وابسته به مگ س گیران
marine
U
وابسته به دریانوردی
diaconal
U
وابسته بشماس
paralytic
U
وابسته به فلج
totemistic
U
وابسته به توتم
cycloidal
U
وابسته به دایره
generic
U
وابسته به تیره
darky
U
وابسته به نژادسیاه
deltaic
U
وابسته به دلتا
dependant variable
U
متغیر وابسته
dependent variable
U
متغیر وابسته
deathy
U
وابسته بمردن
trachean
U
وابسته به نای
dermatic
U
وابسته به زیرپوست
device dependent
U
وابسته به دستگاه
paralytics
U
وابسته به فلج
cuttural attache
U
وابسته فرهنگی
maritime
U
وابسته بدریانوردی
naval
U
وابسته به کشتی
social
U
وابسته بجامعه
subversion
U
وابسته به خرابکاری
structurally
U
وابسته به بنا
structurally
U
وابسته به ساختمان
structural
U
وابسته به بنا
structural
U
وابسته به ساختمان
humans
U
وابسته بانسان
dramaturgic
U
وابسته به فن نمایش
human
U
وابسته بانسان
ethnicity
U
وابسته به نژادشناسی
ethnic
U
وابسته به نژادشناسی
seminal
U
وابسته به منی
municipal
U
وابسته بشهرداری
tussive
U
وابسته به سرفه
tutelary
U
وابسته بقیمومت
sorcerous
U
وابسته به جادوگری
tubulifloral
U
وابسته به استکانیان
planetary
U
وابسته به سیاره
trigonometric
U
وابسته به مثلثات
diphtheritic
U
وابسته به خناق
mission
U
وابسته به ماموریت
dipteran
U
وابسته به دوبالان
pessimistic
U
وابسته به بدبینی
nasal
U
وابسته به منخرین
eleemosinary
U
وابسته به صدقه
nasal
U
وابسته به بینی
trophic
U
وابسته بتغذیه
troy
U
وابسته به تروا
oratorical
U
وابسته به سخنرانی
tubuliferous
U
وابسته به استکانیان
dominical
U
وابسته بخداوند
soudanese
U
وابسته به soudan
focal
U
وابسته بکانون
missions
U
وابسته به ماموریت
totemic
U
وابسته به توتم
attache
U
وابسته نظامی
therof
U
وابسته بان
tenruial
U
وابسته بتصدی
aortic
U
وابسته بشاهرگ
aortal
U
وابسته بشاهرگ
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com